به گزارش جام جم آنلاین و به نقل از ویکی فقه؛مطالب و موضوعاتی که در قرآن و نهج البلاغه به طور مساوی و با یک مضمون بیان شده است عبارتند از: حمد و ستایش خداوند، دین پسندیده خدا، پیغمبر اسلام (صلی الله علیه وآله وسلم) ، قرائت قرآن، و ... .
حمد و ستایش خداوند
قرآن مجید و نهج البلاغه ی شریف، بعد از تسمیه با کلمه «الحمدلله» آغاز میشوند که عین این کلمه بیست و دو مورد در قرآن و سی و یک مورد در نهج البلاغه آورده شده است؛ به علاوه ترکیبهای دیگری که مفید این معنی باشد، بیشتر از این مقدار است تا دستوری باشد برای مردم که در ابتدای خطابه خود، منعم و رازق خویش را ستایش کنند و متذکر عظمت و جلال او در ضمن صفاتی که بعد از این کلمه بیان میشود، بشوند؛ چنانکه علی (علیهالسّلام) میفرماید: «الحمد لله الذی جعل الحمد مفتاحا لذکره؛
یعنی سپاس سزاوار خداوندی است که سپاسگزاری را کلیدی جهت یادآوری خود قرار داد.»
و چون علمای بیان الف و لام کلمه «الحمدلله» را استغراقیه و لام جر را مفید اختصاص دانستهاند، معنی این کلمه این است: «به طور کلی هر گونه ستایش مختص خداوند است».
← کلام شیخ طوسی در تفسیر تبیان
از بیان شیخ طوسی در تفسیر تبیان پیرامون آیات اول سوره انعام ، استفاده میشود که صفاتی که بعد از کلمه الحمدلله ذکر میگردد، علت امر به تحمید بندگان و مانند «دعوی الشییء ببینة و برهان» است. شیخ جلیل بعد از ذکر آیه «الحمد لله الذی خلق السموات و الارض و جعل الظلمات و النور؛
میگوید: «اخبر الله تعالی فی هذه الآیة ان المستحق للحمد من خلق السموات و الارض؛
یعنی خداوند متعال در این آیه خبر میدهد که سزاوار ستایش کسی است که آسمانها و زمین را آفریده و تاریکیها و نور را قرار داده است.»
و ملا عبدالله ـ مؤلف حاشیه معروف در منطق ـ نیز به این معنی تصریح کرده و آن را از لطایف کلام شمرده است و نیز در علم معانی و بیان خلاصه این مطلب را به این عبارت بیان میکند: «تعلیق الحکم الوصف یشعر بعلیة ماخذ الاشتقاق.» بنابراین میتوان گفت معنی آیه «الحمد لله الذی فضلنا علی کثیر من عباده المؤمنین؛
این است که چون خداوند ما را بر بسیاری از بندگان با ایمانش برتری داد، سزاوار است که او را ستایش کنیم. معنی آیه شریفه «الحمد لله الذی انزل علی عبده الکتاب»
این است که چون خداوند قرآن را بر بنده اش محمد (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) فرو فرستاد، سزاوار ستایش است. همچنین در جمله نهج البلاغه «الحمدلله الناشر فی الخلق فضله و الباسط فیهم بالجود یده؛
معنی این است که چون خداوند احسانش را بر مردم پراکنده و همه را مشمول بخشش خود قرار داده است، سزاوار ستایش است.»
← موارد حمد در قرآن و نهج البلاغه
به طوری که در قرآن و نهج البلاغه تفحص و استقصا نمودیم، حمد و ستایش الهی در شش مورد آورده شده است.
۱ـ در موقع بیان نعمتی از نعم الهی مانند سه مثال سابق.
۲ـ هنگام ذکر صفات الهی مانند آیهای که از شیخ طوسی در تفسیر تبیان بیان شد.
۳ـ زمان تذکر نعمت و احسانی که از جانب خداوند به انسان ارزانی شده است مانند آیه «الحمد لله الذی وهب لی علی الکبر اسماعیل»
۴ـ موقعی که بلا و مصیبتی از انسان دفع شود، مانند: «الحمد لله الذی اذهب عنا الحزن؛ سپاس خدایی را سزاست که اندوه را از ما برد.»
۵ـ در اوقات مخصوصی از شبانه روز مانند آیه: «و سبح بحمد ربک قبل طلوع الشمس و قبل الغروب؛»
۶ـ ستایش در همه اوقات به صورت صنعت تابید مانند: «الحمد لله کلما وقب لیل و غسق و الحمد لله کلما لاح نجم و خفق؛ » سپاس خداوندی را سزا است تا هر زمان که شب فرا رسد و تاریکی فراگیر شود و هرگاه که ستاره هویدا و پنهان گردد.»
دین پسندیده خدا
«ان الدین عند الله الاسلام؛ همانا دین نزد خدا اسلام است.»
«و من یبتغ غیر الاسلام دینا فلن یقبل منه و هو فی الآخرة من الخاسرین؛ کسی که غیر از اسلام دینی را بجوید، هرگز از او پذیرفته نخواهد شد و او در آخرت از زیانکاران است.»
«الیوم اکملت لکم دینکم و اتممت علیکم نعمتی و رضیت لکم الاسلام دینا؛ امروز دین شما را کامل کردم و نعمت خود را بر شما تمام نمودم و اسلام را دین شما انتخاب کردم.»
«ثم ان هذا الاسلام دین الله الذی اصطفاه لنفسه و اصطنعه علی عینه؛ این اسلام، دین خدا است و آن را برای خود برگزیده و به نظر عنایت خویش پرورده است.»
«فمن یبتغ غیر الاسلام دینا تتحقق شقوته و تنفصم عروته و تعظم کبوته و یکن ما به الی الحزن الطویل و العذاب الوبیل؛ کسی که غیر از اسلام دینی جوید، بدبختی و تیره، روزیش ثابت میگردد و رشته او گسیخته میشود و بر او سخت میافتد و بازگشت او به اندوه بسیار و عذاب دردناک است.»
← معنای دین
دین در لغت به معنی جزا و پاداش است، مانند آیاتی که کلمه دین در آنها مضاف الیه یوم گشته است، چون «مالک یوم الدین؛ به معنی اطاعت و انقیاد است مانند آیه «ما کان لیاخذ اخاه فی دین الملک؛
ولی اکنون که میگوییم دین، به معنی قوانین و مقررات خاصی است که ازجانب خداوند توسط یکی از پیغمبران برای سعادت بشر نازل گشته است؛ چنانکه در آیه شریفه: «هو الذی ارسل رسوله بالهدی و دین الحق؛ در این معنی به کار رفته است.
← معنای اسلام
اما اسلام به معنی دخول در سلامت است زیرا شخص به برکت اسلام، عقاید و حیثبات خود را در دنیا و آخرت در حصار محکم و استوار الهی از گزند و شرور، سالم نگه میدارد؛ یا به معنی تسلیم و انقیاد است و این معنی از آیات بسیاری استیناس (انس گرفتن، مانوس شدن) میشود مانند: «فالهکم اله واحد فله اسلموا و بشر المخبتین؛
خدایتان خدای یگانه است، مطیع او شوید و فروتنان را مژده بده.»
و به ملاحظه همین معنی شریعتهای گذشته را قرآن مجید ، اسلام نام نهاده است مانند: «اذ قال له ربه اسلم قال اسلمت لرب العالمین و وصی بها ابراهیم بنیه و یعقوب یا بنی ان الله اصطفی لکم الدین فلا تموتن الا و انتم مسلمون؛
زمانی که پروردگار ابراهیم به او گفت: اسلام آور. گفت: به پروردگار جهانیان اسلام آوردم و ابراهیم همین طریقه را به پسران خویش و یعقوب سفارش کردای فرزندان من خدا این دین را برای شما برگزید، نمیرید مگر آنکه مسلمان باشید.»
بعثت پیغمبر اسلام در زمان فترت
«یا اهل الکتاب قد جاءکم رسولنا یبین لکم علی فترة من الرسل؛ ای اهل کتاب فرستاده ما در دوران فترت پیغمبران، به سوی شما آمد که حق را برای شما روشن کند.»
«ارسله علی حین فترة من الرسل و طول هجعة من الامم؛ خداوند پیغمبرش را در زمان فترت رسولان و خواب طولانی امتها فرستاد.»
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
یک کارشناس روابط بینالملل در گفتگو با جامجمآنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد