سید رضا صدرالحسینی در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح کرد
این آقایان از موضع مطالبه به گونهای سخن میگویند انگار نه انگار که خودشان مسؤول اصلی بسیاری از دشواریها و مشکلات و ناکارآمدیهای کنونیاند و باید از بابت ترویج نسخه غلط ایدئولوژیک و اقتصادی - اجتماعیای که ترویج کردهاند و نیز بابت چند دهه مدیریت ناکارآمد و ناموفق و شرایط دشواری که برای معاش و برخی جنبههای دیگر زندگی میلیونها ایرانی ایجاد کردهاند؛ امروز پاسخگو باشند.
به نظر میرسد برخی جریانهای سیاسی تاکتیک فرار به جلو در پیش گرفتهاند و به دنبال آدرس غلط دادن و غبارآلود کردن فضا هستند تا از پاسخگویی به افکار عمومی بابت عملکرد و مسؤولیتی که بهعهدهشان است، فرار کنند.
از سالهای میانی دهه 1360 طیفی از نیروهایی که تا آن روز با حرکت انقلاب همراهی داشتند؛ تحت تاثیر نفوذ مشهورات سکولار - اومانیستی (در آن مقطع بهطور مشخص مشهورات ایدئولوژیک نولیبرالی) در مسیری قرار گرفتند که مدتی بعد آنها را در موضع تجدیدنظرطلبانه در برابر آرمانگرایی انقلابی قرار داد. این جریانها برای چند دهه در مقام مدیران اجرایی، نسخههای نولیبرالی در اقتصاد و فرهنگ را در کشور عملیاتی و حاکم کردند.
اگر به سابقه و کارنامه تعداد زیادی از این اشخاص از جمله آقای موسوی خوئینی ها و خط جناح فکری و سیاسی آنها بنگریم، درمییابیم که از حدود چهار دهه تاریخ انقلاب، بیش از سه دهه کنترل و مدیریت تمامعیار قوه مجریه در اختیار آنها بوده است و در برخی دورههای مجلس شورای اسلامی نیز گفتار آنها گفتار غالب بوده و در مقاطع دیگر نیز رویکرد ایدئولوژیک ایشان، کم و بیش متنفذ و تاثیرگذار بودهاست. بیش از سه دهه است که این جریان و مدیران و چهرههای متعلق به آن، بر قوه مجریه مسلط بوده و نسخه خود را حاکم و اجرایی کردهاند و حاصل نسخهشان، برجام شکست خورده و حقوق نجومی مدیران اشرافیمنش و دلار 20 هزار تومانی و پراید صدمیلیون تومانی شدهاست.
شرایط امروز کشور ما بهگونهای است که اکثریت مردم با گوشت و پوست خود نتایج سیاستها و نحوه مدیریت جریان غربگرا را لمس کرده و از آن رویگردان شدهاند.
در شرایط امروز کشور ما نسخههای اقتصادی - اجتماعی- فرهنگی نولیبرال و مدیران و سیاستمداران به اصطلاح غربگرا مروج آن بیش از هر زمان دیگر اعتبار و توان تاثیرگذاری گفتمانی و ایدئولوژیک خود را از دست دادهاند.
دلیل اصلی بسیاری از نامهنگاریها و فرار به جلوها و کوششهایی که برخی سیاستمداران این جریان بهمنظور شانه خالی کردن از مسؤولیت خود و غبارافکنی در افکار عمومی انجام میدهند نیز همین امر است. نامه اخیر آقای موسویخوئینیها نیز نمونهای از همین تلاشها برای آدرس غلط دادن و غبارآلود کردن فضا و شانه خالی کردن از مسؤولیت پاسخگویی است.
نولیبرالها بیش از 30 سال از تاریخ 42 ساله نظام جمهوری اسلامی ایران بر ارکان اصلی اجرایی و در مقاطعی تقنینی کشور مسلط بوده و سیاستها و الگوهای ایدئولوژیک خود را اعمال کرده و شعار و وعده دادهاند و اکنون تشت رسوایی این نسخه غلط و ناکارآمد و آن شعارها و وعدههای بیپایه از بام افتاده است، از اینروست که حالا با نامهنگاری و مصاحبه و فضاسازی رسانهای دست پیش گرفتهاند تا پس نیفتند و برای فرار از پاسخگویی در قبال کارنامه و عملکرد ناموفق و زمینگیر شدهشان بهدنبال اتهامزنی و جنجالآفرینیاند.
مشکلات و برخی نکاتی که آقای خوئینیها در نامه خود به آن اشاره کردهاند محصول و نتیجه سیاستهایی است که خود ایشان و دوستان و همفکران ایشان بیش از سه دهه است که از آن دفاع کرده و به ترویج آن پرداختهاند؛ اگر اشتباهی بوده (که بوده) مربوط به آنهاست و اگر شخص و اشخاص و جریانی باید پاسخگو باشد (که چنین است)، همانا آقای خوئینیها و جماعت نولیبرالهای وطنیاند. تنها راه برونرفت از مشکلاتی که «غربگرایان» و نسخههای ناکارآمدشان ایجاد کردهاست، تغییر نسخه و حاکم کردن نسخه انقلابی و سپردن کار به دست مدیران انقلابی و جاری شدن اراده انقلابی و عدالتخواهانه در همه سطوح و شؤون اجرایی و تقنینی است. این نامهنگاریها و هیاهوی مشاطهگران به منظور رد گم کردن و آدرس غلط دادن و فریبکاری و فرار از پاسخگویی است و ارزش دیگری ندارد.
شهریار زرشناس - استاد دانشگاه / روزنامه جام جم
سید رضا صدرالحسینی در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح کرد
دانشیار حقوق بینالملل دانشگاه تهران در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح کرد
یک پژوهشگر روابط بینالملل در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح کرد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتوگو با امین شفیعی، دبیر جشنواره «امضای کری تضمین است» بررسی شد