سید رضا صدرالحسینی در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح کرد
الگوی خوبی باشید
متاسفانه بسیاری از والدین فقط آمر و ناهی هستند، بهطوری که در هر وضعیت بجا و نابجا، طبق خواستهها و انتظارات مقتضی خود، به کودکشان میگویند این کار را بکن، این کار را نکن، دروغ نگو، راست بگو، حرف رکیک نزن، خوب حرف بزن و... حال اگر این آموزش زبانی برخلاف آموزههای دیداری، شنیداری و عملی کودک باشد، بهطور حتم اثری دوگانه و سردرگمکننده خواهد داشت. وقتی کودک میبیند که والدینش در عمل برخلاف گفتههای خود رفتار میکنند و یا عامل به گفتارشان نیستند، نه تنها انگیزهای برای اجرای اوامر والدینشان نخواهند داشت بلکه ارزشمندی آن دستور نیز، در ذهن کودک مورد تردید قرار میگیرد، تا آنجا که درنهایت ممکن است آن دستور، محدودیت و یا قدرت و اعمال نفوذ والدی تعریف شود که صرفا تنها یک نافع دارد و از نظر کودک خودبینی و خودرایی والدینش علت اصلی این منفعت است؛ و چه بسا دریافت این مهم، پس از گذر از دوران نیاز و کسب دانش و اطلاعات مکفی، کودک را متمایل به قرار گرفتن در جبهه مقابل با والدین میکند.
بنابراین درک اهمیت این موضوع در آموزش و تربیت دینی کودک بسیارحائزاهمیت است. این که والدین کودک را تشویق به انجام فرایض دینی (واجبات و مستحبات) کنند اما خود، به جای مظهر عمل بودن، اهل حرف، اجبار و تهدید باشند، آیا واقعا میتوان امیدی به توفیق و موفقیت در تربیت دینی فرزند داشت؟
ماه محرم فرصتی است برای والدین که الگو باشند. حسینی بودن را کودک در رفتار والدین میبیند؛ این که شما مشکی بپوشید و عزای حسین(ع) را در مجالس متعدد بجا بیاورید اگرچه لازم است اما کافی نیست. کودک امروز آنقدر باهوش است که رفتار شما را با آنچه در مکتب و مجلس حسین(ع) میشنود و میبیند مقایسه میکند و اگر دوگانگی احساس کند مطمئن باشید که به دردسر خواهید افتاد.
در قرآن کریم و حتی در احادیث و روایتهای گوناگون نیز توصیه شده است که به آنچه که میگویید، عامل باشید. مثلا در آیهای از قرآن آمده: «لم تقولون ما لاتفعلون؛ چرا آنچه را که میگویید، انجام نمیدهید»، یا امام صادق(ع) میفرمایند: «بکوشید به وسیله اعمالتان انسانها را به نیکی و خوبیها دعوت کنید.»
قواعد دینی را پاس بدارید
برخی از والدین در تعیین چارچوبهای اخلاقی و دینی دچار افراط و تفریط میشوند. مثلا اگر یک روز کودک نمازش را بجا نیاورد، او را متهم به کاهل نمازی میکنند و یا اگر کودک نمازش را به وقت نخواند مدام درِ گوشش زمزمه میکنند که برخیز و نمازت را بخوان، و یا حتی گاهی از سر مهربانی و دلسوزی نابجا ممکن است رد تکلیف شرعی را برای کودک توجیه کنند. مثلا در ماه رمضان، به بهانه ضعیف و ناتوان بودن کودک را از گرفتن روزه محروم کنند و یا برای بد خواب نشدن، او را برای خواندن نماز صبح بیدار نکنند و... انجام رفتارهای این چنین متناقضی که گاهی اصرار، گاهی انکار، گاهی تبرئه و گاهی اهمال است، نه تنها باعث دوگانگی ذهن کودک در درست و غلط بودن یک رفتار واحد میشود بلکه جدیت پذیرش وعمل به آن را نیز از کودک سلب میکند و بی گمان این چنین است که کودک مجاب میشود که میتواند ارزشها، باورها و عقاید دینی را مطابق میل خود تنظیم و اصولی را برای وجوب آن تعیین و مشخص کند که کاملا شخصی و قراردادی است. برای مواجهه درست و پرهیز از خودنگری مذهبی، در اولین گام والدین باید دانش دینی خود را افزایش دهند و طبق مقررات و اصول مذهبی که برپایی قواعد آن بیشک بحق و بجاست، عمل نمایند؛ توضیح و شفافسازی اصول و دستورات دینی با زبانی کودکانه و قابل فهم به کودک دومین گام است و در سومین گام نیز کودک را باید انگیزهمند و متقاعد کرد تا خود مشتاقانه، موظف به اجرای فرامین الهی شود، چرا که تجارب بالینی روانشناسان کودک نشان داده است که در تربیت و آموزش، اگر رغبت نباشد، اجبار است، اگر شوق نباشد تحمیل است و در این صورت شکست قطعی و مسلم خواهد بود. زمینهای ایجاد کنید که کودک تان خودش در جستوجوی پیراهن مشکی سوگواری حسین(ع) باشد. با هم به خرید بروید و او را در تهیه ادوات سوگواری همراهی کنید. درباره مفاهیمی چون نذری یا برخی اشعار ساده و مناسبی که مداحان میخوانند با کودکتان حرف بزنید.گاهی لازم است این شعرها و ترانههای آیینی را بنویسید یا چاپ کنید و در اختیارش قرار دهید تا ذهن کودک آماده باشد و موقع شنیدن در مجالس به معنا هم بیندیشد.
به کودک آزادی عمل دهید
روانشناسان معتقدند داشتن اراده و اختیار در انتخاب و گزینش هر رفتار و کلامی، قدرت پذیرش، مسؤولیت و ارزشمندی آن را تعیین میکند و برهمین اساس است که اگر کسی کاری را انجام دهد که اختیاری بر انتخاب آن نداشته باشد، آن کار بی ارزش، بیهوده و عبث معنا میشود . این سخن در مورد والدینی که انجام کارهایی را بر فرزندان خود تحمیل و یا اجبار میکنند نیز صحت دارد؛ زمانی که کودک را وادار به انجام کاری میکنیم که مطابق میل او نیست و یا ارادهای از خود بر اجرا یا عدم اجرای آن ندارد یعنی او را مجبور به پذیرش کردهایم. اگر اجبارش کنیم قرآن حفظ کند، تهدیدش کنیم نماز بخواند، یا با اکراه شدید او را به مسجد یا مجالس دینی ببریم و یا او را به گرفتن روزه مجبور سازیم، گرچه شاید در ابتدای امر موفقیت آنی نصیبمان شود اما در طولانی مدت این کار نهتنها اثر تربیتی و شخصیتی ندارد، بلکه انجام آن بیارزش و بیمعنا تلقی میشود.
نسرین صفری/روانشناس بالینی
سید رضا صدرالحسینی در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
علی اصغر هادیزاده، رئیس انجمن دوومیدانی فدراسیون جانبازان و توانیابان در گفتوگو با «جامجم» مطرح کرد