آشنایی با ۱۰ مورد از سلاح های نامتعارف و عجیب اتحاد جماهیر شوروی؛ قسمت دوم+عکس

اگرچه بسیاری از مردم کشورهای غربی از سلاح های خاص و منحصربفرد نیروهای متحد و ناتو باخبر بودند اما کسی از ایده های جالب و گاه عجیب و غریب اتحاد جماهیر شوروی در ساخت سلاح اطلاعی نداشت.
کد خبر: ۱۲۹۳۱۸۲
به گزارش جام جم آنلاین به نقل از روزیاتو، در قسمت قبل به تعدادی از تسلیحات عجیب شوروی پرداخته شد، در ادامه باقی موارد را بررسی می کنیم:
 
آشنایی با ۱۰ مورد از سلاح های نامتعارف و عجیب اتحاد جماهیر شوروی؛ قسمت دوم+عکس
 
چتر تزریق کننده سم (Poison-Shooting Umbrella)
یکی دیگر از سلاح های عجیب جاسوسان اتحاد جماهیر شوروی چتر تزریق کننده سم بود که برای کشتن افراد مورد استفاده قرار می گرفت و به «چتر بلغاری» (Bulgarian umbrella) مشهور شده بود. این اسلحه مخفی از نمای بیرون کاملا شبیه یک چتر معمولی بود اما در نوک این چتر یک تزریق کننده بسیار تیز تعبیه شده بود که برای مسموم کردن قربانی به کار می رفت. به محض این که نوک چتر به بدن قربانی اصابت می کرد مکانیزم بادی به کار رفته در آن باعث می شد که گلوله ی بسیار ریزی که در واقع در آن سم مهلک ریسین (ricin) وجود داشت به بدن قربانی شلیک شود. این سم در عرض چند دقیقه قربانی را از پا در می آورد. مخفی بودن چتر بلغاری، آن را به یک سلاح مرگبار برای قتل افراد تبدیل کرده بود.
در معروف ترین مورد از این سلاح منحصربفرد برای ترور گئورگی مارکوف (Georgi Markov) نویسنده بلغاری ساکن لندن استفاده شد زیرا وی از مخالفان برجسته حکومت اتحاد جماهیر شوروی به شمار می رفت که به بریتانیا پناهنده شده بود. پلیس مخفی بلغارستان و سرویس امنیتی کا گ ب (KGB) با هم برنامه ترور مارکوف را در سپتامبر سال ۱۹۷۸ طرح ریزی و روی پل واترلو (Waterloo Bridge) در لندن اجرا کردند. عامل ترور، پای مارکوف را با استفاده از این سلاح مخفی مورد هدف قرار داد و نویسنده بلغاری نگون بخت سه روز بعد در اثر مسمومیت با ماده سمی ریسین درگذشت. اگر چه هیچ مورد معروف دیگری از قتل با چتر بلغاری مشاهده نشده اما برخی ادعا می کنند که این اسلحه جالب از آلات ترور مورد علاقه پلیس مخفی بلغارستان و سرویس امنیتی کا گ ب بوده است.
 
آشنایی با ۱۰ مورد از سلاح های نامتعارف و عجیب اتحاد جماهیر شوروی؛ قسمت دوم+عکس

فضاپیمای میگ۱۰۵ (MiG-105)
فضاپیماها (Space plane) امروزه از اهمیت بالایی برخوردار بوده و کشورهای پیشرفته هر ساله برای ساخت و طراحی نمونه های پیشرفته تر آن ها سرمایه گذاری های گسترده ای انجام می دهند. اگر چه ایده ساخت هواپیماهای فضایی در دوران مدرن کنونی مورد استقبال گسترده قرار گرفته است اما در دوران جنگ سرد هر دو طرف درگیر در تلاش برای نظامی کردن فضا به آزمایش هواپیماهایی با قابلیت پرواز در خارج از جو زمین پرداختند.بدین منظور دولت ایالات متحده آمریکا فضاپیمای ایکس۲۰ دایناسوار (X-20 Dynasoar) و اتحاد جماهیر شوروی نیز در پاسخ به آن هواپیمای عجیب میگ ۱۰۵ را آزمایش کردند.
فضاپیمای میگ۱۰۵ که به خاطر ظاهر منحصربفردش به اسم مستعار «لپوت» (Lapot)، به معنی کفش، نیز نامیده می شد تنها نمونه ی به نمایش درآمده  از فضاپیماهای ساخت اتحاد جماهیر شوروی بود که در قالب پروژه ای به نام پروژه اسپایرل (Spiral project) ساخته شده بودند. هدف اتحاد جماهیر شوروی از ساخت این هواپیماها داشتن کنترل کامل بر فضا و متوقف کردن حمله و دسترسی نیروهای ناتو به خارج از جو زمین عنوان شده بود. این هواپیماها از طریق یک پرتاب کننده راکت ثابت به سمت فضا پرتاب شده و بعد از انجام ماموریت خود به پایگاه باز می گشتند. هواپیمای میگ ۱۰۵ یک نمونه ی آزمایشی برای بررسی امکان استفاده از فضاپیماهای بدون سرنشین با قابلیت بازآمد از فضا به شمار می رفت.
از همان اول هم قرار نبود این هواپیما به فضا پرتاب شود و تنها برای ارزیابی موفقیت آمیز بودن یا نبودن پروژه اسپایرل مورد استفاده قرار گرفت. فضاپیمای میگ ۱۰۵ پروازهای نسبتاً موفقی داشت و توانست چندین بار از باند فرودگاه مسکو به پرواز درآید. با این وجود در دهه ۱۹۶۰ میلادی فرماندهان نظامی اتحاد جماهیر شوروی برنامه ساخت فضاپیماهای نظامی را زیر سوال برده و غیر عملی دانستند. هزینه این نوع هواپیماها در مقایسه با فواید استراتژیک آن ها بسیار سرسام آور و غیر اقتصادی بود. پروژه اسپایرل در سال ۱۹۶۹ به طور کامل متوقف شد.
با این وجود فضاپیمای میگ ۱۰۵ بار دیگر در سال ۱۹۷۴ و در پاسخ به برنامه شاتل فضایی ناسا به خدمت فرا خوانده شد. دور جدیدی از آزمایشات پروازی در این زمینه انجام گرفت که صرفاً جنبه تبلیغاتی داشت و فرماندهان نظامی اتحاد جماهیر شوروی همچنان علاقه ای به پروژه اسپایرل نشان نمی دادند. بعد از ۴ سال پروازهای گاه و بیگاه فضاپیمای میگ ۱۰۵ از رده خارج شده و کار بر روی پروژه شاتل فضایی بوران (Buran space shuttle program) آغاز گردید. امروزه نمونه آزمایشی میگ ۱۰۵ در موزه هوافضای مونینو (Monino air museum) نگهداری می شود.
 
آشنایی با ۱۰ مورد از سلاح های نامتعارف و عجیب اتحاد جماهیر شوروی؛ قسمت دوم+عکس

زیردریایی آکولا (Akula Submarine)
روسیه به ساختن غول پیکر ترین تجهیزات شهرت دارد. یکی از کمتر شناخته شده ترین رکوردها در این زمینه ساخت بزرگ ترین زیردریایی است که دنیا به چشم خود دیده بود. مهندسان اتحاد جماهیر شوروی در اواخر دوران جنگ سرد و کمی قبل از فروپاشی اتحاد، زیردریایی کلاس آکولا (Akula–class) را ساختند که «تایفون» (Typhoon) نیز نامیده می شد. در ابتدا هدف از ساخت زیردریایی آکولا این بود که بتواند به اندازه زیردریایی کلاس اوهایو (Ohio-class) ایالات متحده آمریکا موشک حمل کند. اما از آن جایی که موشک های اتحاد جماهیر شوروی از موشک های آمریکایی بزرگ تر بودند در نتیجه آکولا نیز برای جای دادن این تعداد از موشک ها ناگزیر باید بزرگ تر از زیردریایی های کلاس اوهایو ایالات متحده آمریکا می بود.
وقتی که این زیردریایی ساخته شد، با طول ۱۷۵ متر و ۲۳ متر عرض از آن چیزی که در طرحی های اولیه به نظر می رسید نیز بزرگ تر بود. آکولا در میان زیردریایی ها نوعی هیولا به شمار می آمد. قرار بود که این زیردریایی در زیر یخ های قطبی به انجام ماموریت پرداخته و بتواند امکان ماموریت های طولانیِ چند ماهه را برای خدمه اش فراهم کند. مهندسان نظامی اتحاد جماهیر شوروی تصمیم گرفتند که برخلاف معمول از چندین بدنه تحمل فشار برای ساخت این زیردریایی استفاده کنند در صورتی که تا آن روز در ساخت زیردریایی ها تنها از دو استوانه فشاری استفاده می شد که یکی در خارج قرار گرفته و لایه پرفشار درونی نیز در تمام طول زیردریایی وجود داشت.
در ساخت زیردریایی آکولا از ۵ بدنه استوانه ی فشاری استفاده شده بود که هر کدام در جای خاصی قرار گرفته و باعث می شد که حجم زیردریایی به شدت افزایش یابد. همچنین استفاده از این استوانه ی فشاری در بدنه زیردریایی باعث می شد که خدمه از راحتی بیشتری برخوردار بوده و بتوانند مدت زمان بیشتری را در زیر آب باقی بمانند. این زیردریایی چنان عظیم الجثه است که به اندازه ۵ زیردریایی معمولی حجم و وزن دارد.
زیردریایی آکولا برای حمل بیش از ۱۹۲ کلاهک هسته ای طراحی شده بود اما علاوه بر این تعداد کلاهک هسته ای قابلیت حمل ۶ اژدر برای مقابله با زیردریایی های دشمن را نیز داشت. خوشبختانه زیردریایی آکولا تاکنون وارد هیچ نبردی نشده و پایان جنگ سرد نیز نیاز به ساخت زیردریایی های بزرگ تر و ترسناک تر را به شدت کاهش داده است. با پایان عمر مفیدشان، روسیه به جای مدرن سازی آن ها تصمیم به اوراق کردن این زیردریایی های غول پیکر گرفت که ایالات متحده و کانادا بیش از ۸۰ درصد هزینه نابود کردن آن ها را متقبل شده اند. نیروی دریایی روسیه زیردریایی های کوچک تری را جانشین زیردریایی های کلاس آکولا کرده است.
 
آشنایی با ۱۰ مورد از سلاح های نامتعارف و عجیب اتحاد جماهیر شوروی؛ قسمت دوم+عکس

سوخوی تی- ۴ (Sukhoi T-4)
هر کدام از کشورهای درگیر در جنگ سرد (ایالات متحده آمریکا و اتحاد جماهیر شوروی) در زمینه ساخت جنگنده بمب افکن های غول پیکر سرمایه گذاری زیادی کرده بودند. به ویژه در دهه ۱۹۶۰، استراتژی هسته ای در حوزه ساخت بمب افکن های با قدرت پرواز در ارتفاع بالا و مسافت های طولانی متمرکز بود که دشمن را از ورود به فضای هوایی رقیب و انداختن بمب هسته ای با استفاده از فضای آسمان او را غیرممکن می ساخت. در اوایل دهه ۱۹۶۰ دولت ایالات متحده آمریکا کار بر روی هواپیماهای بمب افکن کلاس والکیِری ایکس بی-۷۰ (XB-70 Valkyrie) با سرعت سرسام آور ۳ ماخ (سه برابر سرعت صوت) که ادعا می شد ساقط کردن آن ها غیر ممکن است را آغاز کرد.
دولت اتحاد جماهیر شوروی از ترس اینکه ایالات متحده در زمینه ساخت هواپیماهای جنگی از وی پیشی بگیرد بمب افکن های فوق سریع سوخوی تی-۴ خود را طراحی و تولید کرد. هر دو بمب افکن سوخوی تی-۴ و ایکس بی-۷۰ طراحی های مشابهی داشتند و پیشرفته ترین بمب افکن های دوران خود به شمار می آمدند. هواپیمای بمب افکن تی-۴ از ایکس بی-۷۰ کوچکتر بود اما ساختار بال مشابهی داشت که موتورهای آن در قسمت زیر بدنه قرار گرفته بودند. بدنه آن تماماً از تیتانیوم و استیل ضد زنگ ساخته شده و از سیستم پیشرفته پرواز سیمی کاهشی چهارگانه در آن استفاده شده بود.
برای رسیدن به سرعت بالای سرعت صوت اتاقک خلبان آن در داخل بدنه اصلی قرار گرفته و بعداز مدتی پوشیده می شد. در روی زمین و هنگام برخاستن از روی زمین دماغه هواپیما پایین قرار گرفته و شیشه جلوی خلبان مشخص می شد. زمانی که تی-۴ به ارتفاع مناسب می رسید دماغه آن بالا رفته و روی شیشه جلوی خلبان قرار می گرفت. وقتی که دماغه هواپیما بلند می شد خلبان مجبور بود به کمک یک پریسکوپ که از بدنه هواپیما خارج می شد ادامه پرواز را انجام دهد. بعد از آن که هواپیما به سرعت بالای سرعت صوت می رسید پریسکوپ پایین رفته و خلبان با استفاده از ابزارهای کمکی و شیشه های کوچکی که در دو طرف کابین خلبان بود پرواز را ادامه می داد.
در اصل بمب افکن تی-۴ به عنوان یک بمب افکن هسته ای تولید شده بود اما بعدها قابلیت استفاده در عملیات شناسایی را نیز پیدا کرد. با این وجود قبل از اتمام آزمایشات نهایی این بمب افکن، ادامه ساخت آن از دستور کار خارج شده و فرماندهان نظامی علاقه ای به توسعه آن نشان ندادند. باتوجه به ساخت نسل جدیدی از موشک های سطح به هوای ناتو ممکن بود که این بمب افکن حتی در سرعت ۳ ماخ نیز به راحتی در هوا مورد هدف قرار بگیرد. علاوه بر این هزینه ساخت بمب افکن تی-۴ نیز بسیار سرسام آور بود.
از آن پس اتحاد جماهیر شوروی تمرکز خود را بر روی ساخت بمب افکن های سبک تری مانند میگ ۲۳ قرار داد. این بمب افکن های جدید از قابلیت حمل کلاهک هسته ای نیز برخوردار بودند که بر ایده بی فایده بودن ادامه پروژه ساخت بمب افکن های تی-۴ صحه بیشتری می گذاشت.
 
آشنایی با ۱۰ مورد از سلاح های نامتعارف و عجیب اتحاد جماهیر شوروی؛ قسمت دوم+عکس

سورتمه اَیروسانی (Aerosani)
هر زمان که مردم به اتحاد جماهیر شوروی سابق فکر می کنند، بی شک به یاد زمستان های بسیار سرد و طولانی می افتند. واقعیت هم این است که اکثر زمستان ها در روسیه بیش از آنکه تصور می کنید سرد و خشن هستند. در همین راستا ارتش این کشور اقدام به طراحی ماشین های متعدد و ویژه ای کرده بود که در طول جنگ جهانی دوم و در شرایط آب و هوایی یاد شده کاربردی محسوب می شوند و برای مبارزه با دشمنان گزینه هایی موثر بودند.
یکی از برترین و البته عجیب ترین ماشین های مذکور ایروسانی (Aerosani) نام داشت که در اصل تانک هایی با شکل و شمایلی مشابه سورتمه بودند. سلاح یاد شده به گونه ای پیاده سازی گشته بود که می توانست دو نفر را به همراه چندین اسلحه سبک جا به جا نماید. ایروسانی از یک موتور هواپیما از نوع ملخ دار که در پشت اش جاسازی شده بود به عنوان نیروی پیشرانه بهره می گرفت. این طراحی هوشمندانه و بهره گیری از چنین موتوری به آن این امکان را می داد تا در توفان های بسیار تند و شرایط جوی نامطلوب اروپای شمالی هرگز متوقف نشده و همواره در مسیر مورد نظر به حرکت ادامه دهد.
محبوب ترین مدل از وسیله یاد شده NKL-26 نام داشت که به یک مسلسل سبک و یک موتور هواپیمای پنج سیلندر تجهیز شده بود و ارتش اتحاد جماهیر شوروی از آن بیشترین بهره را در نبرد زمستانی مقابل فنلاند گرفت. سربازانی که بر این مدل از ایروسانی سوار بودند عمدتاً در زمینه های ارتباط و تدارکات گماشته شده بودند اما آنها در مواقع ضرورت در عملیات های جنگی هم مشارکت می کردند. با حمله آلمان نازی به شوروی رفته رفته نقش NKL-26 به خاطر توانایی های شگفت انگیز در حرکت روی برف و یخ نیز پر رنگ تر شد و ارتش این سرزمین در بین سال های ۱۹۴۲ الی ۱۹۴۳ از آن به صورت رسمی در خط مقدم نبرد استفاده نمود.
اما با خاتمه یافتن جنگ رفته رفته نیاز به این ابزار جنگی نیز کاهش یافته و در نهایت ارتش به این نتیجه رسید که صرف هزینه برای ارتقا و ساخت مدل های قوی تر از آن ضرورتی ندارد، لذا ایروسانی بازنشسته شده و دیگر هیچوقت در میادین جنگ دیده نشد.
پایان
newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها