به گزارش جام جم آنلاین و به نقل از تبیان؛ اولین اصل توحید که اعتقاد به اینکه خداوند یکتاست و هیچ شریکی ندارد، است و بعد از آن معاد و اعتقاد به جهان پس از مرگ و وقوع قیامت می باشد.
نخستین اصل از اصول آئین آسمانی اسلام و تمامی ادیان الهی، همانا اصل «توحید» می باشد.
و توحید یعنی اعتقاد و اعتراف به این حقیقت که «جهان را آفریدگاری است خدا نام» و این آفریدگار «یکتاست و مبرا از هرگونه شریک و همتا»، که وجود او برای واصلان به مرتبه والای یقین و آنانکه پرده ها و حجاب های مادی و خودیت را دریده اند،
ولی از آنجا که عده کثیری از انسانها محصور در حصار محسوسات میباشند و «خدای نادیده» برای آنها قابل قبول و باور نمی باشد(!!)، پروردگار حکیم در کتاب کریم خود این گروه دیرباور را به تفکر و اندیشه در مخلوقات و آفریده های خود و نیز پدیده های عالم آفرینش فرا می خواند، تا از این طریق و به اصطلاح عرفاء «سیر در آفاق و انفس» به وجود و نیز وحدانیت او پی ببرند. در قرآن کریم آیات فراوانی را می توان مشاهده کرد که عهده دار چنین مأموریتی هستند، یعنی «دعوت انسانها به اندیشه در آثار و عجایب خلقت»، خداوند عزیز آدمیان را به اندیشه در خلقت آسمانها و زمین، پیدایش شب و روز، حرکت کشتی در دریاها، نزول باران از آسمان، زنده شدن زمین مرده در بهار، وزش بادها و حرکت ابرها دعوت می نماید:
«ان فی خلق السموات والارض و اختلاف اللیل و النهار و الفلک التی تجری فی البحر… لایات لقوم یعقلون».
پس از اصل توحید، مهمترین موضوعی که در سرلوحه دعوت تمام انبیاء الهی قرار داشته، بطوری که از آدم(ع) تا خاتم(ص) هیچ نبی و رسولی نیامده مگر اینکه انسانها را بدان دعوت نموده، اصل «معاد» و اعتقاد به جهان پس از مرگ و وقوع قیامت میباشد. ولی مع الاسف همچنانکه اکثریت مخاطبان انبیاء در برابر دعوت ایشان به توحید و یکتاپرستی، راه استنکاف و سرپیچی را پیمودند، در برابر پذیرش اصل معاد نیز به انکار برخاسته و حتی مقاومت بیشتری به خرج دادند، چرا که برای آنها جای بسی شگفتی بود که آدمی پس از مرگ و نابودی بدن مادی، دوباره لباس حیات بپوشد و خلقت دوباره پیدا کند. و در این راستا پیامبر گرامی اسلام(ص) نیز در امر رسالت خویش با این اظهار استبعاد و شگفتی و عدم پذیرش از جانب قوم خود مواجه بودند و به همین دلیل خداوند متعال در قرآن کریم به منظور اثبات معاد، انسانها را به اندیشه در برخی از پدیده های طبیعی فرا می خواند که به خوبی اثبات کننده «معاد و رستاخیز» می باشند، که از آن جمله می توان به پدیده زنده شدن زمین در فصل بهار پس از مرگ و ممات زمستانی اش اشاره کرد که در قرآن کریم بارها مورد تذکر قرارگرفته است.
«فانظر الی اثار رحمت الله کیف یحیی الارض بعد موتها ان ذلک لمحی الموتی و هو علی کل شی قدیر: پس بنگر به سوی نشانه های رحمت پروردگار که چگونه زمین را پس از مرگش زنده می کند، همانا او زنده کننده مردگان است و بر هر چیز تواناست.
در این آیه شریفه، سخن از نگاه کردن به کیفیت زنده شدن زمین مرده در فصل بهار به میان آمده است و از آنجا که نگاه بدون اندیشه و تفکر، عملی پوچ و بیهوده و بی ثمر می باشد و خداوند عزیز هرگز آدمی را به سوی عملی تهی از فایده دعوت نمی نماید، نتیجه گرفته می شود که در این آیه و آیاتی نظیر آن که از نگاه به مخلوقات سخن به میان رفته است «افلا ینظرون الی الابل کیف خلقت و…» همانا نگاه و نظری، مد نظر است که همراه با بکارگیری قوای عقلانی و اندیشه و تفکر باشد و بدین ترتیب درمی یابیم که در آیه صدرالاشاره نیز مقصود اندیشه در کیفیت زنده شدن زمین مرده است تا از این طریق به توانایی خداوند در زنده ساختن مردگان و به تبع آن وقوع معاد و رستاخیز پی ببریم، از مجموع آن چه دراین قسمت گفتیم نتیجه گرفته می شود که روحین محور اندیشه در قرآن کریم را تفکر در امر معاد و رستاخیز تشکیل می دهد .
انبیاء الهی در طریق انجام مأموریت توحیدی خویش، همواره با تکذیب و انکار مخالفان و دشمنان متعصب و لجوج روبرو بوده اند و این معارضان نابخرد با دست و پا کردن بهانه های واهی و بیهوده، به مخالفت با سفیران وحی الهی برخاسته و آن حضرات را با انواع و اقسام تهمت ها و اکاذیب مورد اذیت و آزار قرار می دادند. گاه به آنها نسبت های ناروا نظیر کاهن و مجنون می دادند و گاه به تمسخر و استهزاء برخاسته و زبان به طعنه و کنایه و ملامت می گشودند و زمانی نیز معجزات باهره آن حضرات (علیهم صلوات الله) را سحر و جادوگری می خواندند.
و در این راستا پیامبر گرامی اسلام(ص) نیز از این قاعده مستثنی نبوده و از آغاز رسالت خویش با مخالفت جاهلان و دشمنان مواجه بوده اند و امروزه نیز با کمال تأسف تبلیغات منفی بسیاری را متوجه ایشان می بینیم که بارزترین نمونه آن را می توان در کتاب موهن «آیات شیطانی» مشاهده کرد. و درست به سبب همین معارضات و اشکالتراشی های جاهلانه و به منظور اثبات صحت و حقانیت دعوت آن حضرت(ص) خداوند عزیز در کتاب خویش در آیات متعددی، انسانها را به اندیشه پیرامون اوضاع و احوال زندگی آن حضرت(ص) و محتوای پیام و رسالتش دعوت می نماید، تا با این اندیشه و تفکر، انصاف دهند که هرگز نمی توان چنان تهمتهای سخیف و بی پایه ای را متوجه ایشان نمود. در آیه ۱۸۴ از سوره مبارکه اعراف آمده است:
«اولم یتفکروا ما بصاحبهم من جنه ان هوالا نذیر مبین: آیا نمی اندیشند که مصاحب ایشان (پیامبر اکرم(ص)) جنون ندارد و اوجز بیم رسانی آشکار نیست.»
در این آیه شریفه خداوند عزیز مخالفان متعصب و بی ادب پیامبر اکرم(ص) را به اندیشه و تفکر فرا می خواند که بیندیشند براستی چگونه می توان به کسی که سالیان متمادی قبل از امر رسالت در میان آنان به خوشنامی و صداقت زندگی کرده و هیچگونه نقطه تاریکی در زندگی او مشاهده نکرده اند و حتی خود ایشان او را «امین» می نامیدند، به یکباره نسبت «جنون» داد!! و او را مجنون و یا ساحر قلمداد کرد؟! و امروزه نیز آنانکه کوچکترین تردیدی در حقانیت دعوت آن حضرت(ص) داشته باشند کافی است تا با مطالعه و اندیشه در تاریخ زندگی ایشان و محتوای دعوت و پیام ارجمندی که مأمور ابلاغ آن بودند به صدق دعوت و حقیقت حیات مبارکشان پی ببرند.
در میان تمامی معجزاتی که در طول تاریخ نبوت از جانب پیامبران خداوند ظهور و بروز یافته اند، تنها معجزه ای که باقی مانده و بنا به وعده الهی «انانحن نزلنا الذکر و انا له لحافظون » برای همیشه باقی خواهد ماند، «قرآن کریم» است.
کتابی که دربردارنده تمامی حوائج و نیازمندی های مادی و معنوی، فردی و اجتماعی و دنیوی و اخروی بشر بوده و براستی می تواند سعادت ابناء انسان را به اعلاء درجه تأمین نماید: ولی باید اذعان کرد که متأسفانه علی رغم گذشت بیش از پانزده قرن از نزول قرآن کریم، هنوز همانگونه که شایسته و بایسته است قدر این کتاب و عظمت مفاهیم و محتوای آن برای ما شناخته نشده و حتی در میان پیروان خود یعنی مسلمانان «مهجور» است! چرا که تمامی همت شان صرف قرائت و حفظ آیات آن شده و در عرصه عمل و پیاده نمودن دستورات آن در سطح جوامع اسلامی چندگامی بیش برنداشته اند! و از همین رو خداوند عزیز در آیات بسیاری از این کتاب بی بدیل برای آنکه مخاطبان آن را متوجه عظمت و حقانیت آن نماید و بدنبال آن شوق فراگیری و عمل به تعالیمش را در درون جان انسانها برانگیزد، با شیوه های متعددی درصدد اثبات و بیان این موضوع برآمده و مخاطبان قرآن را به اندیشه در عظمت آن فرا می خواند.
«لو انزلنا هذا القران علی جبل لرایته خاشعا متصدعامن خشیه الله و تلک الامثال نضربها للناس لعلهم یتفکرون» اگر این قرآن را بر کوهی نازل می کردیم می دیدی که در برابر آن خشوع می کند و از خوف خدا می شکافد! و اینها مثالهائی است که برای مردم می زنیم تا در آن بیندیشند.»
همانگونه که از مفاد این آیه برمی آید خداوند عزیز با ذکر مثالی گویا و زیبا مردمان را به اندیشه درباره عظمت قرآن کریم دعوت فرموده و در حقیقت بیان می فرماید که: ای انسانها! این قرآن کتابی است که اگر بر کوه نازل می شد آن را با تمامی عظمت و صلابتی که دارد از هم فرو می پاشید.»
پیامبر اکرم (ص ) فرموده است : « تدبرواالقرآن و افهموا آیاته » درقرآن بیندیشید و آیاتش را بفهمید . و نیز فرمود : « ویل لمن لا لها بین فکیه ولم یتامل فیها » وای برآن که قرآن را درمیان دو فک خود بجود و در آن نیندیشد .
امام علی ( ع ) فرموده است : « الا لا خیر فی قرائه لیس فیها تدبر » آگاه باشید ! در خواندنی که اندیشه در آن نباشد ، هیچ خیری نیست .
دراین روایات ، امکان فهم قرآن برای غیر معصومین است ؛زیرا تا نوشته ای برای مردم قابل درک نباشد ، آنان را به تدبر و تفکر درآن فرمان نمی دهند . »
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
عضو دفتر حفظ و نشر آثار رهبر انقلاب در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح کرد
«جامجم» در گفتوگو با معاون آموزش و مشارکتهای مردمی سازمان حفاظت محیط زیست بررسی کرد
به بهانه روز خبرنگار و اکران فیلم «دست ناپیدا» با انسیه شاه حسینی گفتوگو کردهایم
ابراهیم قاسمپور در گفتوگو با «جامجم»: