به گزارش جام جم آنلاین و به نقل از پرتال جامع علوم انسانی؛ما در این مقاله به مراحل حیات انسان در دنیا و آخرت اشاره می کند.
همة موجودات عالم به تناسب ساختار وجودی خود و کمالات ویژهشان، حرکت و بازگشتی بهسوی خداوند دارند و خداوند بهعنوان کمال مطلق و خالق و رب و اله آنها، مقصود نهایی و هدف همة موجودات است. انسان نیز از این مسیر عمومی مستثنی نیست. او نیز همراه با کاروان هستی بهسوی مبدأ متعال و مقصد اعلی در حرکت است و در نهایت همراه با سایر موجودات به لقای رب خود خواهد رسید. انسان با داشتن روحی الهی، حرکت بهسوی ابدیت و بهسوی رب خود را، از زمین آغاز میکند.
«و لکم فیالارض مستقر و متاع الی حین قال فیها تحیون و فیها تموتون و منها تخرجون.» یعنی (استقرار شما در زمین و بهرهمندیتان از آن برای مدتی معین است. در این زمین زندگی میکنید و در آن میمیرید و از آن برانگیخته میشوید).
به عبارت دیگر زمین مرکزی موقت برای زندگی و حیات انسان است. این مدت موقت از زندگی در روی زمین، در زبان دین به «حیات دنیا» نامیده میشد.
امام علی7 علت این نامگذاری را چنین بیان میفرماید:
«انما سمیت الدنیا دنیا، لانها ادنی من کل شیء» یعنی (بدرستی که دنیا، دنیا نامیده شد بهدلیل اینکه از هرچیزی پستتر است).
حیات دنیا همانطور که از نامش پیداست پستترین مرحله از مراحل حیات و پایینترین مرحلة وجود است. لذا کمترین کمالات، از جمله حیات در آن ظهور دارند. حیات واقعی در آخرت است که باطن و اصل این جهان است و همة کمالات بهطور تام و کامل و خالص در آن است. هرچه از کمالات در دنیاست، از آن عالم تابیده است و این مقدار از حیات دنیا و کمالات آن، آنقدر کم و ضعیف است که در برابر آخرت بازیچهای بیش نیست. بهطورکلی هر کمالی را که خداوند در زمین قرار داده است، متناسب با حیات دنیاست. یعنی حیات ضعیف و پست. خداوند در این باره میفرماید:
«فما اوتیتم من شی فمتاع الحیوة الدنیا و ما عندا خیر و ابقی للذین امنوا و علی ربهم یتوکلون» یعنی (آنچه که از نعمتهای دنیا به شما داده شده متاع متناسب با حیات دنیاست و آنچه نزد خداست بسیار بهتر و باقیتر است - ولی - برای کسانیکه ایمان بیاورند و در کارهایشان به پروردگارشان توکل کنند).
اصل هر چیزی و هر کمالی نزد خداست.
«ان من شیء الا عندنا خزائنه و ما ننزله الا بقدر معلوم.» یعنی (هیچچیز در عالم نیست مگر آنکه خزینههای آن نزد ماست و ما چیزی نازل نمیکنیم مگر به اندازة معین).
بنابراین آنچه نزد خداست بهتر و باقیتر است. ولی شرط رسیدن به کمالات سعادتبخش ابدی، ایمان و تقواست. در جای دیگر میفرماید:
«و ما اوتیتم شیءٍ فمتاع الحیوةالدنیا و زینتها و ما عندا خیر و ابقی افلا تعقلون.» یعنی (آنچه که از نعمتهای این دنیا به شما داده شده است، متاع و زیوری متناسب با حیات پست - دنیا - است و آنچه نزد خداست بسیار بهتر و باقیتر است آیا تعقل نمیکنید؟)
پس از سپری شدن حیات موقت دنیا، فرصت انسان برای کسب شرایط زیستی حیات ابدی پایان مییابد و او با مرگ بدن به نشئه و عالمی دیگر وارد میشود و در آنجا براساس آنچه که روح او کسب نموده به سیر خود تا مرحلة بعدی حیاتش یعنی قیامت ادامه میدهد.
«قل ان الموت الذی تفرون منه فانه ملاقیکم ثم تردون الی عالم الغیب و الشهدة فینبئکم بما کنتم تعملون.» یعنی (بگو مرگی که شما از آن فرار میکنید، حتماً شما را ملاقات میکند و سپس بهسوی دانای پنهان و پیدا - خداوند - باز میگردید و او شما را به آنچه کردهاید آگاه میسازد).
و این سرنوشت قطعی همه انسانهاست که یکی پس از دیگری و نسل به نسل با سپری شدن عمرشان به عالم دیگری منتقل میشوند و این جریان آن قدر ادامه مییابد، تا عمر زمین و آسمانها و جهان خلقت بهسر آید و با سپری شدن اجل آنها نظم جهان بههم میخورد و از بین میرود و حیات دنیا پایان یافته و دگرگون میگردد و قیامت تحقق مییابد و انسان وارد مرحلة جدیدی از زندگی خود که حیات ابدی است، میشود.
قرآن در این باره میفرماید:
«یوم تبدل الارض غیرَ الارض و السمواتُ و برزوا الواحد القهار.» یعنی (روزی که زمین به زمینی دیگر و آسمانها نیز به آسمان دیگر تبدیل شود و - مردم - در پیشگاه خدای یگانه مقتدر حاضر شوند).
و نیز میفرماید:
«ما خلقنا السمواتِ والارض و ما بینهما الا بِالحقَّ و اجلٍ مسمیً.» یعنی (ما آسمانها و زمین را جز به حق و برای مدتی معین نیافریدیم).
و همچنین درباره حتمیت معاد و قیامت میفرماید:
«و ان الساعة اتیه لاریب فیها و ان ا یبعث من فیالقبور.» یعنی (و مسلماً ساعت قیامت بدون هیچ تردیدی خواهد رسید و خداوند به یقین مردهها را از قبر برمیانگیزد).
و یا:
«ذالک الیوم الحق فمن شأ اتخذ الی ربه ماباً.» یعنی (چنین روزی - قیامت - حق است پس هرکس میخواهد، برای خود نزد پروردگارش منزلتی یابد).
در این آیه علاوه بر حق بودن قیامت و قطعیت آن بهنحوی رابطة بین زندگی دنیا و آخرت را بیان میکند که چون چنان روزی حق است و چون آن روز، روز ظهور سلطنت مطلقة الهی است، هرکس میخواهد در آن روز سعادتمند باشد، از همین امروز به فکر مقام و منزلت در نزد پروردگار خود باشد.
انسان یک موجود ممتد و متکامل از دنیا به بینهایت است و حیات او در دنیا بهخاطر محدودیتها و ضعفهایی که در عالم طبیعت است، حیاتی بسیار ضعیف و پست است و اگر انسان مدارج کمال را درست طی کند به حیاتی بالاتر و قویتر و بهتر خواهد رسید. اینکه انسان چگونه مدارج کمال را طی کند تا به حیات بالاتر و بهتر برسد مطلبی است که دربارة آن بعداً خواهیم گفت.
در بررسی و ارزیابی حیات دنیا و آخرت بهترین و تنها مرجع ما خالق و مالک دنیا و آخرت است.
« الاَّخرة و الاولی. » یعنی (آخرت و دنیا فقط از آن خداست). هیچکس بدون استمداد از او نمیتواند دربارة این دو نظام اظهار نظر درست و ارزیابی دقیقی کند. حال ببینیم خالق و مالک و مدبر این دو نظام (نظام دنیا و آخرت) دربارة آنها چه میفرماید.
خداوند در چند جای قرآن کریم حیات دنیا را در مقابل آخرت بازیچه و پست معرفی نموده که نمونههایی میآوریم:
«و ماالحیاةالدنیا الا لعب و لهو و للدار الاخرة خیرللذین یتقون افلا تعقلون. » یعنی (حیات دنیا جز مشغولیت و بازی بیش نیست و همانا سرای آخرت برای اهل تقوا بسیار بهتر است. آیا تعقل نمیکنید؟
و در جای دیگر ضمن معرفی مراحل حیات دنیا، آن را فریب و غرور معرفی نموده و ضعیف بودن این حیات را با مثالی تبیین میکند:
«اعلموا انما الحیوةالدنیا لعب و لهو و زینة و تفاخر بینکم و تکاثر فیالاموال و الاولاد کمثل غیث اعجب الکفار نباته ثم یهیج فتراه مصفرا ثم یکون حطاما و فیالاخرة عذاب شدید و مغفرة من ا و رضوان و ما الحیوةالدنیا الا متاع الغرور.» یعنی (بدانید که زندگی دنیا به حقیقت مشغولیت و بازی و خودآرایی و فخرفروشی به یکدیگر و حرص زیاد کردن اموال و اولاد است و در مثل مانند بارانی است که بموقع ببارد و گیاهی در پی آن از زمین بروید که زارع را تعجب آورد و سپس میبینی که زرد و خشک شود و میپوسد و در عالم آخرت عذاب سخت جهنم - برای کفار- و آمرزش و رضایت خداوند - برای مؤمنین - است و حیات دنیا جز متاع فریب و غرور نیست). و باز برای نشان دادن درجة ضعف حیات و موقت و زودگذر بودن آن دنیا چنین میفرماید:
«انما مثل الحیوةالدنیا کمأ انزلناه من السمأ فاختلط به نبات الارض مما یا کل الناس و الانعام حتی اذا اخذت الارض زخرفها و ازینت و ظن اهلها انهم قادرون علیها اتها امرنا لیلا او نهارا فجعلناها حصیدا کان لم تغن بالامس کذل نفصل الایات لقوم یتفکرون.» یعنی (در حقیقت مثال حیات دنیا مانند آبی است که از آسمان نازل میکنیم تا به رسیدن آن انواع مختلف گیاه زمین از آنچه انسانها و حیوانات تغذیه میکنند، بروید تا آنگاه که زمین خرم شود و زینت یابد، و مردم آن سرزمین فکر میکنند، که خود قادر بر چنین کاری بودند. ناگهان فرمان ما شبانه یا روزانه میرسد و آن محصول را از بین میبرد و زمین چنان خشک شود که گویی دیروز چیزی در آن نبوده است، اینگونه آیات خود را برای اهل فکر واضح بیان میکنیم).
و بالاخره حیات حقیقی را همان حیات آخرت معرفی نموده و میفرماید: «و ما هذاالحیوةالدنیا الالهو و لعب و ان الدار الاخرة لهی الحیوان لو کانوا یعلمون.» یعنی (این زندگی دنیا چیزی جز لهو و بازی نیست و بدرستی که حیات حقیقی همان سرای آخرت است اگر بفهمند).
در سوره مبارکة یوسف آیه 109 میفرماید: «ولدار الاخرة خیرللذین اتقوا افلا تعقلون.» یعنی (خانة آخرت در حقیقت برای کسانیکه تقوا پیشه کردند بهتر است، آیا تعقل نمیکنید).
همانطور که از آیات فوق پیداست، خداوند که خالق انسان و جهان، و رب آنهاست و نیز مالک دنیا و آخرت است و انسان را بهتر از خود انسان میشناسد، اصالت را به آخرت داده است و حیات آخرت را برای او بهتر و باقیتر میداند، البته مشروط به اینکه اهل ایمان و تقوا باشد. همچنین درک این حقیقت را که آخرت بهتر و باقیتر است را فقط در توان اهل فکر و تعقل دانسته است یعنی فقط کسانیکه تعقل میکنند و اهل فکر هستند اصالت را در زندگیشان به حیات بالاتر و بهتر میدهند و مبنایشان در کلیة امورشان حیات ابدیشان است نه حیات ضعیف و موقت دنیا.
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
یک کارشناس روابط بینالملل در گفتگو با جامجمآنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد