پسر 15 ساله که با نیت شیطانی پسردایی 9 سال‌هاش را کشته بود، جزئیات قتل را تشریح کرد. به گزارش خبرنگار جام‌جم، رسیدگی به این پرونده از شامگاه پنجشنبه 4 مهر امسال و به‌دنبال ناپدید شدن مرموز پسر 9 سال‌های در دستور کار پلیس تهران قرار گرفت.
کد خبر: ۱۲۳۱۳۵۰

پدر امیرمحمد در شکایتش گفت: ساکن محله رازی تهران هستیم. امروز عصر پسرم مقابل خانه‌مان در حال بازی بود که به‌طور ناگهانی ناپدید شد. هر جایی را که احتمال داشت به آنجا رفته باشد، جست‌وجو کردیم اما اثری از امیرمحمد نبود.
پس از این شکایت، پرونده‌ای در پلیس آگاهی تهران تشکیل شد و تیمی از ماموران اداره یازدهم پلیس آگاهی تحقیقات را برای شناسایی سرنوشت پسر 9 ساله آغاز کردند.
یک روز پس از شروع تحقیقات، پدر امیرمحمد دوباره به ماموران مراجعه کرد و گفت: ساعتی قبل فرد ناشناسی یک دستنوشته بد خط را داخل خانه ما انداخت که روی آن نوشته پسرم را ربوده و برای آزادی‌اش باید پول بپردازیم.
کارآگاهان نامه را بررسی کرده و متوجه شدند، توسط فردی کم سواد نوشته شده ‌است. نویسنده نامه در ابتدا یک میلیارد تومان درخواست کرده بود، اما در ادامه نوشته بود به‌خاطر وضع مالی پدر امیرمحمد به‌زودی مبلغ کمتری را برای آزادی پسر بچه اعلام می‌کند.
پرونده با کشف این نامه وارد فاز جنایی شد و ماموران به بررسی دوربین‌های مداربسته خیابان‌های اطراف خانه امیرمحمد پرداخته و متوجه شدند او همراه پسر 15 سال‌های از کوچه خارج شده است.
پدر پسر بچه با دیدن فیلم، رباینده پسرش را شناسایی کرد و گفت: او خواهرزاده‌ام حمید است.
با کشف این سرنخ، حمید دستگیر شد و در ابتدا مدعی شد مردی از او خواسته امیرمحمد را در پارک نزد او ببرد و 50میلیون تومان بگیرد. به همین خاطر پسردایی‌اش را مقابل مترو برده و تحویل آن مرد داده است. قرار بود آن مرد بعد از فروش کلیه‌ها و قلب امیرمحمد به او پول بدهد.
کارآگاهان که می‌دانستند او دروغ می‌گوید به بازجویی‌ها ادامه داده تا این‌که صبح دیروز به قتل اعتراف کرد.

می‌خواستم به خانواده‌ام کمک کنم

چرا امیر محمد را کشتی؟
روز حادثه وسوسه شیطانی سراغم آمد و به بهانه این‌که امیر محمد را به خانه‌مان ببرم، سوار اتوبوس شده و به سمت خانی‌آباد رفتیم. پشت خانه‌مان یک کوره پزخانه است، به سمت آنجا رفتیم و پسردایی‌ام را کشتم.
مقاومت نکرد؟
دستانم را دور گردنش گره زدم و خیلی زود خفه شد.
انگیزه‌ات آزار او بود؟
نه.
اما در بازجویی‌ها اعتراف کردی.
(سکوت متهم)
پس انگیزه‌ات چه بود؟
قرار بود او را به یک قاچاقچی اعضای بدن بدهم و 50 میلیون تومان بگیرم .
پس چرا کشتی؟
نقشه قاچاقچی عوض شد و گفت او را بکش و از خانواده‌اش پول بگیر.
چرا قصد اخاذی داشتی؟
خانواده‌ام وضع مالی خوبی ندارند و می‌خواستم به آنها کمک کنم.
بعد از قتل با جسد چه کردی؟
همان‌جا زیر سنگ و مصالح دفنش کردم که بعد از اعترافاتم پیدا شد.

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها