قتل مرموز زن جوان در اتاق سرایداری

سرایدار شرکت بتن‌سازی که به اتهام همسرکشی تحت تعقیب پلیس آمل بود در پایتخت شناسایی و بازداشت شد. متهم در تحقیقات اولیه، منکر قتل همسرش شده است.
کد خبر: ۱۲۱۹۳۶۲

به گزارش خبرنگار جنایی جام‌جم، ساعت 9 صبح 20 تیر امسال مردی با پلیس تماس گرفت و از کشف جسد زن 40 ساله‌ای در اتاق سرایداری شرکت بتن‌سازی بخش دابودشت شهر آمل خبر داد. ماموران پاسگاه دابودشت در محل حاضر شده و مشاهده کردند زن 40 ساله‌ای کف اتاق افتاده و آثارکبودی و ضربه‌هایی بر بدن او وجود دارد که نشان از درگیری با عامل جنایت داشت.
ماموران در تحقیق از همسایه‌ها متوجه شدند مقتول و شوهر 38 ساله‌اش به نام وحید در این اتاق سرایداری زندگی می‌کردند. شوهرش علاوه برسرایدار شرکت بتن‌سازی در خرید و فروش جوجه هم فعالیت داشته است. پیش از حضور ماموران و امدادگران اورژانس او را دیدند که به سرعت سوار خودرویش شده و محل را ترک کرده است. در حالی که پلیس در جست‌وجوی مرد سرایدار بود، از طریق کارشناسان پزشکی قانونی باخبر شدند که زن جوان براثر ضرب و جرح و خفگی به قتل رسیده و مرگ او براثر حادثه نبوده است . ماموران در ادامه تحقیقات متوجه شدند که متهم با سوار شدن به پراید وانتش شهر را به مقصدی نامعلوم ترک کرده است. به همین دلیل دستور دستگیری متهم و توقیف خودرویش از سوی مقام قضایی صادر شد. پلیس در جست‌وجوی متهم بود تا این‌که یک هفته بعد از این جنایت،روز دوشنبه 31 تیر امسال ماموران انتظامی تهران هنگام گشتزنی در خیابان شوش پایتخت متهم را شناسایی و او را دستگیر کردند.
در ادامه متهم برای ادامه تحقیقات به دادسرای جنایی تهران منتقل شد.
متهم به همسرکشی در جریان تحقیقات قضایی گفت: سرایدار شرکت بتن‌سازی هستم و علاوه بر آن جوجه و مرغ خریده و برای فروش به تهران می‌بردم.یک سال و نیم پیش با مقتول آشنا شده و او را به عقد موقتم درآوردم و در خانه سرایداری زندگی می‌کردیم. اختلاف و درگیری با هم نداشتیم. حتی کتکش نزدم .او با خانواده‌اش اختلاف داشت و با آنها رفت و آمد نمی‌کرد. بعداز ازدواجمان او را با خانواده‌اش آشتی دادم. ساعت 6 صبح روز حادثه به بازار رفتم و جوجه خرید و فروش کردم. ساعت 9 که بازگشتم هر چه در زدم همسرم در را باز نکرد و با کلیدی که داشتم در را بازکردم ووارد ساختمان سرایداری شدم. دیدم همسرم روی زمین افتاده است.
او به‌سختی نفس می‌کشید. به او تنفس مصنوعی دادم حالش بهتر نشد، بعد به اورژانس زنگ زدم و کمک خواستم.چند بار با پدرش تماس گرفتم، اما پاسخ نداد. ازخانه بیرون رفتم تا نزد خانواده اش بروم و ازآنها کمک بگیرم که در تماس دوباره با پدرزنم متوجه شدم او به آمل آمده است. از او خواستم نزد همسرم برود وخودم نیز برای دریافت طلبم به تهران رفتم. عصر همان روز اقوام همسرم با من تماس گرفتند و خبر دادند که او فوت شده و تهدید کردند که بلایی سرمن می‌آورند من هم به خاطر ترس در تهران ماندم.
متهم برای تحقیقات به محل وقوع قتل منتقل شد.

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها