
برنامههایی که برای موفقیت ساخته نمیشوند
تقریبا میتوان گفت همه شبکههای خارجی فارسی زبان تجربه ساخت برنامه ورزشی را داشتهاند. برنامههایی که امروز اثری از آنها نمانده و عمر کوتاهی داشتهاند یا اگر ماندهاند موفق نیستند. تب ساخت این برنامهها هیچوقت فروکش نکرده و هیچکدام از فرمولهای برنامهسازان آنور آبی، طلایی از آب در نیامد. استفاده از خبرنگاران کاربلدی مانند مهدی رستمپور بعد از مهاجرت، ارتباط تلفنی با مردم و هواداران تیمهای داخلی البته به ظاهر و حتی سعی در کپی کردن ایدههای برنامههای مشابه داخلی یا خارجی برای جنجالی کردن برنامه، هیچکدام تبدیل به نسخه موفقیتی نشدند تا بتوانند برای برنامههای بعد از آن هم مورد استفاده قرار بگیرند.
گزارشگرانی که هیچوقت مجری نمیشوند
یکی دیگر از فرمولهایی که تا امروز حتی داخل از ایران هم به برگ برنده تبدیل نشد، استفاده از گزارشگران برجسته بهعنوان مجری یک برنامه ورزشی بود. تقریبا تا امروز هیچ گزارشگری نبوده که بعد از سالها گزارش مسابقه ورزشی به عنوان یک مجری انتخاب شود و بتواند از پس مجریگری برآید. حتی خود مزدک میرزایی هم قبلا تجربهای کوتاه به عنوان مجری برنامه ورزشی داشت و نتوانست موفقیت به دست آورد. تمام حس و حال یک گزارشگر موقع گزارش کردن یک مسابقه فوتبال دلیل اصلی محبوبیت تمام آنها در سراسر جهان است و واقعا مردم نشان دادند دیدن گزارشگران و بهعنوان مجری یک برنامه ورزشی و خارج از آن چارچوب همیشگی، نه تنها برایشان دوست داشتنی نیست حتی دیگر نمیتوانند به اندازه قبل از مسابقاتی که گزارش میکنند لذت ببرند. محبوبیتی که بهخاطر نداشتن جذابیتها و مهارت کافی برای اجرای برنامه با همان دیدار اول از بین میرود.
جنجال در خانه
دیدن بحث و دعوا بین دو سر یک ماجرا و رو کردن دستهای پشت پرده یکی دیگر از جاذبههای برنامههای موفق فوتبالی در سراسر جهان است. این فاکتورها برای برنامهسازان خارج از ایران فقط در استفاده از برنامههایی که داخل ایران ساخته میشود یا در خبرگزاریها به آنها پرداخته میشود، خلاصه میشود. این دسترسی سریع به حاشیهها، اخبار جدید و خبرنگاران حوزه ورزش و درگیر ماجرا، نکته قوت برنامههای متوسط ورزشیای است که در داخل ایران ساخته میشود اما برای رسانههای خارج از ایران وجود ندارد. حالا به فرض کپی کردن ماهرانه اخبار و حواشی ورزشی از رسانههای داخلی یا خبرگزاریها؛ یکی از نکاتی که یک برنامه ورزشی متوسط را به برنامه درجه یک و پربیننده تبدیل میکند، مطالبهگریاست. مطرح کردن فساد و نشاندن یک مقام یا مسؤول آن سمت میز جلوی دوربین و مقابل بینندگان برنامه و وادار کردن آن به پاسخگویی. این یکی از دلایل دیگری است که باعث میشود یک برنامه ورزشی بعد از پرداختن به همه جنجالها و دستهای پشت پرده؛ با مجبور کردن یک مربی، یک مدیر یا یک ورزشکار برای جواب دادن به مردم بتواند مخاطبان خود را راضی نگه دارد و آنها را برای پیگیری قسمتهای بعدی آن برنامه ترغیب کند.
به دنبال کدام مخاطب؟
استفاده از سلبریتی و افراد مهم و معروف یکی از سادهترین راهها برای به دست آوردن مخاطب در تمام دنیاست. آوردن یک آدم معروف یا محبوب جلوی دوربین یک برنامه زنده یا گرفتن یک مصاحبه اختصاصی و ویژه با او آنقدر امتیاز مهمی محسوب میشود که حتی شبکههای تلویزیونی اینترنتی داخل کشور، بدون داشتن و رعایت ساختار معمولی برنامهسازی فقط کافی است برای مثال یک مصاحبه با علیرضا بیرانوند داشته باشند تا کلی مخاطب جذب کنند و در تمام فضاهای مجازی و شبکههای اجتماعی دست به دست بچرخد و دیده شود. شاید مهمتر از نداشتن دسترسی به مسؤولان و دور بودن از حاشیههای ورزشی و اخبار داغ همین نداشتن چهرههای معروف در برنامههای ورزشی آنور آبی باشد. گزینه مهمی که درصورت امکانپذیر بودن میتوانست ۵۰ درصد موفقیت یک برنامه تلویزیونی را تضمین کند و کلی مخاطب جذب کند، اما ماجرا یک روی دیگری هم دارد؛ در صورت فرض بر ساختن یک برنامه موفق در یکی از شبکههای خارج از ایران فارسی زبان میزان مخاطبی است که آن برنامه میتواند بهدست بیاورد. مخاطبان یک برنامه تلویزیونی داخل کشور در بدترین زمان پخش عددی در حد رویا برای تهیهکنندگان برنامههای شبکههای آنور آبی هستند. رقم واقعی مخاطبان شبکههای خارج از ایران، خودش میتواند دلیل محکم دیگری باشد که از ابتدا تمام این برنامهها محتوم به شکست ساخته میشوند.
بهناز سعیدی
خبرنگار
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
عضو دفتر حفظ و نشر آثار رهبر انقلاب در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح کرد