گفت‌وگو با دکتر شاهین فرهت، موسیقیدان و آهنگساز

همه دنیا را دیده‌ام هیچ‌کجا ایران نمی‌شود

بای بسم ا... سمفونی 9 بتهوون هیچ‌گاه با هیچ اجرا ( در دسترس تا آن زمان) همنوای روح و ذهنم نمی‌شد. اندازه‌هایش به دریافت‌هایم نمی‌خورد. بزرگ‌ترین شاهکارِ شاهکارها نمودی را که باید با هیچ اجرایی نیافته بود انگار... تا آن روز و آن اشراق در خانه دکتر شاهین فرهت، پخش را که روشن کرد... در فرمانیه غربی، محضر استاد، گپ و گفت‌مان که گل کرد باغچه خانه‌شان در زَرریزانِ آفتاب انگار بالنده و شکوفاتر از همیشه منظره تماشا را غنی کرده بود و سرشار. در میان گفت‌وگو وقتی گفتم هیچ اجرایی با سمفونی 9 الفتم نبخشیده، ایشان به سمتِ دستگاه پخش خاصی رفت و... آبی‌های ناکرانمندِ آسمان سراسر سکوت بود و گوش‌سپرده به یکی از اجراهای فورت وانگلر آلمانی از شاهکار سترگ بتهوون. در و دیوار گواهی می‌داد که در قالب نمی‌گنجد و الان است که به قول سهراب «اُنسِ اندازه‌ها را پاره کند» و از خود فرو بریزد. استاد بدان گونه در خودش ژرف شده. به سیاحت درونیاتش رفته بود که چهره‌اش دم‌به‌دم گل می‌انداخت. خون از شقیقه‌هایش با تپش دیگری بالا می‌رفت و هرلحظه دگرگون‌تر می‌نمود گاهی فقط زیر لب تکرار می‌کرد: «سمفونی9 مرثیه بشریته». سمفونی به پایان رسید و نرسید. تازه در قلمروهای روحم فتوحاتش را آغاز کرده بود جوری مرا از خودم می‌پیراست و از من به درم می‌کرد که جایم در خودم خالی می‌شد و آواهای شگرف بتهوون سبز و سبزتر. ذهنم از هرچه سخن حتی بجا و شایسته، تهی! گویا واژه‌ها به مرزهایی فراتر از الفبا و بیرون زبان کوچ کرده باشند آفاق و انفس را سکوتی پر معنا و حکمت‌آرا پیچیده کرده بود آواهای بتهوونی که فورت وانگلر روایت کرد همه الفاظ را در خود حل کرد همه توصیف‌ها و شگردهای بیان را. جهان، جلای دیگری یافته بود و در دگردیسی عجیبی غسل معنا کرده بود همه چیز زیر مهی لطیف دگرگون می‌نمود مهی که رنگ و هوش و فضایی تازه بخشیده بود به اطراف. تکاپوی زمان گم شده بود در بی زمانی مطلق. جاودانگی خودش را با ارائه‌هایی آوایی به تماشا درآورده بود و... هم‌اکنون برآیند بارها و بارها دیدار و تماس (ایران و سوئد) فراروی گرامی شماست.
کد خبر: ۱۲۳۴۵۲۹

گذرانِ روزگار؟
تمام وقت مشغول تمرین و ساختن آثار جدید م.
به‌نظر خودتون این چی رو می‌رسونه؟
این شاید عشق من رو به موسیقی می‌رسونه، چون کارم خلاقیته.
موسیقی خلاقه این روزهاتون؟
سمفونی شماره 20 دو‌موومانِش رونوشتم در سفر دوهفته‌ای به سوئد (شهریور) قسمت سومش روتموم‌ کردم.
امکان ضبطش لابد توی کشور نیست.
امیدوارم روزی بشه اینها رو توی ایران ضبط‌ کنیم.
از عادت‌های هنرمندانه؟
شنیدن اقلا دو ساعت موسیقی در روز، آثار بزرگان و دوستان.
از نیازهای ابدی انسان؟
غذا و آب نخوریم می‌میریم. (با خنده)
از منظر نیاز معنوی؟
معنویت برای هرکسی یه‌جوره برای من موسیقی جزو معنویاته.
آرامش‌تان بسته به اوست؟
بله، واقعا.
سبک چیده‌مان منزل؟
سلیقه خودم و همراهی دوستام.
اسم فرزنداتون؟
سینا و رکسانه.
تجدید فِراش؟
مجردم.
نگاه به گذشته و ارزیابی‌اش؟
از چه دید؟
با نگاهی فراگیر؟
از کلیه دیدها از زندگی قدیمم راضی‌ام. خودم رو توی زندگی، انسانی موفق می‌دونم، چون در کارم عشق داشتم.
این‌که از بچگی عاشق موسیقی بودین و پیگیرش؟
خداوند اون موقعیت رو برام فراهم کرد که بتونم از طریق علمی موسیقی رو یاد بگیرم و وقتم رو صرف کارای دیگه نکنم.
شما در آینه خودتان؟
می‌تونم بگم که آدمی کاملا راضی و شکرگزار م.
اگر موسیقی رو از شما بگیرن؟
فکرش رو نکردم، ولی خیلی لطمه می‌خورم.
شما رو چی آشفته می‌کنه؟
خیلی چیزا...
چی شگفت‌زده‌تون کرده در زندگی؟
سمفونی نهم بتهوون.
تازه‌ترین چیزی که آموختین؟
همیشه در حال آموختنم از شاگردا از دوستا البته شما هم که اومدین یه‌چیزی آموختم.
بفرمایین چی از مخلص‌تون آموختین؟
سؤالاتت خیلی به نظرم فانتزی‌هاش جالبه. خیلی هنریه. آدم رو به فکر وامی‌داره. کلیشه‌ای نیست خیلی جالبه.
پُرثمرترین دوران عمرتون؟
همیشه پربار بوده چه در وطن عزیزم ایران بودم چه خارج... یعنی می‌نوشتم کار می‌کردم.
راندمانِ کاری از زمان شروع آهنگسازی؟
خوشبختانه تا امروز کم‌ نشده.
برخورد با کسی که شما رو قبول نداشته یا از کاراتون لذت نمی‌برده؟
بله، خیلی زیاد برام جالبه.
چه‌جوری استاد؟
به شرطی که آثارم رو شنیده‌ باشه.
این که باید باشه.
آخه داشتیم دوستانی که نشنیده بدگفتن!
اونا که شنیدن، نقدکردن و گفتن لذت‌نبردن؟
تحسین‌شون کردم.
گزینش آثارتون؟
مقایسه نمی‌کنم، ولی از سیبِلیوس (یکی از آهنگسازان بزرگ) پرسیده‌ بودن کدوم‌یک از سمفونی‌هات رو ارجح می‌دونی؟ گفته بود اونا مث بچه‌های من هستن نمی‌تونم یکی رو بر دیگری ارجح بدونم.
ولی؟
سمفونی آخر 20 رو خیلی دوست دارم. سمفونی تهران 12 و آوازهایی رو دوست دارم که روی خیام و سعدی و مولانا و حافظ نوشتم (=کانتات)
با صدای بلند هشداردادن به کسی؟
معمولا با ملایمت می‌گم خشونت رو دوست ندارم گاهی اشکم در میاد.
اخیرا که اشک‌تان در اومد؟
همین‌ دیروز داشتم سمفونی 5 چایکوفسکی رو گوش می‌کردم قسمت اولش واقعا آدم رو منقلب می‌کنه.
یکی از شکرگزاری‌هاتون؟
باوجودی که چند تا زبون بلدم (جامع) مع‌ذلک یکی از شکرگزاری هام به درگاه خداوند اینه که زبون مادریم فارسیه و می‌تونم شعر فارسی رو بخوونم چون شعر رو وقتی ترجمه می‌کنین دیگه اون نیست.
شده خودتون رو به نشنیدن بزنین، با این شنوایی دقیق و سنجیده؟
نه... یادم نمیاد.
روح غالب کارهاتون؟
موتیفی که دارای یک کاریزما باشه، ملودیی که چشمگیر باشه.
چرا مردم ما بیش از آن که برامس رو بشناسن جکسون رو می‌شناسن؟
این درد من هم هست متاسفانه در یه جمله نمیشه گفت؛ ولی سؤال زیبایی کردی.
شادترین لحظه زندگی؟
وقتی سلامت باشم بتونم کار کنم.
وقتی چکاپ می‌کنین و میگن عیب خاصی ندارین؟
فوری به من انرژی میده.
درباره هنرمندی که بیشتر مهارت داره نه ‌خلاقیت؟
حتما نوازنده بزرگیه! تکنیک بالایی داره.
گوش‌تون به صداهاش عادت داره؟
صداهای طبیعت... آب رودخانه... پرندگان.
صداهای طبیعت؟
صدای طبیعت زیبایی است هنر نیست.
طنین آبشار؟
زیباست الهام‌دهنده است، اما خودش هنر نیست.
(کامبیزروشن‌روان در این گفت‌وگوها: کلاویه‌های پیانو زشتی‌زیبایی زندگیه) تصور شما از پیانو؟
بهترین دوست منه که می‌خواد مَنو راهنمایی‌ کنه.
تصورتان از ارکستر؟
یک داور بزرگ.
رویای شاهین فرهت؟
آثار آهنگسازان ایرانی بمونه این رو بارها گفتم آثارشون پس از مرگ از بین میره.
حتی اگر اسم و رسمی داشته باشن؟
بله.
از زمانی که این خواسته را مطرح کردین چند نفر درگذشته‌اند؟
خیلی‌ها! استوار، باغچه‌بان، جواد معروفی، پورتراب، مسعودیه و وزیری.
یه موسسه‌ای باشه ویه کپی از آثارشون اونجا نگهداری بشه هزینه زیادی هم نداره در اروپا آثار موسیقیدان‌ها حفظ میشه اینجا فقط اسمی از آثارشون مونده.
از چه چیز سوئد خوش‌تون میاد؟
از نظمش، خیلی کشور منظمیه.
وقتی اونجایین و دلتون برای وطن تنگ میشه؟
بلافاصله پا میشم میام ایران. (خنده)
حتی وسط ترم تحصیلی؟
واقعا... شما نمی‌دونین من چقدر ایران رو دوست دارم.
از دوستان همدل بگید.
با همه دوستم؛ همکارا آهنگسازا، جوون‌ها مجید کیانی، سعید شریفیان، با محمد سریر از نوجوونی خیلی دوستم چکناوریان علیرضا مشایخی که استادم بوده.
برخورد تلخ با دوستان به‌خاطر بدقولی مثلا؟
دلیل تلخی قلب من نیست، میدونی که!
اگر برنامه‌ریزی جهان با شما بود، نخستین برنامه‌تون؟
اشاعه هنر؛ نه فقط موسیقی. کلیه هنرها به نوعی روح رو ظریف‌کرده احساس رو بالا می‌بره در نتیجه انسانیت رو ارتقا می‌ده.
وقتی انسانیت ارتقا یافت؟
جهان خیلی خیلی بهتر می‌شه.
زیباترین نقاشی؟
ون‌گوگ رو خیلی دوست دارم.
در موسیقی دوره مورد علاقه‌تون که امپرسیونیسم نیست؟
اما در نقاشی هست.
گل آفتابگردان ون‌گوگ؟
واقعا منو دگرگون می‌کنه.
گندمزاران و...؟
همش... همه‌اش...
زیباترین منظره؟
با وجودی که تقریبا همه جهان رو دیدم (توریست نبودم، بلکه زندگی کردم در فرهنگای مختلف) زیباترین منظره‌ها رو توی ایران می‌بینم.
در راس آنها لابد کوه دماوند؟
برای من حالت مغناطیسی داشته. کشور ما خیلی زیباست و آن‌قدر گوناگون که...
اروپا چی، سبز و زیبا ست؟
هر کجاش زیبایی خودش رو داره، اما تقریبا همگون و یکسانه در حالی که ایران به نظرم یه جای استثناییه.
در این عقیده ایرانی بودن‌تان تاثیر ندارد؟
اما این رو از خارجی‌های زیادی هم شنیدم.
ایران یکی از شش کشور دنیاست از نظر تنوع دیدنی‌های طبیعی و تاریخی:
عجب! نمی‌دونستم ممنون.
بزرگ‌ترین آهنگساز؟
زیباترین و بزرگ‌ترین آهنگساز می‌تونم بگم بتهوونه (این را همه می‌دونن).
زیباترین تجربه؟
موفقیت در نوشتن سمفونی خیام شماره یک که با آنار قبول شدم.
زیباترین روز زندگی؟
وقتی که به طبیعت می‌رم عشق عجیبی به طبیعت دارم.
یک‌تماشای خاطره‌انگیز؟
پارسال، بعد از پُلور، منظره‌ای دیدم که نتونستم تاب بیارم بغضم ترکید و... لاله‌های مختلف در رنگ‌های مختلف (نمی‌دونم دیدین یا نه) چطور می‌شه خشن بود! گریه‌ام برای این بود.
خدا که اینها رو برای ما گذاشته؟
یعنی خداوند به ما درس می‌ده.
اسطوره برگزیده؟
خود فردوسی! زبان فارسی و زبان ادب، مرهون این شخصیت بزرگه (سمفونی فردوسی رو هم ساختم).
زیباترین سخن به خواننده؟
لطیف باشن لطافت داشته باشن خشونت بدترین چیزیه که انسان می‌تونه داشته
باشه.
اگه بگم شما پرسشی طرح‌ کنین؟
بهترین زمانی که در روز می‌گذرونین چیه.
خب! به پرسش‌تون چی جواب ‌میدین؟
می‌رم به گربه‌ها و حیوانات بیرون غذا می‌دم.
وقت مسافرت گربه‌ها به امان خدا هستن یا؟
می‌سپارم به دوستام که جای من...
بیشترین ارتباط؟
یکی دیگه از شانس‌های منه که چند تا دوست خوب دارم هم به من الهام می‌دن هم کمک فکری می‌کنن.
بعضی از اوقات غمگینی؟
کاملا درسته مثلا سمفونی پاسیفیک چایکوفسکی رو که می‌شنوین غمگین می‌شین، ولی این یه غم انسان‌ساز ه.
غمی نیست که شما رو به نومیدی بکشونه درسته؟
این هم موهبت خداوند ه.
حس حضور خدا؟
خداوند رو در چندین برهه از زندگیم حس کردم؛ منو نجات داده .
از؟
بیماری، نومیدی و تغییر مسیر.
اصلا دوستش ندارین؟
تعارف در ایران زیاده این اخلاق خودمون رو دوست ندارم.
ستایشِ بجا؟
انسان رو به کار امیدوارتر می‌کنه.
انتقادِ بسزا؟
من معلمای خودم رو دوست دارم در راس‌شون هرمز فرهت که همیشه با نقد بجا از کارهام برام آموزنده
بوده.
ولی عموما برای کارِ نکرده طالبِ آفرین‌گویی‌ و فراری یَن حتی از نقد منصفانه:
متاسفانه خیلی از هنرمندای ما دوست ندارن. در ایران [نقد] پدیده نوینیه و با تحقیر و بدگویی یک‌ مقداری اشتباه ‌شده .
دیگران نمی‌پسندن، اما از نظر شما زیباست؟
رُک بودنِ من. لاف نمی‌زنم هرچند برخی‌ موارد نمی‌شه صریح ‌بود تا جایی‌که تونستم رک‌ بودم.
عصبانیت زیبا؟
بله! جورِ استاد بِه ز مهرِ پدر
فیلم‌های کلاسیک؟
بارها دیدم کلکسیون بزرگی از فیلم‌های کلاسیک دارم.
پسندتون ازا ین ‌میان؟
لایم‌لایت (روشنایی‌های صحنه) 1952چاپلین. راپسودی 1954 چارلز ویدور هرچند خیلی‌عمیق نیست، اما دوست‌ دارم.
نسبت‌تان با سیاست؟
نه.
تاثیر سیاست بر شما؟
بله داشته.
زیباترین امید آینده؟
امیدوارم که هنرمندای سایر رشته‌ها هم مقداری با موسیقی آشنا بشن.
بی‌آشنایی بزرگان ما با موسیقی علمی (جهانی) شرحِ خونِ جگره استاد!
نمی‌گم نقطه ضعف که نقطه خاصه؛ هنرمندان معاصر (ادب‌دان‌ها، عالم‌ها و فلاسفه ما) به محضِ رسیدن به قلمرو موسیقی خیلی بی‌اطلاع می‌شن!
درباره کسانی که تازه پس از مرگ مشهور میشن؟
خب برای خیلیا این اتفاق افتاده (این سؤال خوبی بود) خودِ‌ باخ که پدر موسیقیه دیگه! مِندِلسون 50 سال بعد از مرگش باخ رو شناخت و معرفیش کرد.
پس نام‌آوری پس از مرگ؟
بسته به شانسه. بعد از مرگ آدم نمی‌دونه که! باخ اصلا نمی‌خواست مشهور بشه.
اوج پایان شما؟
بهش فکر نکردم.
آخرین روزهای عمرتون رو با کی دوست دارین سرکنین؟
باید درباره‌اش فکرکنم. اگر الان بخوام جواب بدم صادقانه از آب در نمیاد.
تلاش برای جاودانگی؟
من هیچ‌وقت تلاش نمی‌کنم که جاودانه بشم.
مرگ رو چقدر می‌شناسین، دوستش‌ دارین؟
مرگ جزو زندگیه. من فکرمی‌کنم یکی از عناصر پرستشِ خداوند اینه که آدم از مرگ نترسه.
از این سرا به آن سَرا؟
ما یه مسیری رو داریم می‌ریم و حتما پس از مرگ زندگی خوبی‌‌ هست.
چه چیز این دنیا رو دوست دارین ببرین اون دنیا؟
ناراحت اینم که روزی از دنیا برم دیگه نمی‌تونم سمفونی5 چایکوفسکی یا سمفونی اروییکا یا سمفونی نهم بتهوون رو گوش کنم.
پیغام به رهجوهایی که می‌خوان توی موسیقی کسی بشن؟
از موسیقی جدانشن؛ چون موسیقی، تمامِ وقت رو می‌خواد و روزی چندین بار شما رو ناامید می‌کنه و می‌خواد شکست‌تون بده نباید شکست بخورین.
یک دعای خیر؟
موفقیت هنری سلامت و دل‌خوش. البته پدرم می‌گفت دل‌خوش! که داشته باشی سلامتی و موفقیت هم داری
چه نکته‌ای باید می‌پرسیدم در چه فضایی؟
اتفاقا.. خیلی عالی بود.

10 سوال داغ

سبک چیده‌مان منزل؟
سلیقه خودم و همراهی دوستام.

شما در آینه خودتان؟
آدمی کاملا راضی و شکرگزار هستم.

طنین آبشار؟
زیباست، اما خودش هنر نیست.

از چه چیز سوئد خوش‌تون میاد؟
از نظمش.

اسطوره برگزیده؟
خود فردوسی!

زیباترین روز زندگی؟
وقتی که به طبیعت می‌روم .

تلاش برای جاودانگی؟
من هیچ‌وقت تلاش نمی‌کنم که جاودانه بشم.

عصبانیت زیبا؟
بله! جورِ استاد بِه ز مهرِ پدر

زیباترین نقاشی؟
ون‌گوگ را خیلی دوست دارم.

بهترین زمانی که در روز می‌گذرانید؟
به گربه‌ها غذا می‌دهم

علی مظاهری

روزنامه‌نگار

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰
اجتهاد زنان سیره عُقلاست

درگفت‌وگو با رئیس دانشکده الهیات دانشگاه الزهرا ابعاد بیانات رهبر انقلاب درخصوص تقلید زنان از مجتهد زن را بررسی کرده‌ایم

اجتهاد زنان سیره عُقلاست

نیازمندی ها