در آستانه سالمرگ ارنست همینگوی سراغ ترجمه‌های فارسی 2 کتاب مشهور او در ایران رفتیم؛ «پیرمرد و دریا» و «وداع با اسلحه»

با پیرمرد چه کردیم؟!

وقتی همینگوی سال 1952 «پیرمرد و دریا» را در کشور کوبا منتشر کرد، فکرش را هم نمی‌کرد تا دهه‌ها بعد سانتیاگوی پیرمرد و دریا بشود نماد امید و تلاش، پیرمردی ماهیگیر که روزی دریا قلمرو صیدش بوده، حالا در روزگار پیری می‌خواهد دوباره به دوران اوج بازگردد و بزرگ‌ترین صید عمرش را به دام بیندازد. حالا و با گذر 67 سال پیرمرد و دریا برای اغلب کتابخوانان جهان نامی آشناست، حتی آنها هم که خیلی اهل کتاب و مطالعه نیستند، به احتمال زیاد نامش را شنید‌ه‌اند و می‌دانند این رمان کوتاه یکی از شاهکارهای ادبیات داستانی جهان محسوب می‌شود. کتابی که گفته می‌شود یکی از دلایل عمده اهدای جایزه ادبی نوبل سال ۱۹۵۴ به این نویسنده بوده است.
کد خبر: ۱۲۱۵۲۴۶

فهرست بلندبالای مترجمان پیرمرد و دریا
شاید فکر کنید وقتی می‌گوییم سی و چند نفر رفته‌اند سراغ ترجمه کتاب، شوخی می‌کنیم یا طبق برخی تصورات غلط در حال شلوغ‌بازی رسانه‌ای هستیم! پس اسم مترجمان را فارغ از هر گونه تقدم و تاخر و به ترتیب حروف الفبا می‌نویسیم تا ببینید اوضاع از چه قرار است.
پیمان آذرباد، سودابه آشا، مهدی افشار، بهرامی حران، کیومرث پارسای، کامران پروانه، یونس تاسه، افشین تمیمی، نفیسه توکلی، فاطمه جمالی، بهزاد جنت‌سرای نمین، آرا جواهری، فرزام حبیبی‌اصفهانی، مرضیه سادات‌حسینی آذر، حمید خاوری، نجف دریابندری، حمیدرضا رضایی، فاطمه سرباز، مرتضی سعیدی‌تبار، داریوش شاهین، مهناز صادقی، نسرین صالحی، فاطمه عبدی‌زاده، علی‌اکبر عبداللهی، نازی عظیما، محمدتقی فرامرزی، سمانه فلاح، عباس کرمی‌فر، ناصر منظوری، زهرا موسی‌پور نواجردی، بیتا ناصری، حسن نجفی، مهدی نصیری‌دهقان، محمدحسن نعیمی و سعید و محمد هاشمی. همین فهرست بلندبالا که نوشتن و مرتب کردنش هم کلی زمان برد، نشان می‌دهد اوضاع ترجمه کتاب‌های همینگوی در ایران چگونه است.

7 مترجم برای «وداع با اسلحه»
البته ما سراغ «وداع با اسلحه» هم رفتیم، دیگر کتاب شناخته‌شده همینگوی در ایران. این اثر را علاوه بر نجف دریابندری؛ مهدی افشار، مجید امینی، کیومرث پارسای، هانیه چوپانی، هاجر زینی‌وند و ر. مرعشی ترجمه کرده‌اند. اگر سراغ دیگر کتاب‌های همینگوی هم برویم با همین بلبشو روبه‌رو خواهیم شد، این‌که هر شخصی می‌تواند کتابی را برای ترجمه انتخاب کرده و به‌راحتی آن‌طور که دلش می‌خواهد در ترجمه با آن برخورد کند، از طرف دیگر هر ناشری هم می‌تواند با خیال راحت کتابی را که به او ارائه می‌شود منتشر کرده و ابدا دغدغه این را ‌که مترجم و ناشر دیگری قبل‌تر روی آن کتاب سرمایه‌گذاری کرده نداشته باشد! شما اسمش را جز یک بلبشوی بزرگ که ایران را در سطح جهان هم بدنام کرده است، چه می‌گذارید؟ و این‌که می‌شود کمی به جناب همینگوی فکر کرد و گفت چه کردیم با تو همینگوی!؟

داستان تکراری بی‌قانونی

کمتر از یک ماه پیش هم بر سر دعوای میان ناشران و ماجرای داشتن ناشر رسمی برای انتشار آثار اورهان پاموک، نویسنده ترک در ایران رفتیم سراغ ترجمه‌های انجام‌شده از آثار این نویسنده در ایران و ماجرا را بررسی کردیم. ماجرایی که برای هر نویسنده پرمخاطبی در ایران رخ داده و ناشران و نویسندگان چه بلاها که بر سر او و آثارش نیاورده‌اند!

رمان کوتاه یعنی چه؟
پیرمرد و دریا را رمان کوتاه می‌دانند، چون به فصل‌ها یا قسمت‌های جدا تقسیم نشده‌ و علاوه‌بر این فقط اندکی از یک داستان کوتاه بلندتر است. این اثر اولین بار در شماره اول سپتامبر ۱۹۵۲ مجله لایف منتشر و باعث شد ظرف فقط دو روز بیش از پنج میلیون نسخه از این مجله فروش رفت. نقدهایی که درباره این داستان نوشته شده همگی بدون استثنا و به طور اغراق‌آمیزی مثبت بودند. هرچند بعدها تعداد کمی نقد مخالف نیز نوشته شد که نویسندگان‌شان زیاد با پیرمرد و دریا میانه خوبی نداشتند و به آن خرده می‌گرفتند!

ورود کتاب به ایران
همینگوی با کتاب زندگی خوش و کوتاه فرنسیس مکومبر به ترجمه ابراهیم گلستان به ایران ورود می‌کند، اما بعدتر با مترجمان دیگری شناسانده می‌شود. همین کتاب مورد بحثمان پیرمرد و دریا در سال 1332 یعنی یک سال پس از انتشار آن در کوبا توسط م.ح.یحیوی و در نشر امیرکبیر منتشر می‌شود. در ادامه پرویز داریوش، رحیم نامور و دیگران آرام آرام سراغ همینگوی می‌روند و ماندگارترین ترجمه پیرمرد و دریا توسط نجف دریابندری که از سال 63 و توسط نشر خوارزمی روانه بازار کتاب شده، بهترین و محبوب‌ترین این ترجمه‌هاست. تا حدی که اهالی فن می‌گویند ترجمه خوب دریابندری حجت را تمام کرده و او حق داستان را در ترجمه خود کاملا ادا کرده است. احمد پوری - که خود در ترجمه‌ شعر شناخته شده است - دریابندری را یکی از بزرگ‌ترین مترجمان ما تا امروز می‌داند و ترجمه‌ او را از پیرمرد و دریا از جمله بهترین ترجمه‌های همینگوی به‌فارسی نام می‌برد.

بلبشوی ناتمام ترجمه‌ها
حالا اگر فکر کنید با حساب این حرف‌ها ترجمه پیرمرد و دریا به همین کار دریابندری ختم شده و دیگران گفته‌اند، چرا بعد از ترجمه به این خوبی برویم سراغ کتاب، سخت در اشتباهید. بلبشوی ترجمه که در گزارش قبلی‌مان هم مورد بررسی قرار گرفته بود و نشان می‌داد ما ایرانی‌ها با بی ضابطگی‌های نشرمان چه بر سر آثار اورهان پاموک آورده‌ایم، اینجا هم خیلی جدی دیده می‌شود، هم کتاب قدیمی‌تر است و فرصت بیشتری بوده و هم قلم روان جناب همینگوی که تجربه روزنامه نگاری هم داشته و همین بر روان‌بودن جمله‌ها و قلمش تاثیر گذاشته، موجب شده خیلی‌ها فکر کنند چه گزینه‌ای بهتر از آثار همینگوی برای مترجم‌شدن.
طبق آنچه در سایت کتابخانه ملی جست‌و‌جو کردیم، 35 مترجم سراغ ترجمه این رمان کوتاه همینگوی رفته‌اند. طبق گزارش‌های موجود هم فقط سه ترجمه مربوط به سال‌های قبل از پیروزی انقلاب است و 32 ترجمه در سال‌های بعد از پیروزی انقلاب منتشر شده‌اند. هر چند این موضوع نشان از رشد بالای تعداد مترجمان ایرانی طی سه دهه گذشته دارد، اما از طرف دیگر بی‌ضابطگی انتشار کتاب‌های ترجمه در ایران را یادآوری می‌کند.

پیرمرد و دریای آنها و ما

1952

پیرمرد و دریا اولین‌بار در شماره یکم سپتامبر ۱۹۵۲ مجله لایف منتشر شد و باعث شد ظرف فقط دو روز بیش از پنج‌میلیون نسخه از این مجله فروش برود. اندکی بعد هم در قالب کتاب در کشور کوبا منتشر شد .

1953

ترجمه فارسی رمان پیرمرد و دریا‌ سال 1332 به قلم م.ح.یحیوی و در نشر امیرکبیر منتشر شد. یعنی تنها یک سال پیش از انتشار نسخه اصلی کتاب؛ عجب سرعت و دستاوردی!

زینب مرتضایی فرد
ادبیات و هنر

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰
فرزند زمانه خود باش

گفت‌وگوی «جام‌جم» با میثم عبدی، کارگردان نمایش رومئو و ژولیت و چند کاراکتر دیگر

فرزند زمانه خود باش

نیازمندی ها