در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
کسی منکر ارزشهای فیلم استاندارد کمدی نیست؛ چرا که این فیلمها بارها توانستهاند گیشه پررونقی را برای سینمای ایران رقم بزنند و بعضا حتی نقشی فراتر از این هم داشته و توانستهاند سینما را از ورشکستگی نجات دهند. کمدیدوستی البته در سینمای ایران سابقهای تاریخی دارد؛ چرا که فیلمسازی در کشور ما با یک اثر کمدی آغاز شد و اولین فیلم صامت ایرانی با نام «آبی و رابی» فیلمی کمدی بود که استقبال خوب مردم از آن باعث شد تا دومین فیلم تاریخ سینمای ایران با نام «حاجیآقا آکتور سینما» هم فیلمی کمدی باشد.
این کمدیپسندی را نمیتوان منحصر به ایران دانست. چون مردم همه جای دنیا طالب گذراندن لحظات خوشی هستند و از فیلمهای کمدی استقبال میکنند. البته در اینباره در کشور ما بخشی از این ماجرا به این بازمیگردد که ما در ژانرهای دیگر سینمایی (وحشت، کودک و...) توانایی ویژهای نداریم و در زمینه کمدی توانمندتر هستیم، هر چند که خنداندن مردم سخت است.
با تمام این تفاسیر مردم ایران گرایش زیادی به سینمای کمدی دارند و نام بازیگرانی مثل رضا عطاران میتواند فروش هر فیلمی را در گیشه تضمین کند، اما نکته اینجاست که چرا در سالهای اخیر فیلمهایی روی پرده رفتهاند که کارگردانانش به ساخت فیلم اجتماعی شهرت دارند و اتفاقا در ساخت آثار اجتماعی توانستهاند موفقیتهای داخلی و خارجی هم کسب کنند.
برهمین اساس جای طرح سؤالهای زیادی وجود دارد. اینکه آیا سینمای کمدی در این سالها راهی مطمئن برای جذب مخاطب است؟ این روزها «برمودا» به کارگردانی رهبر قنبری بر پرده سینماها قرار دارد.
فیلمی طنز با درونمایهای سیاسی (با بازی بهنوش بختیاری، رضا مولایی و شهرزاد کمالزاده) که با آثار پیشین قنبری چون «روییدن در باد»، «عروسی حسین» و «او» خیلی متفاوت است.
کارگردانی که در کارنامهاش فیلمهای جدی در سینمای اجتماعی و دغدغهمند به چشم میخورد این بار برمودا را ساخته است؛ داستان یکی از مدیران سابق دولتی که با استفاده از ارتباطات و زد و بند به ثروتی نجومی رسیده و امروز در حوادث و اتفاقاتی فانتزی با وجدان خود درگیر میشود.
کمدیسازی، طرحی شکست خورده
سیدرضا صائمی، منتقد پیشکسوت سینما دلیل تغییر رویکرد فیلمسازان به کمدی سازی را ناشی از شرایط اقتصادی میداند. او به جامجم میگوید: یکی از عواملی که باعث میشود یک فیلمساز از مسیری ذهنی و حرفهای خودش دور شود و دست به ساخت فیلمهای کمدی بزند اوضاع اقتصادی و شرایط معیشتی اجتماع است. تا جایی که وقتی با بعضی از این فیلمسازان هم حرف میزنیم، میگویند که «سینما شغل من است و من باید از طریق حرفهام امرار معاش کنم؛ بنابراین نمیتوانم فیلمی بسازم که چرخ زندگیام با آن نمیچرخد.» و دقیقا مهمترین عامل این چرخش رویکرد فیلمسازان هم همین نکته است که البته این از نظر من نوعی باج دادن به مخاطب است. به این معنا که کارگردان صاحب اندیشه و سبک، اسیر قواعد تجاری روز سینما میشود و پیرو سلیقه روز مخاطب و سینمادار میشود .
او ادامه میدهد: این مسأله البته شاید خود فیلمساز را هم دچار رنجش درونی کند. ضمن اینکه فیلمهای هنری نه صرفا از نظر مخاطب بلکه به طور کلی از سمت منتقدان سینمایی هم کمتر مورد توجه قرار میگیرد. در واقع خیلی از این فیلمها نه سود مادی میبینند، نه سود معنوی و به همین دلیل فیلمساز به سمت قواعد تجاری تن میدهد که البته این موضوع در خیلی از شغلهای این جامعه مصداق پیدا میکند. از سویی دیگر به دلیل همین شرایط اقتصادی تهیهکنندهها هم زیر بار مسؤولیت فیلمهای هنری نمیروند. به این خاطر که میبینند این فیلمها در گیشه بازگشت سرمایه را ندارد.
صائمی با تاکید بر تغییر نگاه مردم به سینما تصریح میکند: امسال فروش فیلمها در بهار خوب بود، اما برخلاف دههها و سالهای پیش در تابستان فروش فیلمها افت کرد. امسال و حتی یکی دو سال گذشته شاهد این بودیم که هر کمدیای به خودی خود فروش نمیکند و تنها کمدیای از گیشه آنچنانی برخوردار است که کیفیت داشته باشد. ظاهرا مردم در سالهای اخیر به این نتیجه رسیدهاند که از هر فیلمی در صورت دارا بودن کیفیت لازم استقبال کنند. «متری شیش و نیم» با وجود اینکه در گونه اجتماعی ساخته شده، اما فروش قابل توجهی داشت که از تغییر نگاه و رویکرد مردم حکایت دارد. به لحاظ مخاطبشناسی شاید بتوانیم بگوییم که امروز دیگر مخاطب عناصر و فاکتورهای دیگری را غیر از صرفا خندیدن برای سینما رفتن لحاظ میکند. الان حضور چهرههای محبوب در فیلمهای سینمایی است که مردم را بیشتر برای دیدن فیلمی ترغیب میکند. به عنوان مثال اگر رضا عطاران و جواد عزتی را در «هزارپا» حذف میکردیم، آیا به این اندازه فروش میکرد؟ یا اگر در «متری شیش و نیم» نوید محمدزاده و پیمان معادی نبودند، آیا به این اندازه فروش میکرد؟ البته برای مخاطبان جدی سینما نام کارگردان در تماشای یک فیلم بیشتر مهم است، اما برای عموم جامعه سینما بیشتر چهره محور است.
این منتقد سینما در پایان یادآور میشود: بهطور کلی کارگردانها امروز بعضا به سمت ساخت فیلمهای کمدی گرایش پیدا میکنند، فارغ از اینکه مردم دیگر به این درک رسیدهاند که فیلم باکیفیت ببینند و هر فیلمی چنانچه مولفههای قوی در ساختارش نداشته باشد در گیشه شکست میخورد.
باران حیدری
سینما
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
سید رضا صدرالحسینی در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح کرد
دانشیار حقوق بینالملل دانشگاه تهران در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح کرد
رییس گروه سلامت هوا و تغییر اقلیم وزارت بهداشت و درمان در گفتگو با جام جم آنلاین:
گفتوگوی جامجم با هاشم بیگزاده و مجید یحیایی، مجریان برنامه «صبحانه ایرانی »شبکه دو