در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در ادامه این گپ و گفتها زرینکوب هم از سوالاتی گفت که از عمق کار پرسیده میشد؛ موضوعی که او درباره اش بیان کرد: این سوالات نشان میدهد که مردم سریال را دقیق دنبال کردهاند. علاوه بر اینها وقت گذاشتن مخاطب برای این تماسها جذاب و برای ما هم به عنوان عوامل خوب و جالب است. «ستایش ادامه دارد؟» این یکی از بیشترین پرسشهایی بود که در این تماسها مطرح شد و هرکدام از عوامل هم به آن اشاره کردند. قربان نجفی هم از میزان رضایت مردم از این مجموعه گفت و افزود: باتوجه به نظرات مردم، به عقیده من صداقتی که پشت سریال است به مخاطب هم منتقل شده و اگر درباره سریالهای دیگر ادامهدار باشد تلویزیون میتواند همچنان موفق عمل کند. جای خالی سعید مطلبی که میامی به آن اشاره کرد هم مورد دیگری بود که در ابتدای این نشست مطرح شد.
در ادامه چه گذشت؟
بعد از اینها نوبت به پرسشهای خبرنگاران رسید. در ابتدا سلطانی درباره شخصیت محمد که مهدی سلوکی نقش او را ایفا میکرد و در نشست هم حاضر نبود، بیان کرد: نمیتوان و نباید گفت که شخصیت محمد منفعل یا بیتحرک است، او باعث شد حشمت فردوس و ستایش دوباره به عنوان یک خانواده بههم بپیوندند. فردوس هم با وجود نوه خود توانست در آن شرایط که همه چیزش را از دست داده بود، دوباره روی پایش بایستد. همانطور که دیدید در فصل دوم حشمت فردوس زمین میخورد و در فصل سوم با وجود محمد بلند میشود و محمد که پدر نداشته به پدربزرگ خود کمک میکند. در واقع حضور محمد اتفاقهای بسیاری در فصل سه را رقم زد.
تیتراژ سریال و صحبتهایی که درباره محتوای آن در فضاهای مختلف بهخصوص دنیای مجازی مطرح شده بود هم پرسش دیگری بود که سلطانی در پاسخ به آن گفت: شعر و موسیقی باید متناسب با اثر، محتوا و پیام داستان باشد، از سوی دیگر وجود تیتراژ برای جذب مخاطب مهم است و به همین دلیل ما از دو نوع موسیقی استفاده کردیم. برای تیتراژ پایانی هم ما سعی کردیم که از یک خواننده جوان استفاده کنیم و ترانه به محتوا نزدیک باشد. مردم هم با صدای شهاب مظفری ارتباط خوبی برقرار کردند. همه اینها درگاهی هستند که ما برای رنگ دادن به سریال استفاده کردیم و مخاطبان با هر کدام ارتباط برقرار کرد. درباره شوخیهایی هم که در فضای مجازی با این مجموعه انجام شد باید بگویم شوخیها همیشه در همهجا بوده است. کدام موضوع سیاسی را دیدهاید که مردم با آن شوخی نکرده باشند. مردم ما با هر چیزی که درگیر میشوند و برایش طنز میسازند.
چرا خشونت؟
کارگردان ستایش درباره این که نشان دادن خشونت و صحنههایی مثل قتل در یک سریال تا چه حد ممکن و لازم است هم گفت: ما وقتی یک سفیدی در داستان داریم باید سیاهی هم داشته باشیم اما سیاهنمایی متفاوت است. آنچه که ما در سریال دیدیم و ارتباط افراد در سریال این بود که همه به فداکاری و ایثار رسیدند و این موضوعی بود که در دل داستان وجود داشته و فکر شده است. ما هم مخالف هستیم با تیرگی که به مخاطب منتقل میشود اما ستایش توانست از این گذار عبور کند و بخشش و فداکاری را در دل ماجرای سریال بگنجاند.
او اضافه کرد: اینکه برای صحنههای اکشن چقدر میتوانیم موضوع را نشان بدهیم بستگی به این دارد که چه قدر باورپذیر باشد و خود تلویزیون نیز به محدودیتها توجه دارد مانند محدودیت سنی و ما هم تلاش کردیم با توجه به طیف گسترده مخاطب محدودیتها را نیز در نظر بگیریم و خشونت صحنهها را تا حدی که لازم بود، پایین بیاوریم.
این کارگردان در بخش دیگری از نشست درباره بعضی ناهماهنگیهایی که در مجموعه اتفاق افتاد، بیان کرد: در یک مجموعه ۴۱ و ۴۲ قسمت قاعدتا گافهایی وجود دارد و ما میپذیریم که این ایرادها وجود دارد. ما در این مجموعه به موضوعاتی پرداختیم که کمتر به آنها پرداخته شده بود، مسائلی مانند ازدواج مجدد زنان و ازدواج زنان سرپرست خانوار و در کنار همه حرف و حدیثهایی که گاهی مطرح میشود به این موضوعات مهم هم پرداختیم. ما الگوی مجموعهسازی در تلویزیون نیستیم و ایرادهایی در کار ما نیز وجود دارد.
او افزود: به نظرم خود فصل ۳ ویژگیهایی مستقل دارد. آنچه شما در فصل سه دیدید و سکانسهایی که متوالی بودند بخشهای معلول پخش ماست روایتی که ما از فصل سوم داشتیم داستان لایه به لایه و به شکلی موازی بود که مخاطب را درگیر میکرد اما به دلایلی در پخش ناچار شدیم، این لایههای داستان را تجمیع کنیم و اتفاقات در این مجموعه پشتسر هم رخ دهد. این متمرکز شدن و کشدار شدن معلول این وجوهات بود وگرنه متن ستایش در سه فصل و فصل سوم، متن بیتقصیری بود.
این داستان ادامه دارد؟
سلطانی همچنین در خصوص ساخت فصل جدید این سریال بیان کرد: در فصل سوم سرانجام شخصیتها وضعیت قابل قبولی پیدا کرد و روابط آدمها شکل، گرفت حال اگر قرار باشد که با همین شخصیتها قصه ادامه داشته باشد، ما هم باید بررسی کنیم؛ چون نمیدانیم ظرفیتی برای ادامه وجود دارد یا نه اگر ادامه داشته باشد باید کار ی را ارائه دهیم که از آنچه که دیدیم یک سر و گردن بالاتر باشد. اگر هم ساخته نشود که خاطره این سه فصل برای مخاطبان باقی میماند. آرمان زرینکوب هم با اشاره به آمار 30میلیونی بازدید اینترنتی از این سریال، در این باره گفت: باید باور کنیم مردم این سریال را با همه نقصهایش دوست داشتند. من از سریال ستایش دفاع میکنم. اگر قرار باشد فصل جدید این سریال ادامه پیدا کند، به عنوان تهیهکننده به سهم خودم این روال را که در فصل سوم ادامه دادیم، ادامه میدهم. او همچنین درباره توقف زمانی برای ساخت فصل سوم بیان کرد: سعید مطلبی همزمان دو سه کار را نمیتواند جلو ببرد و ایشان برای نوشتن نیازمند زمان بودند و دلیل دیگری نداشت و تاثیری بر کیفیت و بقیه موضوعات ندارد.
اعتیاد را از نزدیک لمس کردم
مهدی میامی از بازیگران هم در پاسخ به انتقاد به وی برای ایفای نقش تکراری معتاد، توضیح داد: من در محلهای بزرگ شدهام که چنانچه به سمت تئاتر و نمایش کشیده نمیشدم، مسلما بزهکار میشدم؛ کسی را که عاشقانه میپرستیدم مواد تهیه میکرد. در همین جوی که زندگی کردهام، گروهی را تشکیل دادیم و تصمیم گرفتیم به سمت کار هنر و کارهای نمایشی برویم و این شانس من بود که این نقشها را بپذیرم؛ چرا که آدمهایی از جنس شخصیت من در سریال ستایش را از نزدیک لمس کردهام. قربان نجفی هم درباره نقش خود گفت: من علاقه خاصی به شخصیتهای خاکستری دارم چون واقعیت همه آدمها همین است، همچنین الزاماتی وجود داشت که بنا بر نوشته نویسنده و آنچه که مدنظر کارگردان بود باید اجرا میشد. امیدوارم توانسته باشم نقش را بهخوبی ایفا کنم.
در پایان این نشست هم با حضور محمدحسین رنجبران، مدیرکل روابط عمومی سازمان از عوامل این مجموعه تقدیر شد.
داستانهای لایه لایه و موازی
سطانی در پاسخ به سوال جامجم مبنی بر کمرنگ شدن ستایش نسبت به قبل و پیش رفتن داستان اصلی توسط حشمت فردوس بیان کرد: وقتی از فصل اول ماجرا را مرور میکنید، میبینید که در ابتدا قصه با خانواده فردوس و نادری شروع میشود و هنوز ستایشی وجود نداشته، در ادامه دختری از سایه این داستان بیرون میآید که حتی پیدا کردن یک آدرس برای او دشوار است و بعد همان دختر به جایی میرسد که باید پدر آلزایمری و دو بچهاش را شهر به شهر ببرد و از آنها مراقبت کند. در واقع لایه به لایه گفتن داستان در جریان این ماجرا ادامه داشت تا به فصل 3 رسیدیم و بنا به ضرورتهایی تغییراتی در این مسیر دادیم ولی بازهم نمیشود گفت که ستایش چندان به حاشیه رفته، چون در ادامه و در لابهلای قصه همه این ماجرا به صورت موازی پیش رفته است.
شخصیت پیچیده حشمت
ارجمند درباره شخصیت حشمت فردوس، محوریت آن در سریال و اتفاقاتی که گاهی در بعضی بخشها کمی اغراقآمیز به چشم میآیند در پاسخ به خبرنگار جامجم گفت: من کارم را انجام دادم و دیگر کاری با کسی ندارم، حشمت شخصیت پیچیدهای دارد. کسی که میخواهد حشمت را تحلیل کند باید دوباره از قسمت اول «ستایش» شخصیت فردوس را ببیند و بشناسد. حشمت جایی بزرگ شده است که نمیپذیرد ستایش را با پسرش در اتاق باغبان ببیند و مشکلش با ستایش از همانجا شروع می شود. حشمت فردوس همین بود؛ حال میخواهید بازی او را باور کنید،
میخواهید باورنکنید.
او همچنین از ارائه سبک زندگی توسط حشمت فردوس و متنی که سعدی مطلبی نوشته گفت و افزود: من در حال تحلیل و تحقیق درباره متن «ستایش ۳» نوشته مطلبی هستم چون حشمت برایم خیلی دوستداشتنی بود. من در این 60 سالی که با خیلی از گروهها کار کردم می توانم بگویم مطلبی در فیلمنامه نویسی یک حکیم است.
ارجمند درباره محمد داستان هم گفت: محمد منفعل نیست. او از حشمت درس میگیرد. درام یعنی اینکه حشمت خیلی طول کشید تا به «ستایش» بگوید عروس. همه شخصیتهای این سریال در حال رشد و بزرگ شدن هستند. حشمت سبک زندگی خودش را داشت و خیلی چیزها به مخاطب یاد داد.
فاطمه شهدوست
رسانه
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
سید رضا صدرالحسینی در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
سید رضا صدرالحسینی در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
برای بررسی کتاب «خلبان صدیق» با محمد قبادی (نویسنده) و خلبان قادری (راوی) همکلام شدیم