در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
پرچم عزا روی میز چاپ
هوای داخل کارخانه گرم است؛ دانههای درشت عرق روی سر و صورت کارگرها نشسته، آنها ولی بیتوجه به گرما، به خستگی، تند تند کار میکنند، پارچههای زرد رنگ ساده را روی میز چاپ میچسبانند، با شابلون سه کیلویی «یا اباالفضل عباس» را رج میزنند روی پارچه؛ آنوقت پارچه رنگ میگیرد و میشود شبیه یک پرچم، یک پرچم عزای حسینی. پرچمی که روی نوارهای بلند آویزان میشود و بعد از خشک شدن به دیگ بخار میرسد تا رنگ اصلیاش را بگیرد و بعد از شستوشو و آبگیری و اتو، برسد به واحد خیاطی و دوردوزی. این فرآیند تولید پرچمهای مذهبی در کارخانه پرشین نوین پرچم است؛ فرآیندی که دو ماه قبل از محرم شروع شده و هنوز هم که هنوز است با جدیت زیاد ادامه دارد. نتیجه اش اما تا حالا تولید روزانه 3000 پرچم مذهبی بوده، این را جواد نوروزی، مدیرکارخانه به ما میگوید و ادامه میدهد: «امسال بهخاطر اینکه دولت جلوی واردات پرچمهای مذهبی چینی را گرفت، تقاضا برای پرچمهای داخلی زیاد شده که بچههای ما از دوماه قبل سه شیف کار میکنند تا پرچم عزا را به عزاداران حسینی برسانند.»
انگار وسط هیاتیم
حمید بامیان یکی از همین بچههاست، مسؤولیت اصلیاش در قسمت پخش پرچم است و حالا که ما رسیدهایم، یک سر شابلون فلزی را گرفته و روی پارچه چاپ میزند. این هشتمین محرمی است که بامیان اینجا در این کارخانه میگذراند، محرمی که میگوید با محرمهای دیگر زندگیاش فرق دارد: «ما شاید مثل بقیه مردم در هیات و مسجد عزاداری نکنیم اما اینجا یک شکل دیگر عزاداری میکنیم، یعنی همانطور که پرچم میزنیم و صدای نوحه را میشنویم، حال و هوای هیاتی میگیریم، انگار که وسط یک هیات باشیم ...»
حمید راست میگوید، مگر میشود آدم بین این همه پرچم عزا باشد، این همه پرچم که ذکر یا حسین و یا اباالفضل دارند، این همه پرچم که روی بندهای بلندی که از این سر کارگاه تا آن سرش کشیده شدهاند و تاب دلش هوایی نشود؟ که اشک به چشمش نیاید و از عشق به حسین نگوید.همین است که سعید جعفری، کارگر جمعکن و پخشکن پرچمها هم میگوید: «ما با همان نیتی که به هیات میرفتیم این پرچمها را میزنیم.»
برای سعید که سومین محرم را اینجا پای میز چاپ میگذراند، علاقه و شور مردم به نشان دادن ارادتشان به امام حسین(ع)، انگیزهای است که او را مثل بچههای دیگر کارگاه، سه شبانهروز بیدار نگه داشته تا پرچمها به موقع به هیاتها و تکیهها برسند: «پرچم زدن کار ماست اما وقتی پرچم مذهبی میزنیم مخصوصا برای این ایام که پرچم عزای امام حسین(ع) را میزنیم، حال و هوای همه بچهها تغییر میکند و واقعا همگی با دل و جان کار میکنیم چون فکر میکنیم....»
این هم عزاداری ماست
دیگهای بخار که روشن میشود، کارخانه گرمتر میشود و دانههای عرق درشتتر. آنها اما بیتوجه به گرما، بیتوجه به عقربههای ساعت، به عشقی که از روزگار بچگی در دلشان کاشته شده، یک گوشه کار تولید پرچم را گرفتهاند تا سفارشها زودتر آماده شود! عشقی که زن و مرد نمیشناسد؛ آنوقت اشرف سیداسماعیلی هم میشود یکی از کارگران این کارگاه تولید پرچم، کسی که اینجا اپراتور لیزر پارچههای پرچم است و میگوید از دیشب ساعت 10 که شیفتش شروع شده تا حالا که ما رسیدهایم و ساعت از 2 بعد از ظهر گذشته، پلک روی هم نگذاشته . او هنوز سرپاست، آنقدر که بگوید: «در این ایام هرکسی یک جوری عزاداری میکند، این هم عزاداری ماست، ما که به هیات و تکیه نمیرسیم، اما همینجا پای همین پرچمها برای دل خودمان عزاداری میکنیم. باورکنید چند روز پیش من داشتم پرچم طرح حرم امام حسین(ع) را میزدم، روی اعتقاد خودم بدون وضودست به این کار نزدم و ناخودآگاه مدام موقع کار هم مداحی میکردم و اشک میریختم...»
حس و حالی ناب که برای خانم خسروی کارگر بخش دیگ بخار و خانم کیانپور سرپرست واحد خیاطی هم آشناست؛ حس و حالی که روزِ کاری آنها را هم در ایام محرم از روزهای دیگر سال متفاوت میکند. شاید بهخاطر همین است که در این ایام خانم خسروی، فاصله روستایشان تا شهرک صنعتی خمین را با عشق بیشتری طی میکند تا زودتر برسد به کارگاه و گوشهای از کاری را به عهده بگیرد که معتقد است حال دلش را خوب میکند.
حال دل چه وقت خوب میشود؟! اگر به خانم کیانپور باشد، وقتی که پای چرخ خیاطی نشسته و پرچمها را دوردوزی میکند، همان وقتی که دست راستش چرخ میخورد روی پارچه پرچم و میرسد به ذکر یاحسین رویش، به علی اصغر و یا اباالفضلش...همان وقتی که دلش پر میزند به عشق تکانهای پرچم دست دوزش توی باد، توی دل آسمان، ظهر گرم عاشورا.
این عشق اما به یک افتخار هم میرسد، افتخار دیدن پرچمهایی که از زیر دست او رد شدهاند بر درو دیوار شهرهای مختلف کشورمان: «یک بار وقتی قبل عاشورا کارمان اینجا در کارگاه تمام شد، راهی قم شدیم وتازه آنجا بود که من از دیدن پرچمهای تولیدی خودمان که روی همه پل هواییها و... نصب شده بودند لذت بردم... یک جور حس افتخار بود انگار... سر میچرخاندم و میدیدم همه جای قم پر از پرچمهای کارگاه ماست؛ انگار ما هم در عزاداری قمیها شریک بودیم.»
بیوضو دست به پرچم نمیزنم
افتخار تولید پرچم عزای حسین را علی محمد یغماییان، استاد خوشنویس کارگاه یک جور دیگری برای ما تعریف میکند، او مفتخر است به اینکه بین این همه خوشنویس او نشان شده برای درشت نویسی روی اَبَر پرچمهای چند متری. خلوت او در کارگاه، یک گوشه دیگر است، یک سوله دیوار به دیوار سوله اصلی. وقتی میرسیم کار نوشتن ذکر السلام و علیک یا اباعبدا... حسین، تازه تمام شده، هنوز رنگ قرمز قلممو روی پارچه مشکی خشک نشده و او به ما میگوید: «کاکو کاش دیروز میآمدید، پریروز میآمدید، وقتی که داشتم یالثارات الحسین را مینوشتم... عظمت کار را روی آن پرچم بهتر میدیدید.»
یغماییان، یکی از آنهایی است که بدون وضو دست به پرچم عزای حسین نمیزند و معتقد است خلوتی که اینجا بچههای کارگاه با خودشان و امام شان دارد شاید درهیچ هیاتی پیدا نشود. با این حال افتخارش این است که در عزاداری همه عزاداران حسین، همانهایی که از اول محرم دور هم زیر سقف هیاتهای بزرگ و کوچک، زیر سقف مساجد و تکایا جمع میشوند، همان جوانها، پیرها، بچهها، مردها و زنهایی که پرچم عزاداری اباعبدا... را بالا نگه داشتهاند، شریک است و از اول محرم تا حالا 16 اَبَر پرچم نوشته که هرکدام راهی یکی از شهرهای کشورمان شدهاند.
این افتخار اما به اعتقاد حسین حاجتی، مدیر تولید جوان کارگاه با خودش برکت دارد؛ برکتی که باعث شده همه کارگرها با همین حقوق مصوب وزارت کاری برای خودشان خانه و ماشین بخرند، چرا که کارشان به نوعی به اسم اهل بیت گره خورده. حسین میگوید: اگر کسی اخلاص نداشته باشد. اینجا در کارگاه ماندگار نمیشود. اصلا قربان امام حسین بشوم انگار خودش یکی یکی بچهها را گلچین کرده و اورده اینجا.
مفتخریم به تولید بزرگترین پرچم مذهبی کشور
حکایت تولید پرچم در خمین، حکایتی است از تلاش و فعالیت امیرطالبیان، مدیرعامل کارخانه پرشین نوین پرچم. فعالیتی که برای طالبیان از روزهای 18 سالگی و کارگری در مغازه آقای نجفی، پدر پرچم ایران در دروازه شمیران تهران شروع شده و بالاخره هشت سال قبل بعد از تلاشهای زیاد به کارخانهای با هشت نفر نیرو رسیده، کارخانهای که حالا بیشتر از 50 نفر کارگر دارد و افتخارش این است که بزرگترین پرچم مذهبی جهان را تولید کرده، یک پرچم یا حسین 1056 متری که از سال گذشته در پل طبیعت تهران نصب شده است.
طالبیان اما یک افتخار بزرگ دیگر هم دارد؛ افتخار تولید بزرگترین پرچمهای ایران در کشور؛ پرچم سه رنگی به ابعاد 42×24 متر که در باغ موزه دفاع مقدس تهران به اهتزاز درآمده است. طالبیان برای تولید پرچمهای ملی اما یک انگیزه جالب داشته، او میگوید: فکر کنم چندسال پیش در مسابقات المپیک بود که دیدم آقای ساعی بهعنوان قهرمان ملی از یک پرچم بیکیفیت که در شأن و منزلت کشور و ملت بزرگ ایران نبود استفاده کرد، دیدن این صحنه مرا بهعنوان تولیدکننده پرچم خیلی ناراحت کرد، بهخاطر همین به فکر افتادم و جرقه تولید پرچمهای ایران با جنس ساتن همینجا در ذهنم شکل گرفت و خدا را شکر با استقبال هم روبهرو شد.
مینا مولایی
جامعه
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
سید رضا صدرالحسینی در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح کرد
دانشیار حقوق بینالملل دانشگاه تهران در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح کرد
یک پژوهشگر روابط بینالملل در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح کرد
در گفتوگو با دکتر سیدمرتضی موسویان، ضرورت و اهمیت داشتن دکترین در رسانه و دلایل قوت و ضعف رسانههای داخلی و معاند را بررسی کردهایم
ابراهیم تهامی، مهاجم سابق تیمملی در گفتوگو با جامجم:
گفتوگو با محمود پاکنیت بازیگر پیشکسوت سینما، تئاتر و تلویزیون
در گفتوگو با تهیهکننده مستند معروف شبکه سه اولویتهای موضوعی فصل جدید بررسی شد