در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
شکل گیری انقلاب را بررسی کنند دراین مقاله ، نویسنده با نگاهی به نظریه های مختلف ، عامل اصلی انقلاب را با تاکید بر مذهب ، بررسی وتحلیل کرده است در برهه ای که اجماع علمی متفکران اجتماعی ، آغاز دوره گذار از موج دوم تمدنی به "عصر اطلاعات " را در جهان توسعه یافته و گسترش "مناسبات عقلانی " را در جهان در حال توسعه نوید می داد و پایان "عصر ایدئولوژی " در "دهکده جهانی " به عنوان رویکرد جدید جهانی اعلام می شد، بناگاه و در پی یک سلسله تحولات سیاسی ، اجتماعی و فرهنگی در جغرافیایی از این کره خاک ، انقلابی به وقوع پیوست که نه تنها ریشه در اعتقادات دینی داشت ؛ بلکه محرک و هدف خود را در "دین " جستجو می کرد. انقلاب اسلامی ایران که به قول تدا اسکاچپل محقق ، نویسنده و نظریه پرداز انقلاب های جهان از تمام ضوابط یک انقلاب بزرگ برخوردار است موجب شد دین در مدار توجه افکار عمومی بین المللی قرار گیرد و نخبگان عالم ، کوششهای علمی جدیدی برای شناخت مذهب و ارزیابی دوباره ابعاد مختلف سیاسی و اجتماعی دین مصروف کنند، به طوری که آنتونی گیدنز در درسنامه رسمی جامعه شناسی خود، فصلی را به انقلاب اسلامی اختصاص داد و در آغاز بحث یادآور شد که در جامعه شناسی گذشته ، مارکس ، دورکهایم و ماکس وبر ادعا می کردند در دنیای معاصر، دین به طور فزاینده ای به حاشیه می رود و سکولاریزاسیون ، فرآیندی اجتناب ناپذیر است . از میان این سه جامعه شناس ، شاید تنها وبر به امکان ایفای نقش اسلام به عنوان عامل دگرگونی های مهم سیاسی توجه داشت و این دقیقا پیشبینی همان رخدادی است که در اواخر دهه 70 و طی سالهای وقوع انقلاب اسلامی در ایران اتفاق افتاد. ماروین زونیس رئیس انستیتوی خاورنزدیک در دانشگاه شیکاگو نیز درباره انقلاب اسلامی با تاکید بر نکته ای بسیار مهم و شنیدنی ، می گوید: پیام انقلاب ایران به نظر من قویترین و نافذترین جهان بینی سیاسی است که ما در قرن بیستم از انقلاب روسیه به این سو با آن مواجه شده ایم و اگر انقلاب روسیه را دنباله حوادث امروز قرن 19 و متعلق به آن قرن بدانیم ، می توانیم ادعا کنیم در قرن ما تنها یک انقلاب اتفاق افتاده و آن هم انقلاب اسلامی ایران است . این پیام قدرت ، زمانی طولانی با ما خواهد بود و فرقی نمی کند اگر آیتالله )امام( خمینی هم در قید حیات نباشد بنابراین پیروزی انقلاب اسلامی ایران در بهمن سال پنجاه وهفت ، به عنوان یکی از مهمترین رویدادهای تاریخ سیاسی معاصر، محل بحث و گفتگوی اندیشمندان و صاحب نظران ایرانی و خارجی و تقابل و تعامل نظریه های مختلف سیاسی و جامعه شناختی برای تبیین دقیق و همه جانبه آن بوده است.امروزه بازاندیشی در مبانی و علل انقلاب اسلامی ایران ، همراه با تفکر در ماهیت ، نتایج و دستاوردهای آن ، ضرورتی اجتناب ناپذیر است انقلاب اسلامی ایران نشات گرفته از یک سلسله عوامل ریشه دار فرهنگی ، اجتماعی ، سیاسی و اقتصادی بود که نه فقط در بستر تحولات تاریخی این کشور، بلکه در تاریخ بلند تشیع، قابل تحلیل است.درحالی که ساختارهای فرهنگی ، اجتماعی ، سیاسی و اقتصادی ایران پیش از انقلاب ، زمینه ساز بروز یک جامعه دوقطبی مستعد انقلاب بود، امام خمینی )ره ( درقالب انقلاب اسلامی ، نسبت نوینی از معنویت و سیاست را باز تعریف کرده اند که با گذشت دو دهه از عینیت یافتن جلوه هایی از آن ، نگاههای پرسشگرانه بسیاری را از گوشه و کنار جهان ، به سوی خود جلب کرده است.مشکلات اقتصادی و نارضایتی های اجتماعی ، هیچیک پیدایش بحران و انقلاب اواخر دهه پنجاه را توجیه نمی کنند انقلاب ، هنگامی روی داد که گروههای ناراضی ، کنش انقلابی خود را در چارچوب گفتمان دینی شکل دادند بنابراین تشریح فرآیندهای تاریخی ای که به رشد گفتمان دینی به عنوان ایدئولوژی غالب جبهه مخالف و انقلابیون انجامیده ، جنبه مهمی از تشریح عوامل انقلاب اسلامی ایران است . درشرایطی که اندیشه های سه گانه تجدد، مارکسیسم و ناسیونالیسم با بن بست ها و تنگناهای نظری و نیز شکست در عملکرد مواجه بودند ، اسلام در شکل جدید خود که مدعی راه حل های بدیع و اصیل بود به عرصه رقابت با اندیشه های وارداتی قدم گذاشت و درنهایت توانست به عنوان پیروز این میدان ، انقلاب اسلامی ایران را شکل دهد؛ انقلابی که بیشتر تحلیلگران ، به وجهه ایدئولوژیک آن معترفند و نقش بنیادین آموزه های اعتقادی و دینی را در تحقق آن غیرقابل انکار می دانند.نگارنده به عنوان یک مشاهده گر مشارکت کننده درجریان انقلاب و تحولات سیاسی پس از آن درصدد پاسخ به این پرسش است که چرا گفتمان اسلامی ، هژمونیک شد و چرا ایدئولوژی شیعی به صورت گفتمان غالب در جبهه انقلابیون درآمد و بسیاری از روشنفکران ، تحصیلکردگان و توده های مردم را برای یک همایش عظیم مبارزاتی تحت پرچم مذهب جمع کرد ظاهرا به منظور تحلیل ماهیت انقلاب اسلامی ، دوره تاریخی 1332-57 به عنوان دوره احیای اسلام و پیشتازی اندیشه و تفکرات دینی از اهمیت بسیاری برخوردار است . این اهمیت از آن روست که دراین دوره شاهد ظهور و بروز جریان ها و تاملات فکری فلسفی متعددی بودیم که هرکدام از آنها به منظور حل مشکل جامعه ، یکدیگر را به چالش می کشیدند و راه حل هایی ارائه می کردند اما انقلاب اسلامی به تعبیر میشل فوکو، به عنوان یک معنویت سیاسی ، وامدار مکتب فکری اسلام بوده و هست طرح این موضوع و جستجوی رابطه میان تحولات فکری و حوزه اندیشگی انقلاب اسلامی مبتنی بر این پیش فرض است که تحولات اجتماعی و ازجمله انقلاب ها ، مسبوق به تامل و اندیشه اند و مکتب فکری انقلاب ، بستری است که در آن نظام موجود، تخریب و نظام آرمانی ، ترسیم می شود و رهبران انقلاب ها با ابتنای تمام تلاشها و خلاقیت و مدیریت خود براین مکتب فکری و فلسفی ، انقلاب را به پیش می برند و متعاقب پیروزی انقلاب نیز نظامی برپایه همان طرح نظری و مکتب فکری بنا می کنند.نگارنده معتقد است هر انقلابی مبتنی بر حوزه خاصی از اندیشه و فکر که پشتوانه نظری انقلاب است شکل می گیرد تامل در تجربه تاریخی انقلاب های بزرگ جهان ، نشانگر این مهم است که پیش از وقوع هر انقلابی )براساس یک دستگاه فکری و فلسفی ، همراه با طرد و نفی نظام موجود( طراحی نظام ایده آل ، مبنای مهندسی اجتماعی قرار می گیرد. بنابراین خاستگاه و اندیشه انقلاب اسلامی را به عنوان یک پیش فرض اساسی باید مدنظر قرار داد؛ چراکه وقوع انقلاب عظیم اجتماعی به عظمت انقلاب اسلامی که بزرگترین زمین لرزه سیاسی و فکری در جهان معاصر قلمداد می شود بدون ابتناء بر مبانی فکری و نظری از پیش اندیشیده شده ، ممتنع است.انقلاب اسلامی ، معلول تامل فکری و فلسفی در حوزه اندیشه به منظور گشودن گره های ناگشوده تاریخی جامعه ایران بوده و هست بدیهی است نفس پدیدآمدن این تائمل فکری ، یک تطور بی بدیل و منحصر به فرد در تاریخ اندیشه سیاسی دینی است که موجب پدیدآمدن دستگاه فکری نوینی شد و اینک از آن به عنوان مبنای نظری انقلاب اسلامی نام می بریم.
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد