یک کارشناس روابط بینالملل در گفتگو با جامجمآنلاین مطرح کرد
پس از خروج آمریكا از برجام، با یكسال تاخیر پنج گام از سوی ایران برداشته شد. این پنج گام چقدر در جبران محدودیتهایی كه در صنعت هستهای ایجاد شده بود موثر بود و به نظر شما در حال حاضر مهمترین اولویت در صنعت هستهای كشور چیست؟
از ابتدا متن برجام اشتباه نوشته شده بود و كاستیهایی داشت و ضمانتی برای اجرای تعهدات طرف مقابل ما وجود نداشت. یعنی ما به تعهد خود عمل میكردیم، اما آنها ما به ازایی نمیدادند و اگر به تعهد خود عمل نمیكردند خسارتی متوجه آنها نبود. بهواسطه همین ایراداتی كه به متن برجام وارد بود از ابتدا هم به تیم مذاكرهكننده هستهای به انحای گوناگون این مساله گوشزد شد، اما آنها حاضر نبودند تذكرات منتقدان را بپذیرند. گامهایی كه برداشتند از ابتدا سست و لرزان بود و مشكلی را حل نمیكرد. حتی خانم موگرینی هم عنوان كرده بود كه اقدام ایران جدی نیست و طبعا آنها هم ارزشی برای اقدامات ما قائل نبودند تا این اواخر عقلای كشور تصمیم گرفتند كه اقدامات قاطعتری انجام دهند كه البته این رویكرد باعث برآشفتگی طرفهای غربی ما شد و خیلی به آنها گران آمد. اما مشكل اینجاست كه یك جریان فكری در جامعه وجود دارد كه بعد از برجام هستهای در پی اجرایی كردن برجام موشكی و برجام منطقهای بود. البته آنها در ابتدا زمزمههایی مبنی بر انجام این كار داشتند و به صورت تلویحی عنوان كردند كه خواستههای غربیها را بپذیریم و در قالب مصوبه در مجلس به تصویب برسانیم كه خوشبختانه مقاومت لازم از سوی برخی نمایندگان مجلس و مجمع تشخیص مصلحت باعث شد كه در اجرایی كردن اهداف خود ناكام بمانند. ما در شرایط فعلی با تقابلی مواجهایم كه اوج آن ترور سردار سلیمانی بود. ما همچنان به حمایت خود از محور مقاومت ادامه دادیم و هدف قرار گرفتن عینالاسد، استمرار راهبرد ایران در پیشبرد مقاومت را نشان داد.
آیا اكنون كه محدودیتهای فنی برداشته شده است، لزومی دارد در بخشهای مختلف به همان وضع قبل از برجام برگردیم. مثلا در سطح غنیسازی یا میزان ذخیره اورانیوم و آب سنگین.
ما فعلا نمیتوانیم خودمان را به قبل از برجام برسانیم. ما قبلا ده تن اورانیوم غنی شده را از كشور خارج كردیم. اگر در شرایط كنونی بخواهیم دوباره با این تعداد مشخص سانتریفیوژ به این ده تن اورانیوم غنی شده برسیم، زمان لازم داریم. پس با این شرایط فرصت زیادی لازم است كه به آن وضعیت قبل از برجام برسیم. رهبری در یكی از صحبتهای عمومیشان عنوان كردند اگر همان مواد در ایران مانده بود عاملی بازدارنده بود. این پاسخی به همان كسانی بود كه مدعیاند سایه جنگ را از كشور دور كردهاند و به خودشان مدال افتخار میدادند. این در حالی بود كه سایه جنگ از اساس وجود نداشت و چیزی بیش از یك جنجال سیاسی نبود. از سوی دیگر، وجود بالای صد تن آب سنگین و بیش از ده تن اورانیوم غنیشده 3.5 درصد به خودی خود بازدارنده بود و باعث میشد دشمنان كشور حساب كار دستشان بیاید كه ایران دارای توانمندیهای خاصی است و اگر تصمیمی بگیرد كارهای زیادی میتواند بكند. اما الان آن بازدارندگی وجود ندارد و این مواد به خواست چند كشور غربی از ایران خارج شد. از طرف دیگر اورانیوم غنی شده 20درصد كه یك ذخیره راهبردی بود، رقیق شد. علاوه بر این فردو هم از عملیاتی بودن خارج شد و به صورت لوكس و نمایشی درآمد كه قابل قبول نیست. این رویه البته با مباحث مرتبط با مقاومت اساسا سازگار نیست. همچنین رآكتور آب سنگین اراك كه میتوانست به عنوان یك آزمایشگاه علمی برای ما عمل كند، متاسفانه از این حالت خارج و به جای آن وعدههای توخالی داده شد و اصلا حاضر نیستند به روی خودشان بیاورند كه بهرغم حرفهای قبلی مبنی بر اینكه شش كشور غربی میخواهند با ایران همكاری كنند، حتی یك كشور هم حاضر به همكاری با ما نشد. در كنار این مساله، مطرح كردند كه حالا شركتی داخلی میخواهد این كار را انجام دهد؛ چرا چون گمان میكنند حافظه مردم بعد از یكی دوسال پاك شده. این در حالی است كه حتی كار روی رآكتور قبلی هم توسط یك شركت داخلی بود و اساسا هیچ نیازی به درگیر كردن این مساله با كشورهای غربی نبود. اساسا جریانی كه مملكت را در مساله هستهای به بن بست كشاند حاضر نیست به لحاظ سیاسی خود را خراب كند و بگوید اشتباه كرده است.
تحلیل برخی مسؤولان هستهای این است كه با توجه به تامین سوخت رآكتور بوشهر و اراك از سوی كشورهای خارجی و تامین بودن سوخت رآكتور تهران برای چند سال آینده، افزایش ذخایر اورانیوم غنی شده در حال حاضر جزو اولویتها نیست و فعلا نیازی به تولید اورانیوم با غنای 20درصد نداریم. نظر شما درباره چنین تحلیلهایی چیست؟
اینها نظرات تخصصی نیست، بلكه سیاسی است. به عبارت دیگر این موارد را باید جزو نظرات حامیان برجام دانست. حامیان برجام یا برجامیان برای اینكه از حیثیت خود دفاع كنند این حرفها را مطرح میكنند. كاری كه ما قبل از سال 92 انجام میدادیم حاصل20 سال كار و تلاش و دستاورد بزرگی بود. وقتی سوختی در اختیار نباشد اورانیوم را ممكن است به بهانه اجبار به هر قیمتی بفروشند. اگر ما سوخت داشته باشیم میتوانیم به عنوان یك ذخیره استراتژیك و حتی برای تنظیم بازار هر وقت خواستیم قیمتها را متعادل كنیم. مثال عملی آن رادیوداروست. وقتی رآكتور تهران نتوانست رادیو دارو تولید كند قیمت این محصول پنج برابر شد. به محض اینكه توانستیم رآكتور را راهاندازی كنیم بلافاصله رادیودارو به قیمت جهانی برگشت. این یك مثال ساده است. چه تضمینی است اگر ذخیره سوخت نداشته باشید وضعیتی مشابه آن تكرار نشود. پس باید همیشه ذخایرمان كافی باشد كه اگر به ما ندادند، سوختمان را وارد بازار داخلی كنیم.
با اینكه ایران اعلام كرده دیگر هیچ محدودیتی از نظر فنی در عرصه هستهای قائل نیست، اما این گامهای ایران تغییر چندانی در رویكرد طرف غربی در عمل به تعهدات برجامیاش ایجاد نكرده است. دلیل این مساله چیست و به نظر شما چه كار بیشتری میتوان برای مجبور كردن طرف مقابل به اجرایی كردن تعهداتش انجام داد؟
ما به لحاظ تخصصی محدودیت نداریم و اساسا ذهنیت محدودیت در فكر مدیران اجرایی وجود دارد. متخصصان خیلی خوبی داریم و از تجهیزات خوبی برخورداریم و اگر تفكر مدیران اجرایی كشور عوض شود این متخصصان بلافاصله میتوانند بهتر از گذشته در عرصه تولید فعال باشند. طرفهای غربی هم كاملا نسبت برخی جریانهای فكری در كشور اطلاع دارند كه نهتنها اعتقادی به فعالیت هستهای ندارند حتی فراتر از آن نظریه مقاومت را نیز قبول ندارند. این جریان فكری در كشور میخواهد از منطقه عقبنشینی كند و برای همین بود كه میخواست زمینه حذف توانمندی موشكی را فراهم بیاورد. متاسفانه این جریان فكری همچنان فعال است و در بخشهایی از دستگاه اجرایی كشور نیز نفوذ كرده است. ما باید از دست این تفكر خلاص بشویم تا بتوانیم نه تنها در هستهای بلكه در بسیاری از مسائل استراتژیك كشور به صورت كارساز عمل كنیم.
مدیركل جدید سازمان بینالمللی انرژی اتمی در یكی دو گزارش اخیر خود نشان داده نسبت به مدیركل قبلی، تاثیرپذیری بیشتری نسبت به آمریكا دارد. با توجه به این رویكرد، آینده پرونده هستهای ایران را چگونه پیشبینی میكنید و چطور میتوان رفتار رافائل گروسی را تعدیل كرد.
شنیدههای من هم حاكی از این موضوع است. در دوره مدیریت من، او به عنوان دستیار آقای آمانو عمل میكرد و همان موقع هم گفته میشد وی از كشورهای صاحب قدرت تبعیت میكند. البته باید مقداری زمان بگذرد و جلوتر برویم. در مجموع باید دید او چه گزارشهایی به شورای حكام میدهد چون این گزارشها اهمیت دارد. بر اساس بررسی كلمات و متنی كه در گزارشها بهكار میرود میتوان در مورد نوع رفتار او با موضوع هستهای ایران و تاثیرپذیری وی از آمریكا نظرات صائبتری داد.
شما از سوی مردم كازرون به عنوان نماینده مجلس یازدهم انتخاب شدهاید. با توجه به تجربهای كه در عرصه هستهای دارید فكر میكنید مهمترین اولویت در عرصه هستهای چیست و آیا به قانونگذاری جدیدی در این زمینه نیاز است؟
ما در گذشته قانون انرژی اتمی كشور را بررسی كردیم و با توجه به مصوبات قبل از انقلاب بهویژه قانون مصوب سال 53 و بررسی قانون انرژی كشورهای دیگر و تطبیق آن با مجموعه تفكرات حقوقدانان كشورمان، قانون جدیدی برای انرژی اتمی ایران نوشته شد، ولی متاسفانه این كتاب قانون از سوی دولت یازدهم و دوازدهم به مجلس داده نشد. چون آنها اساسا قصد و ارادهای برای توسعه هستهای نداشتند. امیدواریم در 1400 با عوض شدن دستگاه اجرایی و انشاءا... با روی كارآمدن یك جریان معتقد به حوزه مقاومت، صنعت هستهای را به جهتگیری و سرعت قبلی برگردانیم. در آن صورت، ضرورت توجه به قانون جدید هستهای لازم است.
حسن بهشتیپور، کارشناس مسائل هستهای پیشرفتهای زیادی در صنعت هستهای داشتهایم
پس از خروج آمریکا از برجام با یک سال تاخیر پنج گام از سوی ایران برداشته شد. این پنج گام چقدر در جبران محدودیتهایی که در مسائل هستهای ایجاد شده بود، موثر بود؟
در پنج مرحله جمهوری اسلامی ایران تعهدات هستهای خود را کاهش داد اما در عمل نتیجهای نگرفتیم چون هدفمان از کاهش تعهدات این بود که طرف آمریکایی و اروپایی را به تجدید نظر وادار کنیم. این در حالی است که بعد از یک سال ونیم اینستکس صرفا پانصد هزار یورو را برای ایران جابهجا کرده است. اگر در همین حد باشد نمیتواند نیازهای ایران را برطرف کند. البته شاید گامی بود برای نشان دادن اینکه میتوان تحریمهای آمریکا را دور زد. اما واقعیت این است که نیاز ایران خیلی بیشتر از این مقدار است.
در هر صورت باید گفت که صرفا اینگونه اقدامات هستهای و افزایش توان هستهای کشورمان، نمیتواند طرف آمریکایی را به تجدید نظر وادار کند. همه این اقدامات هستهای خوب است اما باید اقدامات تکمیلکنندهای داشته باشیم. از جمله اصلاحات اقتصادی در زمینه نظام بانکداری و بیمه و کشتیرانی تا بتوانیم در مقابل تحریمهایی که به ایران تحمیل میشود واکنش مناسب داشته و نشان دهیم که این تحریمها کماثر یا بیتاثیر است. باید اهرم تحریم را از دست آمریکا خارج کنیم. در این صورت آنها در مسیری که در پیش گرفتهاند تجدید نظر خواهند کرد.
در طول مدتی که از اجرای گامهای کاهش تعهدات برجامی ایران میگذرد چه دستاوردهای هستهای داشتهایم؟
توانستهایم در این مدت به رغم تمام تحریمها ماشینهای سانتریفیوژ نسل آی.آر.1 را به آی.آر.4، آی.آر.6 و آی.آر.8 ارتقا داده و آنها را با موفقیت در مدار قرار دهیم. باید بدانیم که آی.آر.6 حدود 20 برابر آی.آر.1 میتواند سرعت غنیسازی داشته باشد. باز هم تاکید میکنم حتی اگر بمب اتم هم تولید کنیم طرف غربی و آمریکا وادار به تجدید نظر نمیشود. بنابراین باید به سمتی برویم که توان اقتصادی کشور را افزایش داده تا اثرگذاری تحریمها کم شود. نکته دیگر اینکه اروپا هم در عمل کار چندانی برای ایران انجام نداد بنابراین باید ببینیم که در آینده به چه سمتی پیش خواهیم رفت.
آیا اکنون که محدودیتهای هستهای برداشته شده لزومی دارد در بخشهای مختلف از جمله سطح غنی سازی و میزان ذخایر اورانیوم به همان وضع قبل از برجام باز گردیم؟
بستگی دارد که نیاز کشور چیست؟ اگر نیاز باشد باید برگردیم و مثلا غنیسازی 20 درصد انجام دهیم اما برای کجا میخواهیم این غنیسازی را انجام دهیم. از سوی دیگر باید بگویم که هر قدر اورانیوم بیشتری ذخیره کنیم در واقع از میزان ذخایر خود کم میکنیم. برخلاف اعتقاد برخی که این موضوع را به عنوان نقش بازدارنده میدانند معتقدم که این رویه برای طرف مقابل بازدارندگی نخواهد داشت. بنابراین اگر نیاز کشورمان باشد باید درصد غنیسازی را افزایش دهیم اما باید دید آیا از نظر مصرف در کشور به چنین درصدی نیاز داریم و ذخیره اورانیوم بیشتر چه سودی برای ما خواهد داشت. در عین حال طرف مقابل ما هم میداند که چنین دانشی را داریم و مشکلی برای افزایش درصد غنیسازی نخواهیم داشت.
مدیر کل جدید آژانس در یکی دو گزارش خود نشان داده که نسبت به مدیرکل قبلی تاثیرپذیری بیشتری از آمریکا دارد. با توجه به این رویکرد، آینده روابط هستهای ایران با آژانس را چگونه ارزیابی میکنید؟
آژانس سوالاتی از ما دارد که باید به آنها پاسخ دهیم. هر چند در این زمینه با آژانس اختلاف نظر داریم. ایران میگوید که دلیل نمیشود به ادعای هر کشوری پاسخ دهیم و باید یک بار برای همیشه پرونده آن موضوع بسته شود اما آژانس میگوید برخی کشورها شواهدی را به ما نشان دادند که باید بر آن اساس سوالاتی از ایران بپرسیم.
به هر حال اختلاف نظراتی بین ایران و آژانس وجود دارد که باید حل شود تا زمانی که با آژانس کار میکنیم نباید بهانهای به دست آژانس دهیم چرا که سیاست ما کاملا شفاف است و همواره اعلام کردهایم هیچ وقت به دنبال ساخت بمب اتم نیستیم. در عین حال کار آژانس نظارت و کنترل بر همه فعالیتهای صلحآمیز اعضای آژانس است. از سویی دیگر تا زمانی که آژانس در چارچوب مسائل فنی و حقوقی با ایران صحبت میکند تخطی نکرده است اما وقتی موضوع را خارج از اینها مطرح میکند در واقع سیاسیکاری کرده است و بنابراین انتظار میرود که در چارچوب وظایفش عمل کند. از جمله وقتی پرونده ایران در شورای حکام بسته شده است کشور دیگری حق ندارد بگوید مدارک جدیدی پیدا کردهام. باید شورای حکام این مشکل را حل کند که اگر قرار است سوالی از عضوی مطرح باشد در چارچوب فعالیتهای امروزش باشد نه چند سال گذشته.
فعالیتهای هستهای کشورمان را در حال حاضر چگونه ارزیابی میکنید؟
در سالهای گذشته، پیشرفتهای زیادی در صنعت هستهای داشتهایم و آنهایی که میگفتند صنعت هستهای کشور نابود شده باید امروز پاسخ دهند که چگونه سانتریفیوژهای آی.آر.6 و آی.آر.9 ساخته شده و چطور در مواردی که نیاز بود توانستیم درصد غنیسازی را بالا ببریم. همانگونه که در گزارش اخیر آژانس دیدیم این پیشرفتهای هستهای در آن گزارشها ذکر شده است و این نشان میدهد که در عمل چنین پیشرفتهایی در زمینه هستهای در کشورمان روی داده است.
فتاح غلامی - سیاسی روزنامه جام جم
یک کارشناس روابط بینالملل در گفتگو با جامجمآنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد