با بهبود دسترسی به اینترنت بین‌المللی حالا بازار شوخی‌ها و طنازی‌ها درباره اینترنت داغ شده است؛ برخی در فراق شبکه‌های اجتماعی کتابخوان شدند و برخی هم کتابخوان‌ها را تمسخر کردند... واقعا چه خبر بود؟
کد خبر: ۱۲۳۹۲۰۱

حالا آمارها، اعداد و ارقام که نشان‌دهنده ضررهای اقتصادی از بابت قطع اینترنت بین‌المللی در ایران است، مخابره می‌کنند.
شاید باورتان نشود اما حوزه‌های مختلف مرتبط با ادبیات و هنر و فرهنگ جزو آسیب‌پذیرترین حوزه‌ها بوده‌اند. این را فارغ از آسیب‌های فرا اقتصادی ماجرا در نظر بگیرید البته. حوزه هنر خیلی زودتر از کسب و کارهایی که ماهیت آنها بر اساس خرید و فروش‌های اینترنتی بود توانست از فضای مجازی به نفع تبلیغات برای آثار هنری استفاده کند و به مدد رشد رسانه‌های مجازی، شبکه‌های اجتماعی و نرم‌افزارهای مختلف توانست از تبلیغات سنتی هنر جدا و شرایطی را فراهم کند که عملا فضای مجازی بخشی از اطلاع‌رسانی حوزه فرهنگ و هنر را در دست بگیرد. از سوی دیگر در یک دهه گذشته با ایجاد فضای امن در زمینه خرید و فروش بر پایه اینترنت، باز هم این حوزه فرهنگ و هنر بود که پیش از بسیاری از کسب و کارهای اینترنتی، فضای خرید و فروش هنر را وارد دنیای اینترنتی کرد و به همین دلیل ابعاد اقتصادی هنر نیز وارد این عرصه شد.
بر همین اساس می‌توان این گونه تعبیر کرد اگرچه امروزه بیشتر اقتصاددانان به‌دنبال ضررهای اقتصادی قطع اینترنت در کشور در حوزه تجارت هستند. از همین رو، هنرآنلاین که خبرگزاری هنر ایران است طی گزارشی مفصل نتیجه گرفته که حوزه فرهنگ و هنر از قطعی اینترنت بین‌المللی بیشترین آسیب را دیده است. در این گزارش، حوزه کتاب، تئاتر، هنرهای تجسمی، سینما و موسیقی بررسی شده است.
ما اما اینجا ضمن ابراز افسوس از واردآمدن چنین آسیب‌هایی بر پیکر نحیف ادبیات و هنر ایرانی، می‌خواهیم از آسیب‌شناسی‌ها عبور کنیم و به متن واکنش‌های نه‌چندان‌جدی و البته طنز و کنایه مردم در این چند روز بپردازیم. ازقضا بیشتر شوخی‌هایی را انتخاب کرده‌ایم که ارتباطی با هنر یا ادبیات داشته‌اند.

شوخی‌ها از کجا آمد؟

شما را نمی‌دانیم اما ما در چند روزی که دسترسی‌مان به اینترنت، قطع یا محدود بود کلی ملت را دیدیم که پای کیوسک‌ها می‌ایستادند و روزنامه‌ها و مجلات را تماشا می‌کردند. حتی دیده شده در مواردی، برخی پا را فراتر گذاشته و علاوه بر تماشای مطبوعات، دست در جیب کرده و نسخه‌ای را هم ابتیاع فرموده‌اند.
گزارش‌ها [کدام گزارش‌ها؟!] حاکی است ملت
-تصدق‌شان گردیم - کتاب هم خوانده‌اند در این چند روز گوش شیطان کر. عده‌ای البته در این میان، با وجود دسترسی‌نداشتن به اینترنت، دل از گوشی‌هایشان نکنده و به حفره‌های نامکشوف تنظیمات آن وارد شدند و آنجا خود را سرگرم کردند. خلاصه این‌که بروز این وضع، سبب‌ساز تولید شوخی‌هایی شد که در بزنگاه‌هایی این‌چنین برای ما ایرانیان مرسوم شده است. چند روزی خبری از دست‌به‌دست‌شدن این خوشمزگی‌ها نبود تا این‌که با بهبود دسترسی‌ها حالا آرام‌آرام این طنازی‌ها اینجا و آنجا منتشر می‌شوند.

شوخی با کتابخوانی

لابد شما هم در این مدت درباره روی‌آوردن ملت به کتابخوانی شنیده‌اید؛ البته آماری از این بابت در دسترس نیست اما می‌گویند معتادان به اینترنت در فراغ آن، دمی کتاب خوانده‌اند. برخی از شوخی‌ها نیز در همین رابطه است:
ولی واقعا اینترنت اونایی که میگن قطع بود کتاب خوندیم و خوب بود و اینا رو برای همیشه قطع کنید
داشتم کم‌کم صبحا به کتاب خوندن تو مترو رو میاوردم که خداروشکر اینترنت وصل شد

سه‌گانه خسرو شکیبایی، سیدعلی صالحی و...

این یکی، فی‌نفسه شوخی نیست، اما سوتی چرا! سوتی‌ای که خب به خنده هم منجر می‌شود. یحتمل کسی که این پست را در صفحه شخصی‌اش منتشر کرده می‌شناسید؛ بازیگر ایرانی که مدتی است جلای وطن کرده است. او تصویری از غروب منتشر کرده و نوشته:
«حال همه ما خوب است اما تو باور نکن»
اما ماجرا به هشتگی که پای نوشته‌اش زده مربوط است:
«#خسرو_شکیبایی».
همین باعث شده که در نظرهای زیر پست به او یادآور شوند که این سطر شعر از خسرو شکیبایی نیست. البته می‌دانیم که این شعر سیدعلی صالحی را زنده‌یاد خسرو شکیبایی خوانده و در قالب موسیقی و شعرخوانی منتشر کرده بود؛ اما خب شاعرش شکیبایی‌نبود.

نماینده سینمای جهان در ماجرای قطع اینترنت

بخشی از شوخی‌ها، علاوه بر این‌که به صورت متن نوشته شده بودند اما تصویرمحور بودند و ارجاع مشخص‌شان به یک عکس بود. این عکس از کوئنتین تارانتینو، کارگردان نام‌آشنای شیفتگان سینما، با این توضیح همراه شده بود:
طوری که این هفته بدون نت گذشت
#قطع_اینترنت

نماینده سینمای ایران در ماجرای قطع اینترنت

این شوخی هم مانند قبلی، تصویرمحور بود؛ یکی از دیالوگ‌های معروف و پخش‌شده فیلم «متری شیش و نیم»... جایی که ناصر خاکزاد [با بازی نوید محمدزاده] پس از مطلع‌شدن از صدور حکم اعدامش، یکی از سکانس‌های به‌یادماندنی فیلم را رقم می‌زند. حالا این شوخی را با همان لحن به جای آن دیالوگ بخوانید:
وقتی تموم زندگیت بشه یه اکانت اینستاگرام.. من می‌دونم بنزین گرون شده می‌دونم... ولی من دلم پر می‌کشه فقط یه باره دیگه برم پشت فرمون آهنگ بذارم استوری بگیرم

صابر محمدی

ادبیات و هنر

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰
فرزند زمانه خود باش

گفت‌وگوی «جام‌جم» با میثم عبدی، کارگردان نمایش رومئو و ژولیت و چند کاراکتر دیگر

فرزند زمانه خود باش

نیازمندی ها