جلسات شورای‌ عالی هماهنگی اقتصادی قوا در ابتدای کار، امیدواری زیادی برای حل مشکلات اقتصادی ایجاد کرد، زیرا این احساس وجود داشت که یک نهاد بالادستی برای کنترل شرایط اقتصادی ایران و تعیین چشم‌انداز آتی آن ایجاد شده است اما به‌سرعت موانع متعددی در مقابل عملکرد این شورا ایجاد شد.
کد خبر: ۱۲۸۹۴۷۵

در دوره قبل از تحریم، یک مرکز متولی تصمیمات تحریمی با عنوان ستاد تدابیر ویژه اقتصادی داشتیم، اما در دوره فعلی، دو یا سه نهاد شبیه یکدیگر هستند که بناست همین کار را انجام دهند و بسیاری از افراد ثابت با عناوین متعددی در چند نهاد شبیه به هم فعالیت می‌کنند.

یکی از نقاط ضعف شورای‌ عالی هماهنگی اقتصادی این بود که به‌رغم بلند پایه بودن این شورا، اما در عمل به یکی از اجزای سیستم‌های کاملا موازی تبدیل شد.

اشکال بعدی این است که نسبت این شورا و مجلس هرگز مشخص نشد. به این معنی که این شورا تا چه حد توان تقنینی یا عملکرد هماهنگی دارد.

تصمیمات مهمی در شورا گرفته شد که در بعضی جاها به منزله دور زدن مجلس بود و دولت نیز عملا از جایی به بعد لوایحی به مجلس می‌فرستاد که موازی همان را نیز دبیرخانه شورای‌ عالی اقتصادی قوا انجام می‌داد.

از سوی دیگر، به دلیل نامشخص بودن چشم انداز، هرگز مشخص نشد دبیرخانه شورای‌عالی هماهنگی اقتصادی، یک نهاد مشورتی است و بناست برای اداره کوتاه‌مدت کشور، اطلاعاتی تولید کند یا جایی است که قرار است دستور کار برنامه توسعه ایران در شرایط تحریمی را ایجاد کند.

نکته بعدی که پررنگ‌تر شده و سوالات را بیشتر کرده، این است که دبیرخانه به صفت دبیرخانه عمل می‌کند یا این‌که همزمان به صفت معاونت اقتصادی رئیس‌جمهوری و شورای سران اقتصادی عمل می‌کند.

خود دبیرخانه شورای‌عالی، محل توزیع محتوا به معنای چشم‌انداز کلان برای توسعه نیست و بسته به این‌که چه کسی چه دستور کاری را به شورای سران بیاورد، ممکن است نتایج خوب یا فاجعه‌آمیز به همراه داشته باشد.

از جمله نتایج خوب آن می‌توان به مصوبه جلسه 17مهر97 اشاره کرد که رئیس کل بانک مرکزی، اختیاراتی از شورای سران گرفت و در نقطه مقابل باید به برنامه تغییر قیمت بنزین در آبان 98 اشاره کرد که انتقادات زیادی به همراه داشت.

بنابراین موضوع تشکیل یا عدم تشکیل جلسات، در شرایط فعلی مساله اصلی نیست و مشکلات شورای سران خیلی بیشتر از این حرف‌هاست و همین مشکلات باعث می‌شود برخی از عدم تشکیل شورا به عنوان ابزار استفاده کنند.

در نهایت می‌توان گفت تجربه شورا نشان داد صرف تجمیع قدرت یا تجمیع افراد بلندمرتبه، زمانی که نگاه کلان توسعه‌ای نباشد کم‌کم دچار روزمرگی شده و به نهادی تبدیل می‌شود که از آن به عنوان ابزاری برای دور زدن نهادهای دیگر و چانه‌زنی‌های سیاسی و شبیه آن استفاده می‌شود.

اساسا باید به این سوال پرداخت که چرا امکان عدم برگزاری جلسات این شورا وجود دارد؟ چراکه اگر شورا نوک هرم سیاستگذاری ایران بود واضح است تعطیلی جلسات آن ممکن نبود.

در ذات تشکیل و به لحاظ تئوری، تشکیل چنین نهاد بالادستی قدرتمندی در شرایط تحریم قابل توصیه است، اما در عمل دیدیم به نهادی تبدیل شده است که امروز در مورد تشکیل یا عدم تشکیلش صحبت می‌شود.

مجید شاکری - تحلیلگر اقتصادی / روزنامه جام جم 

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها