گفت‌و‌گوی چالشی جام‌جم با عوامل ترور خاموش

به جنگ هیولا رفتیم!

مصرف مواد مخدر، یک مشکل فراگیر جهانی است که منبع نگرانی بسیاری از جوامع بشری شده است. شیوع این پدیده با سرعت در جهان و کشورمان در حال افزایش است و دگرگونی‌های سریع و وسیع در نوع و الگوی‌های مصرف مواد مخدر، باعث شده تا رسانه ملی هم در قالب برنامه‌های متعدد تلویزیونی و آثار نمایشی به این موضوع بپردازد، اما شبکه یک سیما گام بزرگ‌تری در این زمینه برداشته است. این شبکه تلاش داشته با ساخت مجموعه تلویزیونی ترور خاموش با موضوع مواد مخدر نه تنها یک اثر سرگرم‌کننده را برای بینندگان آماده کند، بلکه در قالب این سریال دانش و آگاهی مردم نسبت به موضوع مواد مخدر هم افزایش یابد. به همین دلیل احمد معظمی کارگردان سریال تلویزیونی ترور خاموش به همراه نویسندگان اثر سعی کرده از زبان شخصیت‌های مختلف قصه به موضوع مواد مخدر البته نه فقط در ایران، بلکه در سطح کلان و جهان به این موضوع بپردازد. حتی مخاطبان با تماشای این سریال متوجه ورود شاهراه‌هایی می‌شوند که از این طریق مواد مخدر وارد ایران می‌شود. البته یکی از ویژگی‌های سریال تعدد شخصیت‌هاست که هر کدام از آنها داستان‌های خودشان را دارند. در کنار شخصیت‌های منفی قصه که در لابراتورهای ساخت مواد مخدر، توزیع آن و ... هستند، ما شاهد تلاش ماموران امنیتی برای پیگیری پرونده‌های این شخصیت‌ها هستیم و این که چطور شبانه‌روز فعالیت می‌کنند تا امنیت در کشور برقرار شود. سریال تلویزیونی ترور خاموش شامل داستان‌های زیادی است از کودک‌همسری گرفته تا والدین معتاد، از مادری گرفته که مواد مخدر را در معده‌اش حمل می‌کند تا زنی که ساقی است و ... به همین دلیل تصمیم گرفته‌ایم با دعوت از کارگردان و برخی بازیگران این سریال به نقد و بررسی بخش‌های مختلف سریال بپردازیم و گفت‌وگوی چالشی با احمد معظمی کارگردان، جلال فاطمی، شایسته ایرانی و سمیرا حسینی بازیگران سریال داشته باشیم. برای خواندن گفت‌وگو با ما همراه شوید.
کد خبر: ۱۲۲۹۹۸۹

شروع سریال به‌شدت مخاطبان را غافلگیر کرد، حتی می‌شود گفت که شما با نشان‌دادن یکی از معضلات اجتماعی و یعنی پدیده کودک‌همسری چک اول را به مخاطب زدید. در حالی که وقتی بینندگان متوجه خلاصه داستان سریال شدند و این که به موضوع مواد مخدر می‌پردازید، تصور می‌کردند با صحنه‌های اکشن و هیجانی و تعقیب و گریز در قسمت اول مواجه می‌شوند، چطور به این شروع رسیدید؟

احمد معظمی : آقای مرتضی اصفهانی تحقیق و پژوهش فیلمنامه ترور خاموش را از دو سال گذشته شروع کرده بود. او سالیان زیادی است که در سینما و تلویزیون به عنوان نویسنده فعال است. زمانی که سریال سارق روح را که از کارهای این نویسنده است، کارگردانی می‌کردم درباره ساخت مجموعه‌ای با موضوع مواد مخدر البته نه فقط در سطح کف خیابان بلکه به شکل کلان صحبت کردیم. قصه را آقای اصفهانی طراحی کرد و بعد به مرحله نگارش رسید. جلسات این نویسنده با تیم نویسندگان باعث شد که اطلاعات دقیق‌تر و بهتری درباره مواد مخدر و آن هم در سطح کلان پیدا کنیم.
هدف ما این نبود که صرفا مواد مخدر را فقط در کف خیابان مطرح کنیم و می‌خواستیم بحث مافیای آن را باز کنیم. به همین دلیل نیاز داشتیم که پرونده‌های اطلاعات هم در اختیار داشته باشیم. آقای اصفهانی با توجه به جزئیات این موضوع، قصه را به‌خوبی جلو برد و کار به مرحله تولید رسید. درباره مراحل شروع قصه باید بگویم که یکی از حسن‌های ویژه آقای اصفهانی این است که از زمان خودش خیلی جلوتر است. یعنی طراحی او در قصه برای یک تا دو سال آینده است. بنابراین تصمیم بر این شد که شروع سریال با صحنه کودک همسری آغاز شود. مخاطب در شروع می‌بیند پدر و مادری که فرزندشان را پای سفره عقد نشاندند، واقعی نیستند، بلکه این بچه‌ها را خریده اند و به دلیل اعتیادشان یکی از بچه‌ها را می‌فروشند و به عقد یک مرد میانسال در می‌آورند. شروع سریال ترور خاموش مصادف شد با اتفاق واقعی کودک همسری که در یکی از شهرها رخ داده بود که تصاویرش هم در فضای مجازی پخش شد. به همین دلیل این شروع نه‌تنها مخاطبان را غافلگیر کرد، بلکه تاثیر زیادی هم بر آنها گذاشت.
آقای فاطمی شما در این سریال نقش یک مامور امنیتی را بازی می‌کنید. معمولا بازیگران برای ایفای نقش‌هایشان به سراغ ما‌به‌ازاهایی می‌روند که در جامعه وجود دارد، اما ماموران امنیتی از آن دسته افراد نیستند که در دسترس باشند یا در جامعه محسوس. وقتی قرار شد این کاراکتر را بازی کنید، چه تصوری از آن داشتید؛ زیرا اولین بار بود که چنین نقشی را می‌خواستید تجربه کنید؟
جلال فاطمی: من از کودکی عاشق فیلم‌ها و سریال‌های جاسوسی و پلیسی بودم و قبل از این‌که از ایران هم بروم به چنین آثاری علاقه‌مند بودم، حتی یکی دو بار هم نقش جاسوس‌هایی را بازی کرده بودم که وارد ایران شدند و می‌خواستند خرابکاری کنند، اما وقتی این نقش‌ها را بازی می‌کردم، حس کنجکاوی داشتم که حالا این نقش را بازی کردم، نقش مقابل چنین شخصیتی یعنی پلیس چطور است و ایفای چنین نقشی چه مزه‌ای دارد! به همین دلیل وقتی نقش مامور امنیتی به من پیشنهاد شد از روی کنجکاوی پذیرفتم و زمانی که با احمد جان، صحبت کردم و او نقش را برایم باز کرد و توضیح داد فهمیدم که داستان سریال ترور خاموش به هیچ وجه یک قصه معمولی نیست که فقط یک توزیع‌کننده مواد مخدر به ایران بیاید و مواد بفروشد و پلیس هم او را دنبال کند، بلکه درباره توزیع‌کننده‌هایی بود که مواد مخدر خارجی را به شکل خام وارد ایران می‌کنند و بعد در لابراتورهایی که مسؤول آن ایرانی‌ها هستند، تبدیل به قرص‌های متفاوت مخدر می‌کنند. همه این موارد دست به دست هم داد که من بازی در این سریال را با کمال میل بپذیرم.
خانم ایرانی! شما در این سریال نقش زنی به نام نغمه را ایفا می‌کنید که نه‌تنها در قصه ساقی است، بلکه کارهایی می‌کند که عجیب و غریب است و نمونه آن را در تلویزیون ندیده بودیم. او لات‌بازی درمی‌آورد، حتی موتورسواری می‌کند و ... شما با چه تصوری به این نقش رسیدید؟
شایسته ایرانی: همین سختی‌ها و پیچیدگی‌ها که شما به عنوان موارد عجیب و غریب گفتید، برایم جذاب بود. مسلما هیچ بازیگری دوست ندارد نقش تخت بازی کند و از نقش‌های پیچیده استقبال می‌کند. من هم این طور هستم و از این قاعده مستثنی نیستم. دلم می‌خواست نغمه را به گونه‌ای بازی کنم که تکرار نقش‌های این چنینی نباشد. به همین دلیل مصاحبه‌های چنین افرادی را خواندم و دیدم. از مهم‌تر، هدایت کارگردان بود که بده و بستان خوبی با بازیگر داشت و ساعت‌ها وقت می‌گذاشت و درباره نقش صحبت می‌کرد.
ولی جالب است که نغمه در جامعه یک زن خشن است که دست به کارهای عجیب و غریب می‌زند، اما وقتی وارد خانه می‌شود، رفتارش نسبت به خواهر و خواهرزاده‌اش بسیار احساسی است. کمی برای مخاطب قابل باور نیست زنی مثل نغمه که تا این میزان خشن است و شغل پر خطری دارد و ساقی هست، چطور وقتی وارد خانه می‌شود رفتارش تغییر می‌کند و بسیار آدم احساسی می‌شود؟
شایسته ایرانی: همه ما قبل از هر چیز انسان هستیم. شما هم اگر دقت کرده باشید نغمه نسبت به خانواده‌اش که شامل خواهر و خواهرزاده‌اش است، احساس مسؤولیت می‌کند. شاید عجیب باشد درباره فردی مثل نغمه که چنین شغلی دارد، حتی وقتی مخاطب شاهد رفتار او با دختر و پسر جوان قصه (حمید و فرزانه) است برایش سخت است، اما به نظرم باورپذیر است. چون نغمه هم مثل بقیه آدم‌ها احساس دارد و نمی‌خواهد صدمه‌ای به خانواده‌اش زده شود. پس طبیعی است که رفتار او در مقابل خانواده ملایم هست. ولی شرایط زندگی و جامعه او را به این سمت کشانده که وارد چنین شغلی شود.
شما اشاره کردید که مصاحبه زنانی همچون نغمه را خواندید، آیا از نزدیک هم با آنها در زندان‌ها یا گرمخانه‌ها صحبت کردید که بیشتر از آنها بدانید؟
شایسته ایرانی: نه، نمونه واقعی آنها را ندیدم و هم صحبت نشدم، چون به نظرم دیدن‌شان پر خطر است! اما مسلما خالق این سریال دیده که شخصیت‌ها را بر این اساس خلق کرده است. خواندن مصاحبه‌ها و صحبت و مشاوره با کارگردان و نویسنده به من خیلی کمک کرد تا به نقش برسم. در مجموع رفتارهای خاص نغمه در موقعیت‌های متفاوت و در مقابل آدم‌های مختلف از جامعه گرفته تا خانواده برایم خیلی جذاب بود و همه انرژی‌ام را برای ایفای نقش گذاشتم تا به نتیجه خوب برسیم.

جلال فاطمی: در تکمیل صحبت‌های خانم ایرانی باید تاکید کنم که یکی از نکات جذاب سریال، پرداختن به زندگی خصوصی آدم‌هایی از جنس نغمه است. معمولا ما در سریال‌ها آدم‌های بد را به شکل سیاه و سفید دیده‌ایم، اما این برای خودم اولین بار است که می‌بینم آدم‌های بد قصه در جاهایی هم احساسی هستند. طبیعی است همه آدم‌ها سیاه یا سفید مطلق نیستند، حتی افرادی که در مشاغلی هستند که به دیگران آسیب می‌رسانند، آنها هم جاهایی واکنش‌های احساسی دارند و این ذات بشر است و نمی‌شود منکر شد. خوشحالم سریالی بازی کرده‌ایم که به جزئی‌ترین مسائل هم اشاره شده‌ است.
احمد معظمی: بله. ما شخصیت‌ها را سیاه و سفید نگرفتیم، بلکه خاکستری هستند. گاهی شما هم حتی دل‌تان برای شخصیت‌های منفی قصه هم می‌سوزد.
خانم حسینی شما در این سریال جنس دیگری از مادران را نشان دادید. مادری که برای رهایی همسرش از زندان تصمیم می‌گیرد مواد مخدر در معده‌اش حمل کند و از سوی دیگر وقتی وارد خانه می‌شود یک زن کدبانو است که برای فرزندش مهربانی می‌کند. ایفای چنین نقشی مثل راه رفتن روی لبه پرتگاه هست. نگران نبودید که می‌خواهید چنین مادری را در سریال ترور خاموش تجربه کنید؟
سمیرا حسینی: برای من این نقش جالب بود و چالش‌های نقش باعث می‌شود که شما انرژی بیشتری برای کار بگذارید. قبل از این‌که چنین نقشی را بازی کنم. این تصور را داشتم که چنین افرادی که مواد مخدر را به این شکل حمل می‌کنند، حتما افراد طماع و بی‌خانواده هستند که هیچ چیز برای از دست دادن ندارند. به همین دلیل سریع‌ترین راه را برای سریع تر پولدار شدن انتخاب می‌کنند. اما وقتی نقش را خواندم متوجه شدم نه ممکن است زنانی هم باشند که چون حامی ندارند تن به چنین ماجرایی بدهند. نیلوفر زنی است که همسرش را دوست دارد، اما به دلیل بدهی بالا در زندان است. یک بچه بیمار دارد که قیمت داروهایش سر به فلک می‌زند. این زن باید چه کار کند؟ به همین دلیل مجبور می‌شود تن به چنین ماجرایی بدهد.
خب یعنی اگر هر کس مشکل دارد و نمی‌تواند به لحاظ مالی خودش را تامین کند باید تن به توزیع مواد مخدر بدهد؟
سمیرا حسینی: نه، منظورم این نیست که باید به چنین ماجرایی تن بدهد. نیلوفر از ابتدا در خانواده‌ای بزرگ شده که پدرش معتاد بوده و خواهرش مواد‌فروش. او دلش می‌خواست یک زندگی راحت و بی‌دغدغه داشته باشد، اما چه کند که جریان زندگی او را به سمت دیگری می‌برد.
در صحنه‌های مختلف سریال نشان داده می‌شود که نیلوفر راضی به این کار نیست. از پولی که از این طریق به دست می‌آورد خوشحال نیست. ما می‌بینیم که او لحظه به لحظه زجر می‌کشد. نیلوفر به هیچ وجه طماع نیست و نمی‌خواهد از این طریق پولدار شود. او مجبور می‌شود چنین کاری کند. نیلوفر برای رهایی همسرش از زندان نیاز به پول زیادی دارد. البته او شجاعت به خرج می‌دهد که وارد چنین کاری می‌شود، چون هر آن‌ که مواد در معده‌اش بترکد، حتما می‌میرد؛ اما به خاطر عشق به همسر و فرزندش دست به چنین کاری می‌زند.
ولی این شجاعت نیست، چون نیلوفر با نجات زندگی خودش، بقیه را به نابودی می‌کشاند؟
سمیرا حسینی: شجاعت نیلوفر برای زندگی خودش هست نه بقیه. او تلاش می‌کند برای همسر و فرزندی که دوستشان دارد هر کاری کند. معتقدم افرادی همچون نیلوفر، نغمه و ... زنگ خطر برای خانواده‌هاست که باید مراقب فرزندانشان باشند، چرا که ممکن است زندگی آنها را به مسیری بیندازد که منجر به اشتباهات بزرگی شود. شاید پدری که اعتیاد دارد، روزی تصور نمی‌کرد که زندگی فرزندش به این مسیر ختم شود، اما رسیده است. پس سریال ترور خاموش زنگ خطر را به خانواده‌ها اعلام می‌کند. این زنگ خطر برای اجتماع است. اگر چنین زنانی که همسرانشان به زندان می‌افتند، فوت می‌شوند سرپرست خانوار می‌شوند و... حمایت شوند، مسلما قدم در مسیر خلاف نمی‌گذارند و آسیب‌های اجتماعی کاهش می‌یابد. پس نقش اجتماع و دولت در این قضیه مهم است. وقتی به همه این موارد با دقت نگاه کردم به نیلوفر حق دادم. چون اگر حق نمی‌دادم نمی‌توانستم این نقش را بازی کنم. از سوی دیگر وقتی با نویسنده و کارگردان صحبت کردم، متوجه شدم آدم‌های قصه همه خاکستری در نظر گرفته شده‌اند.
احمد معظمی: شما درباره کسی حرف می‌زنید همچون نیلوفر که نسبت به مواد مخدر آدم بی‌اطلاعی نیست. او از کودکی در خانه‌ای بزرگ شده که مواد در آن بوده، پس کارهای نیلوفر عجیب و غریب نیست، چون مواد مخدر یک پای زندگی‌شان از کودکی است. پس طبیعی است که برای رهایی شوهرش که بدهی بالایی دارد چنین راه‌حلی به ذهنش برسد.
اما فداکاری نیلوفر آن هم برای همسری که به خاطر قمار، بدهی زیادی بالا آورده، باورپذیر نیست. به نظرم در فداکاری و عشق این شخصیت اغراق شده است؟

سمیرا حسینی: به نظرم این فداکاری و عشق اغراق‌آمیز نیست. چون نیلوفر در خانواده‌ای بزرگ شده که پدرش معتاد بوده و خواهرش هم موادفروش. بنابراین هیچ وقت محبت درست و درمانی ندیده است. حتی رابطه‌اش با خواهرش بیشتر کل کل هست و محبت بین آن دو بیشتر درونی است تا نماد بیرونی داشته باشد. بنابراین نیلوفر به دنبال محبت همسرش هست. به لحاظ روان‌شناسی هم اگر به این موضوع نگاه کنیم، کار نیلوفر درست است، چون از شوهرش محبت دیده و حالا می‌خواهد برای نجاتش هر کاری کند.
احمد معظمی: در صحنه‌ای از سریال اشاره می‌شود که نیلوفر و همسرش هم‌محلی هستند و همیشه همدیگر را دوست داشته و عاشق هم بوده اند . خانم حسینی به وضعیت خانوادگی نیلوفر اشاره کرد، اما شما به این مساله هم توجه کنید که همسر نیلوفر برای به دست آوردن زندگی بهتر قمار کرده، نه این‌که قمارباز بوده! چون عاشق همسرش هست و بدهی شوهر بالاست، تنها راهی که می‌تواند بدهی را پرداخت کند مواد مخدر است، چون پول بیشتری در میان است.
جلال فاطمی: همه می‌دانند که پول زیادی در مواد مخدر جریان دارد و در همه جای دنیا این‌طور است. گاهی شاهد هستیم حتی افراد مرفه برای به دست آوردن پول بیشتر درگیر وسوسه مواد مخدر می‌شوند. به نظر من هم نیلوفری که در خانه‌ای بزرگ شده که همیشه مواد مخدر به راه بوده به این راه‌حل می‌رسد که او هم از این طریق همسرش را که عاشقش است، نجات بدهد.
احمد معظمی: در مجموع همه شخصیت‌های قصه شناسنامه دارند و نشان می‌دهیم چطور وارد مسیر اشتباه اعتیاد شده‌اند. اگر شخصیتی مثل نغمه که به قول شما لات می‌شود، بر اساس شرایط جامعه است که مجبور می‌شود این طور باشد. ضمن این‌که نغمه یک شاه‌دیالوگی دارد و این‌که «اگر خلاف هستم بگذار برای من باشد.» بنابراین شخصیت‌های سریال ترور خاموش هم با جزئیات هستند و هم باورپذیر برای مخاطب.
شما با ساخت ترور خاموش نخواستید صرفا یک سریال سرگرم‌کننده بسازید، بلکه سعی کردید در قالب صحبت‌های نقش استاد دانشگاه که سعید راد بازی می‌کند یا ماموران امنیتی به مردم در حوزه مواد مخدر اطلاعات بدهید، اما من نقدی به شما دارم و این‌که چرا گاهی اطلاعات غالب بر قصه می‌شود. در حالی که می‌توانستید در تدوین تعادل خوبی میان قصه و چنین صحنه‌هایی که می‌خواهید به مردم اطلاعات بدهید، برقرار کنید. اما همین باعث شده که برخی قسمت‌ها خسته‌کننده شود و بعضی‌ها قسمت‌ها قصه داشته باشد.
احمد معظمی: این طور نمی‌شود به کلیت قصه نگاه کرد. تماشاگر تلویزیون هنگام تماشای سریال ممکن است کارهای دیگر هم انجام بدهد و ما باید به گونه‌ای قصه را روایت می‌کردیم که هر صحنه، نکته‌ای داشته باشد تا مخاطب از سر جایش بلند نشود. بعد هم دادن اطلاعات در حوزه مواد مخدر که به خانواده‌ها هشدار می‌دهیم، لازم است، حتی باید بارها گفته شود و اگر هم به ضرر کار تمام شود که البته به نظر من نمی‌شود، باید بارها گفته شود.
اطلاعات باید داده شود اما چرا در تدوین این اشکال وجود دارد و باعث شده تا برخی قسمت‌ها خسته‌کننده شود.
احمد معظمی: بخش‌های خانوادگی طرفداران خودش را دارد و بخش‌های سعید راد و ماموران امنیتی هم طرفداران خودش را. مردم با هر دو طرف ارتباط برقرار کرده اند و به نظرم بودن چنین صحنه‌هایی در سریال لازم است.
منظور، ارتباط مردم نیست.سوال این است که در بخش‌هایی سریال اوج می‌گیرد و در صحنه‌ها ای از اوج فاصله می‌گیرد و شبیه کلاس درس می‌شود و نه سریال.
احمد معظمی: باز هم از دید من اشکالی ندارد. یکی از وظایف ما در سریال سازی، آموزش است. من سریال سارق روح را ساختم که در حال حاضر در دانشگاه‌ها تدریس و سریال برای دانشجویان پخش و تحلیل می‌کنند. هرگز دلم نمی‌خواهد به سراغ قصه‌های تکراری بروم که نظیرش را دیده‌ایم بلکه می‌طلبد این جنس سریال‌ها که پر از حرف است، ساخته شوند. اتفاقا مخاطبان زیادی از خارج از کشور با ما تماس گرفتند و اعلام کردند که پیگیر سریال هستند. شاید شخص شما بگویید که این حرف‌ها در سریال زیاد است، اما این نظر شماست و مردم چنین نظری ندارند.

جلال فاطمی: ما چند نوع مخاطب داریم و بینندگان یک کار نمایشی زیاد هستند. سریال تلویزیونی ترور خاموش از شبکه یک که سراسری هست پخش می‌شود و مخاطبانش فراتر از مرزهای ایران هم هستند و آنها هم این سریال را می‌بینند. البته نه این که در این سریال بازی می‌کنم، این حرف را می‌زنم، اما شما روزنامه‌نگار هستید، تحصیلکرده هستید و فیلم زیاد دیده‌اید، اما این شامل حال همه نمی‌شود. به نظرم قشرهایی هستند که تا این میزان آموزش ندیده‌اند و لازم است که حرف‌هایی زده شود تا یاد بگیرند. بنابراین ایرادی نمی‌بینم که ذهن مردم باز شود. نکته دیگری باید بگویم که وقتی خودم فیلمنامه را خواندم اوایل برایم گنگ بود که چطور داروهای مخدر به شکل قرص وارد ایران می‌شوند و بعد در لابراتوارها تبدیل به چیز دیگری می‌شود. به همین دلیل حتی اگر کلاس درس هم باشد گفتنش خوب است و تکرارش هم اشتباه نیست.
احمد معظمی: اتفاقا باید چنین مباحثی بارها در ایران گفته شود تا الکن نماند، حتی در آثار خارجی هم این طور هست.
یعنی شما هم از آثار خارجی الهام گرفتید؟ مثلا از شخصیت والتر وایت برای نقش ستاره اسکندری؟
احمد معظمی: طبیعی است وقتی شما اثر خارجی می‌بینید در ذهنتان می‌ماند، اما آنچه اهمیت دارد این است که نگاه خودتان را اجرا کنید. ولی شخصیت‌های قصه سریال ترور خاموش برگرفته از شخصیت‌های خارجی نیست، بلکه ما سعی کردیم به مساله اعتیاد به شکل ریشه‌ای نگاه کنیم. شما در قصه می‌بینید شخصیتی مثل جلال فاطمی که نقش جلال قصه را بازی می‌کند، یک مامور کارکشته است که هم در عملیات‌ها نقش مهمی دارد و هم باسواد است. از سوی دیگر شاگرد او مرتضی که دست پرورده اوست و رفیق صمیمی‌اش سعید و ... همه باورپذیر برای مخاطبان هستند. ضمن این‌که در دنیای واقعی ماموران امنیتی ایران همیشه به‌روز هستند و خیلی هم باسواد و باهوشند.
با این‌که در این سریال در دیالوگ‌ها گفته می‌شود که آدم‌های منفی قصه که توزیع‌کننده مواد مخدر هستند در رشته خودشان نخبه بودند، اما عملا آنها را با هوش اجتماعی پایین نشان می‌دهید. مثلا دوربین ماموران امنیتی در ماشین، محل کار و ... نصب شده و آنها بی‌اطلاع هستند و راحت درباره کارشان صحبت می‌کنند. از طرف دیگر ماموارن امنیتی را خیلی باهوش نشان دادید که هیچ اشتباهی نمی‌کنند و کاملا به کار مسلط هستند. در حالی که در عالم واقعیت این‌طور نیست و ماموران امنیتی هم ممکن است در تحلیل‌هایشان اشتباه کنند. اگر خلافکاران هم در این اندازه با هوش پایین هستند، پس چرا خلاف وجود دارد؟
احمد معظمی: خب در عالم واقعیت این‌طور است ماموران امنیتی هم باهوش هستند و هم خیلی به‌روز و حتی جلوتر از زمان فکر می‌کنند و روی سوژه‌ها سوار هستند. البته شما برای گرفتن پاسخ سؤالتان باید کمی صبوری کنید، چون در قصه اتفاقات دیگری هم می‌افتد که تماشای آن برایتان خیلی
جذابیت دارد.
جلال فاطمی: منظورتان این است که چرا من هفت‌تیر دستم نیست و آدم نمی‌کشم؟!
مساله این است که هر آدمی اشتباه می‌کند و بهتر بود شخصیت‌های قصه واقعی‌تر بودند.
احمد معظمی: این سؤال خوبی است. اتفاقا دو بازیگر دیگر هم این سؤال را از من پرسیدند و من هم به آنها گفتم که چون شما اطلاعات تان درباره سیستم امنیت کشور پایین است این طور فکر می‌کنید. البته ما در قصه ترس و وحشت نسبت به ماموران امنیتی ایجاد نکردیم، بلکه مخاطبان هم حس و ارتباط خوبی تا اینجا با آنها گرفتند. ضمن این‌که در قصه گفته می‌شود که ماموران امنیتی سه ماه تحقیقات داشتند و این طور نبوده که ناگهان به اطلاعات دست پیدا کنند. در واقع قصه از جایی شروع شده که ماموران تحقیقاتشان را انجام داده‌ و حالا به سرنخ‌ها رسیده‌اند. تهیه اطلاعات کار سختی است و ما در اینجا مدیون یک نفر هستیم و آن هم آقای مرتضی اصفهانی است . او مشاور طرح هم هست و همیشه سعی می‌کند منطقی ترین راه را ارائه کند. از سوی دیگر برای مردم هم جالب است که چنین سریال‌هایی را می‌بینند که ماموران امنیتی با تفکر وارد عملیات می‌شوند. استقبال از چنین آثاری بیشتر از سریال‌هایی است که یک ساختمان را به رگبار بکشیم. در واقع مردم هم دوست دارند ماموران امنیتی با تفکر عملیات‌‌را به سرانجام برسانند.
جلال فاطمی: موضوع این سریال فقط ماموران امنیتی نیست و به توزیع‌کننده مواد مخدر و آسیب‌هایش در اجتماع هم می‌پردازد. از سوی دیگر کشور ما به لحاظ امنیت جزو چند کشور برتر دنیاست که درصد خطاهایش خیلی کمتر است. البته به خاطر این‌که در این سریال بازی می‌کنم، طرفداری نمی‌کنم، بلکه واقعیت را عنوان می‌کنم. البته امیدوارم به‌تدریج به مسیری برویم که سریال‌های امنیتی را خودمانی‌تر تولید کنیم.
احمد معظمی: دستور سیما، ساخت سریال‌هایی با محوریت کاهش آسیب‌های اجتماعی است و از این نوع آثار حمایت می‌کند. سریال تلویزیونی ترور خاموش هم با بودجه مشخص تولید شده است. ضمن این‌که عده‌ای بعد از پخش با سریال گاندو مقایسه می‌کردند که کاملا این غیاس اشتباه است. چون هدف اصلی ما موضوع کلان مواد مخدر است. فیلمبرداری‌ سریال ترور خاموش یک ماه و نیم قبل از سریال گاندو شروع شد. البته هر کارگردانی تفکر خودش می‌سازد.
در بخش هایی از سریال، دیالوگ ها به سمت شعار می رود به‌ویژه در دیالوگ‌های سعید راد. آیا تعمدی بوده؟
احمد معظمی: در بخش‌هایی از سریال شعار دادیم که لازم بود و تعمدی این کار را انجام داده‌ایم. چون می‌خواهیم به واسطه ترور خاموش مواردی به مردم بگوییم و نهادینه کنیم. به نظرم این شعارها تاثیرگذار است و اذیت‌کننده نیست.
شما در این سریال روی موضوع ورود مواد مخدر از اروپا به ایران تمرکز زیادی می‌کنید. تا امروز با واکنشی از سوی نهادهای دولتی رو‌به‌رو نشدید؟
احمد معظمی: نه، باید صبر کنید چند قسمت جلو برود، حتما جواب این سؤال داده شود. هر چیزی که در سریال مطرح شود جوابش داده می‌شود و بی‌دلیل مطرح نکردیم. این سریال با تحقیقات ساخته شده و تا امروز هم بازتابی از این موضوعی که شما مطرح کردید، نداشتیم.
فصل‌های بعدی هم می‌سازید و قصه را باز گذاشتید؟
احمد معظمی: بستگی به مدیران و تهیه‌کننده دارد. در حال حاضر درگیر فیلم سینمایی هستیم. از مدیران تلویزیون آقایان زین‌العابدین مدیر شبکه یک، الماسی مدیر گروه فیلم و سریال، مدیران سیما فیلم و ناظران پخش شبکه‌های یک و تماشا قدردانی می‌کنم که پای کار هستند. همچنین از آقای دکتر کرمی که اعتماد کردند و این سریال را به ما سپردند قدردانی می‌کنم. از حمید قربانی و پریسا ناهیدپور تدوینگران کار تشکر کنم که زحمت زیادی کشیدند و زمان زیادی گذاشتند.
جلال فاطمی: این سریال را تا انتها ببینید.
مطئمنم که حتما شما را غافلگیر خواهد کرد.

با تلفن همراه خاموش، سریال را تماشا کنید!

شایسته ایرانی: همان طور که مخاطبان در تئاتر باید تلفن همراه‌شان خاموش باشد و به تماشای نمایش بنشینند. قصه سریال ترور خاموش هم به‌گونه‌ای هست که باید با تلفن همراه خاموش این سریال را ببینند، چون هم پر قصه هست و هم پر شخصیت. شما در قصه نغمه را در موقعیت‌های متفاوتی می‌بینید و حتی درباره او قضاوت می‌کنید. به همین دلیل باید صبر کنید تا ببینید که قضاوت‌هایتان درست هست یا نه؟ ضمن این‌که فارغ از این‌که من در این سریال بازی کردم، اما سریال ترور خاموش را دوست دارم و می‌دانم حتی اگر جواب یک پیامک هم بدهم بخشی از صحنه‌های سریال را از دست می‌دهم. کارگردانی، تدوین و دکوپاژ کار را دوست دارم. حتی باید به این مساله اعتراف کنم که دوست داشتم قصه نغمه در هر قسمت بیشتر باشد. البته این اعتراف هم عجیب و غریب نیست. همه بازیگران دلشان می‌خواهد در قصه خیلی بیشتر دیده شوند. هر کس هم بگوید نه این طور نیست. دروغ می‌گوید. یک نکته جالب این هست که برخی در فضای مجازی برای من آموزش موتورسواری می‌فرستند. داشتن چنین بازخوردی نشان می‌دهد که قشرهای متفاوت بیننده این سریال هستند.

شوکی که مخاطب را میخکوب کرد!

جلال فاطمی : متاسفانه واقعیت تلخ کودک‌همسری هنوز هم وجود دارد و در بخش‌هایی از کشور ما و خاورمیانه متاسفانه رواج دارد. نمی‌شود منکر این مساله شد، بلکه باید این واقعیت‌ها مطرح شوند تا روزی شاهد باشیم که از بین رفته است. من یک فیلم سینمایی به نام بچگیتو فراموش نکن را ساختم که داستان آن درباره سقوط یک
شهاب سنگ بود که باعث شده بود بزرگ‌ها، کوچک شوند و بچه‌ها، بزرگ! به همین دلیل یک دختر هشت ساله عاشق یک پسر 9 ساله شود. گرچه آنها در قد و قواره بچه بودند، اما به خاطر خاصیت آن شهاب سنگ بزرگ فکر می‌کردند. به خاطر دارم وقتی فیلم اکران شد در صفحات مجازی با این موضوع رو به رو شدم که این فیلم آموزنده نیست و نباید ازدواج و عشق و عاشقی در این سن مطرح شود. در حالی که مخاطب فراموش کرده بود که ماجرای فیلم فانتزی است و نه در عالم واقعیت! به نظرم شروع سریال ترور خاموش بسیار شوک درست و جذابی بود که به مخاطب وارد می‌شد. این شوک باعث شد تا مخاطب میخکوب شود. گرچه پدیده کودک‌همسری تلخ است، اما معتقدم باید واقعیت‌ها را مطرح کرد.

خجالت نمی‌کشی که با بدنت مواد حمل می‌کنی!

سمیرا حسینی: به نظرم ترور خاموش یک سریال سرگرم کننده نیست و خیلی درست به موضوع مواد مخدر می‌پردازد و در سطح کلان مبحث را موشکافی کرده است. برای خودم هم ایفای نقش نیلوفر خیلی جذاب بود و متفاوت با دیگر کارهایم! حتی به من بارها گفته شد که چطور ریسک کردی و این نقش را بازی کردم. در مجموع خودم خیلی راضی هستم و از کارکردن با آقای معظمی لذت بردم.
با کارگردانان زیادی کار کرده ام، اما وسواسی که او در کار دارد، خیلی خوب است و به نظرم جزو کارهای فاخر و خوب تلویزیون است. از سوی دیگر برخی مخاطبان چنان تحت‌تاثیر سریال قرار گرفتند که به من گاهی در دایرکت اینستاگرام فحش می‌دهند که خجالت نمی‌کشی که با بدنت مواد حمل می‌کنی!

سعی‌کردیم سوتی‌ها به حداقل برسد!

احمد معظمی: ما سه اتفاق مهم را در قسمت اول خرج کردیم. در حالی که این اقدام در حوزه سریال سازی شهامت زیادی می‌خواهد، زیرا معمولا سازندگان اتفاقات متفاوت را در چند قسمت خرج می‌کنند و نه در یک قسمت! اما ما در قسمت اول هم به موضوع کودک همسری پرداخته‌ایم. اتفاق بعدی، مصرف قرص‌های مخدر از سوی سه پسری بود که پشت کنکوری بودند و برای بالا بردن تمرکزشان از این قرص‌ها استفاده می‌کردند و در نهایت دو نفر از آنها دست به خودکشی زدند. اتفاق سوم هم در انتهای قسمت اول رخ داد که مربوط به معامله‌ای بود که دو فرد خارجی انجام می‌دادند. در مجموع ما سعی کردیم در مجموعه ترور خاموش چه در متن و چه اجرا آب نبندیم و بیخودی ماجرا را کش ندهیم. معتقدم مخاطب امروز ما باهوش است و زود حوصله‌اش سر می‌رود. بنابراین تعدد قصه و شخصیت از حسن‌های کارماست. همچنین برخی منتقدان سینما که کمتر تلویزیون می‌بینند در فضای مجازی و .... اعلام کردند که ترور خاموش را می‌بینند و نظرشان مثبت است و این سریال را کار نویی می‌دانند. ضمن این که شخصیت‌هایی که وارد قصه می‌شوند، همه شناسنامه دار هستند و پرداخت درستی دارند. ما باید به بحث مواد مخدر در سطح کلان می‌پرداختیم، چون هیولایی است که دشمن نظام هست و باید با آن بجنگیم. یکی دیگر از پیام‌های سریال این است که باید ستاد مبارزه مواد مخدر در داخل خانواده شکل بگیرد. بنابراین ما در ترور خاموش اضافه‌گویی نکردیم و سعی کردیم با تصاویر جذاب، سوتی‌ها را به حداقل برسانیم.

حضور دکتر‌الستی در ترور خاموش

احمد معظمی: ما در این سریال می‌گوییم که افتادن در مسیر اعتیاد اشتباه است. ما می‌گوییم که اگر هر کس با این نیت به سراغ مواد برود که معتاد نمی‌شود و می‌تواند خیلی راحت و بعد از مدتی کنار بگذارد، اصلا این طور نیست. حتی در یکی از قسمت‌های سریال این افتخار را داشتیم که در خدمت دکتر الستی باشیم.
در این سکانس دکتر الستی حرف‌های آموزنده‌ای برای مخاطبان دارد و خوشحالم که این افتخار را به ما دادند. حرف‌های او چکیده‌ای از گفته‌هایی است که در سریال ترور خاموش مطرح می‌شود.

فاطمه عودباشی

رسانه

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰
فرزند زمانه خود باش

گفت‌وگوی «جام‌جم» با میثم عبدی، کارگردان نمایش رومئو و ژولیت و چند کاراکتر دیگر

فرزند زمانه خود باش

نیازمندی ها