گفت‌وگوی تپش با سارق کهنه کار که در پارک‌ها سرقت می‌کرد

شغلم زورگیری است!

سن و سالی ندارد، اما موهایش سفید شده و آن تعداد دندانی هم که در دهانش باقی مانده کرم خورده و سیاه است و به سختی می‌تواند حرف بزند. به جرم زورگیری بازداشت شده و قبل از این نیز به خاطر همین زورگیری بازداشت شده بود. لحن حرف هایش و کلماتی که به کار می‌برد آن‌قدر متفاوت است که به قول خودش به خاطر نداشتن سواد و روزگار سختی است که گذرانده. او در گفت‌وگویی با تپش به تشریح جزئیات سرقت هایش پرداخت که در ادامه می‌خوانید.
کد خبر: ۱۲۲۸۸۹۷

به چه جرمی بازداشت شدی؟
کارم زورگیری است.
چند مورد زورگیری انجام دادی؟
چند تا چی هست؟ هر چی به پستمان می‌خورد، زورگیری می‌کردیم.
برایت زن و مرد فرقی نداشت؟
چرا آن‌قدرها هم بی‌خیال و بی‌رگ نبودیم. بیشتر سوژه هایم مردها بودند. زن ضعیف است و خدا را خوش نمی‌آید از او سرقت کنیم.
در چه محل‌هایی سرقت می‌کردی؟
فضای سبز وسط بلوارها و پارک‌ها. همین نزدیک خانه خودمان. ما حال و حوصله نداریم که سوار موتور و ماشین شویم و راهمان را دور کنیم و برویم یک محله دیگر که زورگیری کنیم. همین پارک‌ها و فضاهای سبز نزدیک خانه‌مان بهترین جا برای زورگیری بود.
صورتت را می‌پوشاندی؟
نه! برای چی بپوشانم؟ که چه اتفاقی بیفتد؟
خب از چهره‌ات شناسایی می‌شدی و خیلی زود هم دستگیر می‌شدی.
کسی جرات داشت از من شکایت کند؟ همه در آن حوالی می‌دانستند که کار من زورگیری است. خیلی‌ها وقتی من را می‌دیدند تغییر مسیر می‌دادند و از آن محل فرار می‌کردند. چون از من در محل خیلی حساب می‌بردند.
چه ساعت‌هایی می‌رفتی برای زورگیری؟
ساعتش زیاد مشخص نبود، اما قاعدتا بیشتر شب‌ها را انتخاب می‌کردم. دید کمتر و پارک خلوت است و راحت می‌توانی بروی بالای سر شخصی که می‌خواهی خفتش کنی و نقشه ات را اجرا کنی.
چه سرقت می‌کردی؟
گوشی، پول، هر چه دستمان می‌آمد را سرقت و به پول نقد تبدیل می‌کردیم.
چه مدت است این کار را انجام می‌دهی؟
دو سالی می‌شود.
دو سال است زورگیری می‌کنی و دستگیر نشدی؟
دستگیر شده ام. 15 روز قبل بود که بعد از دو سال حبس آزاد شدم. فکر نکنید توبه گرگ مرگ است. کسانی با مشخصات و زندگی من نه می‌توانند خلاف را کنار بگذارند نه دلشان می‌خواهد این کار را انجام دهند.
چرا؟
خب واضح است در هر کاری تبحر داشته باشی دلت نمی‌خواهد آن را ترک کنی و یک کار جدید راه بیندازی. یک جورایی به این کار معتاد می‌شوی و دوست نداری آن را تغییر بدهی. اینها را هم نادیده بگیریم، من کار دیگری به جز این کار بلد نیستم که بخواهم انجام دهم. تخصص هر کسی در یک چیز است. تخصص من در زورگیری و خفتگیری است. اما خب از آنجا که بار کج به منزل نمی‌رسد من هم هر بار بعد از جرایمی که مرتکب می‌شوم گیر می‌افتم.
به چه جرمی قبلا بازداشت شده بودی؟
همین زورگیری. گفتم که تخصصم زورگیری است و کار دیگری بلد نیستم.
تحصیلاتت چقدر است؟
منظورت سواد است؟ اصلا ندارم. برای همین است که این‌طوری صحبت می‌کنم.
فکر می‌کنید اگر تحصیلات درست و درمانی داشتم می‌رفتم سراغ کار خلاف و برای مردم قمه می‌کشیدم. اگر من روزگار خوبی در کودکی داشتم حالا اینجا نبودم.

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها