وقتی دختران، خشم پدر را به ارث می‌برند

پاکسازی پایتخت

احتمالا اکثر شما با شرکت Machine Games آشنا هستید؛ شرکتی که با جهان‌بینی و ساختار خود توانست یکی از محبوب‌ترین و قدیمی‌ترین فرنچایزهای تیراندازی اول شخص یعنی ولفنشتاین را زنده کند. گیم‌پلی تیراندازی کلاسیک و چالش‌برانگیز در کنار داستانی که چسب اتصال رخدادهای مختلف مراحل به یکدیگر است، از خصیصه‌های اصلی این مجموعه به شمار می‌روند، هرچند Wolfenstein II: The New Colossus توانست با افزودن ویژگی‌های جدید و بها دادن بیشتر به داستان و شخصیت‌ها، جایگاه بسیار درخشانی بین تیراندازی‌های اول شخص چند سال اخیر به دست آورد. نسخه جدید بازی یعنی Youngblood با اضافه کردن عناصر نقش‌آفرینی مثل به دست آوردن قابلیت‌های مبارزه‌ای جدید در طول روند بازی، درخت توانایی‌ها، شخصی‌سازی‌های ظاهری و حتی سرویس‌هایی آنلاین مثل چالش‌های روزانه تلاش کرده تا گامی دیگر در جهت ارتقای این مجموعه بردارد. ضمن این‌که تمرکز بازی روی تجربه Co-Op را نیز نباید از یاد برد. به هرحال تمام این ویژگی‌ها نسخه جدید را برای من و عده‌ای به تجربه‌ای ارزشمند و آموزنده تبدیل کرده و برای عده‌ای دیگر دلیلی بر افت و فاصله گرفتن مجموعه از ماهیت اصلی خود است.
کد خبر: ۱۲۲۳۱۷۸

20 سال گذشت
آخرین باری که با شخصیت اصلی مجموعه ولفنشتاین یعنی B.J بودیم، او و دار و دسته‌اش در The New Colossus سعی می‌کردند با راه انداختن یک انقلاب سراسری، آمریکا را از
زیر سلطه نازی‌ها خارج کنند. حالا 20 سال گذشته و آمریکا آزادی خود را به‌دست آورده، اما اروپا همچنان اسیر نازی‌هاست و B.J هم گم شده است. این اتفاقات باعث شده دخترهای دوقلوی او Jess و Soph به هوای یافتن پدر قدم در راه او گذاشته و با همکاری گروه‌های انقلابی فرانسه تلاش کنند پاریس را منطقه به منطقه از زیر‌سلطه رژیم فاشیست نازی آزاد کنند.
ابتدای بازی این انتخاب را دارید که بین دو شخصیت، یکی را انتخاب کنید و اگر رفیق و همراهی برای تجربه Co-Op بازی نداشته باشید، هوش مصنوعی هدایت شخصیت دیگر را به‌عهده خواهد گرفت. این‌که کدام یک از دو‌خواهر را انتخاب کنید، در عمل هیچ تفاوتی برای شما ندارد، زیرا هر دوی آنها سلاح‌ها، درخت توانایی‌ها و قابلیت‌های یکسانی دارند و این انتخاب شما در واقع ظاهری است.
گرچه لذت بازی با یک همراه انسانی به مراتب بیشتر است، ولی هوش مصنوعی بازی نیز خیلی خوب عمل می‌کند، به نحوی که شما می‌توانید گوشه‌ای نشسته و شاهد باشید چگونه به تنهایی یک ساختمان را از وجود دشمنان پاک می‌کند و در عین حال آنقدر هم ابرقدرت طراحی نشده که چالش را برای شما کاملا از بین ببرد و نیاز بازی به تعامل شما در گیم‌پلی را خدشه‌دار کند. بازی در جاهایی تلاش می‌کند سرنخ‌هایی درباره اتفاقات نسخه قبل و حوادث این 20سال بدهد؛ از جمله اشاره به سرنوشت تعدادی از شخصیت ها. با این وجود نمی‌توان منکر شد که ارزش داستان و روایت در این نسخه بسیار کمتر شده است. تا جایی که برای بازیکن مهم است جسیکا و سوفی کاراکترهایی هستند که هدایت‌کردنشان حال می‌دهد، ولی هر دو واقعا از شخصیت‌پردازی درست و حسابی رنج می‌برند و به تیپ‌های کلیشه‌ای تبدیل شده‌اند.

رد پاهای محسوس
لایه اولیه و سطحی گیم‌پلی بازی
یک تیراندازی اول شخص سریع و شلوغ است که در محیط حرکت می‌کنید و موج بعد از نازی‌ها را به خاک و خون می‌کشید، ولی در این نسخه شاهد وجود نوار سلامتی و زره برای دشمنان هستیم؛ به این معنی که با سازوکار نقش‌آفرینی بیشتری برای نابود کردن آنها مواجه هستیم. زمانی که با کشتن دشمنان، XP به دست آورده و لول‌آپ شوید ـ که خیلی سریع اتفاق می‌افتدـ به بزرگ‌ترین کابوس نازی‌ها تبدیل خواهید شد. با هر بار لول‌آپ شدن، قدرت حمله‌تان بیشتر می‌شود و یک امتیاز برای خرج کردن در درخت توانایی‌ها نیز به دست می‌آورید تا مثلا میزان سلامتی خود را افزایش دهید یا قابلیت‌های مبارزه‌ای بیشتری به دست آورید. همچنین در گوشه و کنار محیط مراحل نیز سکه‌هایی به دست می‌آورید که می‌توانید آنها را خرج ارتقای سلاح‌های خود کرده و مثلا ظرفیت خشاب را افزایش دهید یا دوربین روی آنها نصب کنید و مواردی از این دست. همین ساختار جست‌وجو در مراحل را که حالا ساختار بازتر و غیرخطی‌تری یافته‌اند جذاب می‌کند، این‌که بدانید در کوچه‌ها و ساختمان‌های پاریس حداقل میزان سکه به‌عنوان پاداش کنجکاوی، انتظار شما را می‌کشند.
این ساختار جدید در گیم‌پلی به شما و رفیق‌تان این انتخاب را می‌دهد تا مراحل را به شیوه‌های نسبتی متفاوتی پیش برده و هر درگیری با دشمنان به خودی خود به سناریوی جذابی تبدیل شود که در طول تجربه ده ساعته بخش داستانی بازی چندان هم از لذت آن کاسته نخواهد شد. شما می‌توانید مثل نینجاها مخفیانه به مقر دشمنان نفوذ کرده و سپس درگیری را از قلب آنها شروع کنید یا مثل تانک مواضع آنها را یکی پس از دیگری ویران کرده و جلو بروید. در تمام طول این تجربه، طراحی خوب اسلحه از همان اولین کلت گرفته تا رایفلی که با لیزر دشمنان را به ذرات وجودی‌شان تجزیه می‌کند، همگی هیجان را افزایش می‌دهند.

حرف آخر
Wolfenstein: Youngblood قدمی در ترزیق خلاقیت و نوآوری بیشتر به فرنچایزی کهن و محبوب برداشته که شاید تماما نو و جدید نباشد، اما ترکیب جالبی از آب در‌آمده است. من چون طرفدار گرایش بیشتر بازی‌ها به سمت نقش‌آفرینی هستم با وجود ضعف‌های ریز‌و‌درشت گیم‌پلی و داستانی از آن استقبال می‌کنم، اما خب گیمرها با اکشن‌های نابی مثل Doom هم لذت می‌برند!

Wolfenstein: Youngblood

سازنده Machine Games
ناشر Bethesda Softworks
پلتفرم PC، PS4، Xbox One، Switch
سبک تیراندازی اول شخص

مجید رحمانی

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰
فرزند زمانه خود باش

گفت‌وگوی «جام‌جم» با میثم عبدی، کارگردان نمایش رومئو و ژولیت و چند کاراکتر دیگر

فرزند زمانه خود باش

نیازمندی ها