در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
گاندو، نخستین سریال تلویزیون است که با جسارت و صراحت دست روی موضوعات امنیتی -سیاسی گذاشته است و همین باعث شده تا مخاطبان در هر قشری و میزان تحصیلاتی درگیر شوند و هر شب این سریال را دنبال کنند. چطور شد دست روی چنین سوژهای گذاشتید. فکر نمیکردید مسیر سختی انتخاب کردهاید؟
ما میخواستیم طرحی متناسب با مقتضیات روز بسازیم، به همین دلیل به سمت طراحی سریال گاندو رفتیم. البته از همان شروع ما یک طرح 30قسمتی ندیدیم، بلکه یک مجموعه- فصل دیدیم و طراحی شکل گرفت، حتی در طراحی سعی کردیم هوشمندانه عمل کنیم و حتی جلوتر از مقتضیات جامعه باشیم تا مخاطبان با سریال همراهی کنند. سریال گاندو سه سال پیش کلید خورد. یک سال تحقیق و پژوهش، یک سال نگارش و یک سال هم پیشتولید و تولید زمان برد. به همین دلیل ما آیندهنگری داشتیم و از همان زمان بهگونهای قصه را روایت کردیم که متناسب با روز باشد. البته موضوع مجموعه براساس استنادات واقعی رقم خورده است. در مجموع گاندو، طرح شفافسازی و مطالبهگری نظام است. وقتی بحث امنیت ملی مطرح میشود، نه چپ میشناسد و نه راست. نه بالا میشناسد و نه پایین. امنیت ملی نه تنها در کشور ما، بلکه در همه کشورها اهمیت دارد و برایشان مهم است. در این سریال هم سعی کردیم شفافسازی کنیم و در یک کلمه سریال فراجناحی است و تمرکزش را روی جریان یا جناح خاصی نگذاشته و هیچ خط قرمزی وجود ندارد.
با تماشای سریال این ذهنیت شکل میگیرد که سریال گاندو جزو کارهای سفارشی است. آیا اینطور است؟
نمیشود گفت که گاندو سفارشی است، زیرا این کار طراحی شده است. گاندو نشان داد بدون عشق مثلثی میتوان مردم را پای تلویزیون نشاند و آنها را با یک اثر استاندارد سرگرم کرد. نمیدانم چرا برخی دوستان نویسنده تلاش دارند درامی خلق کنند که برگرفته از جنس سریالسازی شبکههای ترکیه و... است. گاندو این تابو را در رسانه ملی شکست. تجربهای با گاندو خلق شد که میتوان با استاندارد دیگری سریالسازی و مخاطب را همراه کرد. حرفهای مردم در فضای مجازی نشان میدهد که میتوان سریال خانوادگی بدون عشق مثلثی ساخت که مردم با آن همذاتپنداری کنند. ضمن اینکه هدف مطالبهگری هم داشته باشد.
طراحی سریال بر اساس دغدغه گروهی شکل گرفت. همه عوامل این پروژه با نگاه شغلیشان، تجارت یا تخصص کاری درگیر این سریال نشدند، بلکه همه بچههای گاندو چه جلو و چه پشت دوربین دغدغه دلی داشتند و سالهاست چنین کارهایی با دغدغه دلی، جایش در رسانه ملی خالی بود. در واقع همه با اعتقاداتی که داشتند کار کردند، به همین دلیل تاکید کردم که گاندو روح دارد و زنده است و توانسته ارتباط خوبی هم با مردم بگیرد. در حالی که درام گاندو سخت و پیچیده است، اما چون روح دارد؛ مردم سریال را دوست دارند.
شما در این مجموعه دست روی پرونده جنجالی جیسون رضاییان هم گذاشتهاید. گرچه تا به امروز موضوعات امنیتی و سیاسی در برخی سریالها و فیلمهای سینمایی مطرح شده، اما به شکل سریال گاندو نبوده و طبیعی است علاوه بر موضوع، دغدغه اقتصادی و مالی هم داشتید. بنابراین با جسارت به چنین موضوعی ورود کردهاید. احتمال نمیدادید کار در اواسط متوقف شود؟ اصلا با چه پشتوانهای وارد شدید حتما پشتتان به جایی گرم بود.
حتما پشت مان به یک جا گرم بود. تیم گاندو اعم از نویسنده و کارگردان خیلی زحمت کشیدند. آرش قادری برای نگارش فیلمنامه خیلی انرژی گذاشت یا ما نمونه جواد افشار را نداریم. همه پشتمان به خدا گرم است. میدانستیم مسیر پیچیدهای میرویم، اما دلی قدم به این مسیر گذاشتیم. من چند شب پیش به جواد گفتم که هیچ کارگردانی امکان نداشت گاندو را بسازد. همانطور که میدانید جواد افشار کارگردان صاحبسبکی است و هیچ وقت منتظر کاری نمیماند، زیرا مرتب پیشنهاد سریالسازی دارد، اما واقعاً میگویم که جواد همه جوره پای کار بود. او دغدغهمند کارش را انجام داد. ما در چند فصل این سریال را طراحی کردیم و بعد از این که نخ تسبیح شکل گرفت، پی همه چیز را به تن مالیدیم. میدانستیم به سمت کاری میرویم که ممکن است به کام خیلیها خوش نیاید، اما بعد از 40 سال که نظام و مردم به بلوغی رسیدهاند، فصلاش رسیده که این شفاف سازی و صراحت در جامعه اتفاق بیفتد. باید فرق دلسوز و غیر دلسوز مشخص شود. باید فرق آدمهای گمنام که شبانهروز در این مملکت زحمت میکشند تا کشور پایدار بماند، دانسته شود. باید همه این موارد شفافسازی شود تا مردم بدانند و نباید این جزئیات مخفی بماند. ممکن است صراحت و شفافیت به کام خیلیها خوش نیاید، اما باید شفافسازی کرد.
امروز که ذوق مردم را در کوچه و خیابان میبینیم که با سریال همذاتپنداری میکنند، خوشحال میشویم و خستگیمان درمیآید. من هر شب از آمریکا، کانادا و... پیامهایی از مردم دارم که سریال را دوست دارند و این که فراتر از مرزها مردم این سریال را میبینند، خوشحالکننده است.
این روزها به شکل رسمی و غیر رسمی شاهد فشارهایی روی سریال گاندو هستیم که برخی قسمتها کاملا حذف شود. این فشارها از کجاست؟
(با خنده) سؤالات سخت میپرسید.
به هر حال وقتی شما شفافسازی میکنید، به این موارد هم باید پاسخ بدهید.
اعتقاد دارم باید همه ظرفیت هایمان را زیاد کنیم. اوضاع کشور به گونهای است که باید سعهصدر زیاد داشته باشیم. تحملها کم شده و این اتفاق خوبی نیست. تا به کسی میگوییم بالای چشمت ابروست، روی ترش میکند. نباید ظرفیتها کم شود. شما اگر نگاهی به سریال سازی و فیلمسازی آمریکا داشته باشید، میبینید شخصیتهای سیاسی همچون رئیسجمهور، رئیس مجلس، نمایندگان و دیگر مسؤولان جزو شخصیتهای اصلی قصه هستند و خیلی صریح هم به تخلفات آنها پرداخت میشود.
نمونهاش سریال 24 است که خیلی صریح به همسر و برادر رئیسجمهور یا مسؤولان دولتی میپردازد و دولت هم واکنشی ندارد. معتقدم هر قدر به مردم نزدیکتر باشیم و شفاف سازی کنیم، مردم بیشتر احساس امنیت میکنند و خدمات کشور باورپذیر میشود. باید ظرفیتها را بیشتر کنیم. خطاهای مختلفی در جناحهای سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و... رخ میدهد. خب همه آدمها معصوم نیستند و احتمال اشتباه در هر فردی وجود دارد. نباید کل جریان را زیرسؤال برد. باید تفکیکسازی صورت بگیرد. نباید زیرسؤال برد. با توجه به این که در سالهای اخیر شفافسازی صورت نگرفته، ظرفیتها کم شده است. این در حالی است که مردم ما هوشیار هستند و آگاه. مردم حق دارند تفاوت کار خوب یا بد، عملکرد صحیح یا نادرست را ببینند.
چرا در برخی قسمتهای سریال وقتی حرف از سازمانهای جاسوسی میشود، خیلی مستقیمگویی میکنید و اطلاعات مستقیم به مخاطب ارائه میشود؟ هدفتان از این مستقیم گویی چه بوده؟ این در حالی است که بیشتر مردم در حال حاضر از طریق شبکههای مجازی به چنین اطلاعاتی دسترسی دارند.
قصه سریال گاندو بر اساس اتفاقات واقعی است که در کشور رقم خورده است. ما یک سال زمان برای طراحی و تحقیق این سریال زمان گذاشتیم. البته اسامی داخلی واقعی نیستند، اما داستان واقعی است. همچنین وقتی حرف از نهادها و سازمانهای جاسوسی میزنیم، چون بر اساس مستندات است به شکل مستقیم به آنها پرداختهایم. ما هیچ تحریفی در داستان نکردهایم. زمانی که ما به پرونده جاسوسی جیسون رضاییان پرداختیم، نمیخواستیم خیلی سریع از این پرونده رونمایی کنیم، بلکه میخواستیم مردم با فضای داستان جلو بروند و بعد متوجه شوند. ولی از آنجا که شبکههای مجازی دامنهاش وسیع شده بعد از اولین قسمت مردم متوجه شدند پرونده جیسون رضاییان است. همچنین در کنارش دیگر پروندهها واقعی است. از سوی دیگر اوباما، رئیسجمهور آمریکا شخصا درگیر پرونده جیسون بود و این واقعیت داشت که 7/1 میلیارد دلار را وارد ایران کرد. اهمیت این پرونده به حدی بود که شخص رئیسجمهور که معمولا هیچوقت درگیر نمیشود، پیگیر بود و آنها ضربه به مردم ایران زدند. پس ما مسیر را درست رفتیم و میتوانم به یقین بگویم سریال گاندو در این حوزه دست روی واقعیتها گذاشت.
آرش قادری فیلمنامههای معمایی و جاسوسی نوشته است، اما تا به امروز فیلمنامهای به قدرت گاندو ننوشته بود. آیا در کنار او افرادی از سازمان امنیتی ایران حضور داشتند؟
مدیریت پروژه گاندو براساس استانداردی شکل گرفت و مدعی هستیم که در این ژانر در 40 سال گذاشته، مجموعهای تولید نشده است. در واقع استانداردسازی در این گونه سریال رقم خورده است. ما شتابزدگی نداشتیم و با صبر کارمان را انجام دادیم. یک سال تحقیق و پژوهش با حضور کارشناسان نخبه داشتیم و همه زوایای مختلف مورد ارزیابی قرار گرفت. بنابراین بدون شتابزدگی و تحقیق، نگارش، پیشتولید و تولید انجام شد. با طمانینه کار کردیم تا به قول معروف دم بکشد. باید بگویم ما بلوغ آرش قادری را در فیلمنامه گاندو میبینیم. او نویسنده باتجربهای است و کولهبار تجربیاتش را به سریال گاندو آورد و آن را نوشت.
معمولا در چنین آثاری عوامل با احتیاط پای کار میآیند و نگران کارهای بعدی شان هستند. آیا سراغ بازیگری رفتید که نخواهد با پروژه همکاری کند؟
مسلما در هر پروژهای محدودیت نگاهها وجود دارد. ما از روز اول با جواد افشار هیچ مشکلی نداشتیم و برای عوامل پشت یا جلوی دوربین به کسی خواهش یا تمنا نکردیم، بلکه سراغ کسانی رفتیم که اعتقاد داشته باشند. سخن کز دل برآید لاجرم بر دل نشیند. اگر قرار بود کسی را بیاوریم که اعتقاد ندارد، مسلما وقتی دیالوگ میگفت بدون روح و انرژی میگفت و همه زحمات زیرسؤال میرفت. همه عوامل از بازیگر گرفته تا پشت صحنه همدلانه پای کار بودند و کار در نهایت آرامش انجام شد. واقعا هیچ حاشیهای نداشتیم. داریوش فرهنگ نقش به این زیبایی آفرید یا وحید رهبانی که بعد از این همه درس خواندن و تجربه تئاتری به بلوغ بازیگری رسیده و در این سریال کولاک کرد. همه بازیگران زحمت کشیدند. واقعا پیام دهکردی با جان و دل کار کرد.
شنیدهایم دهکردی برای بازی در نقش مایکلهاشمیان وزن اضافه کرد؟
بله، 25 کیلو وزن اضافه کرد. او هنگام پیشتولید راشهای جیسون را میدید و خیلی برای در آوردن نقشش زحمت کشید. روی زبان، گویش، وزن و... دهکردی از نخبههای تئاتر است و به نظرم برای درآوردن نقش بدمن کولاک کرد. او یک جاسوس را به معنای واقعی خلق کرد. همچنین محمدرضا شریفینیا که خیلی بازی پیچیدهای داشت، خوش درخشید.
بازیگرانی که برای سازمان امنیتی انتخاب کردید، خیلی جوان هستند، حتی چهرههایشان به بچههای دبیرستان میخورد. آیا در واقعیت هم اینطور است و جوانان در سازمان امنیتی فعال هستند؟
در طبقهبندی شخصیتهای امنیتی ما داریوش فرهنگ را داریم که سن و سالی دارد. در کنار او خسرو شهراز، بازیگر نقش بازجو هست که به نظرم بازی فوقالعادهای دارد و از حرفهایهای تئاتر است. در رده فرمانده میانی وحید رهبانی را گذاشتیم و در کنار او جوانان دغدغهمند که روحیه جهادی و جنگندگی دارند، قرار دادهایم که گرههای خاص پروندهها را باز میکنند. در واقعیت هم اینطور است که جوانان پای کار هستند و با واقعیت انطباق دارد. ما در لایههای کار نیروهای جوان تازهنفس داریم که بزرگترها بالای سرشان هستند و آنها را راهبری میکنند، بنابراین ما تحریف نکردهایم و سریال کاملا بر اساس مستندات واقعی ساخته شده است.
سریال گاندو خیلی مردانه است و با وجود اینکه زنان در سریال پراکنده حضور دارند، اما نقشهایشان کلیدی نیست. چرا تا این حد مردانه ساختهاید؟
(با خنده) فضا فکر کنم فمنیستی شد! اتفاقا ما هفت یا هشت زن در قصه داریم که نقشهای کلیدی بازی میکنند. حال باید دید که کلیدی را از کدام منظر شما دیدهاید. سارا خویینیها و آزیتا ترکاشوند (مرجان و گلی) نقشهای منفی زن قصه را بازی کردند که چنین زنانی در دهههای گذشته در پروندههای جاسوسی نقشهای زیادی داشتند. شخصیتهایی که خیلی هم پیچیده بودند و ما در درام قصه از آنها استفاده کردیم. از طرف دیگر مامور امنیتی خانم داریم که لیلا اوتادی آن را بازی میکند و در جاهایی ورود پیدا میکند که مردان نمیتوانند ورود داشته باشند. نقش او کم نیست یا از طرف دیگر سوگل طهماسبی را داریم که نقش زن محمد (وحید رهبانی) را بازی میکند که نمونه صبوری است یا مادر محمد را نسرین نکیسا بازی میکند که در صحنههای مختلف ما رابطه محمد با مادرش را میبینیم. یا کمند امیرسلیمانی نقش منفی زن را بازی میکند. برخلاف شما معتقدم زنان درست سر جایشان نشستهاند و اگر میخواست پررنگ شود، غلو میشد. در مجموع سریال گاندو پربازیگر و سخت بود و مدیریت آنها کار راحتی نبود.
گاهی به سریال نگاه میکنیم این طور استنباط میشود که فضای کشور امنیتی است و همه مردم تحت نظر هستند.
در یک کلام باید بگویم طلا که پاک است چه منتش به خاک است؟ وقتی شهروند محترم زندگی کند کسی کاری به او ندارد. خب اگر اینطور باشد شما وقتی سریال 24 هم ببینید حتما با خودتان میگویید که فضای آمریکا امنیتی است و همه حواسشان هست. امنیتی بودن یک کشور نشاندهنده توانایی و هوشیاریاش است و آرامش برقرار است. وقتی آرامش حاکم باشد شما سرتان را روی بالش میگذارید و با خیال راحت میخوابید. بنابراین نگاه گاندو به نگاههای مریض و فاسدی هست که در حوزه امنیت ملی است.
در این سریال نه تنها تابوشکنی به لحاظ موضوع کردهاید، بلکه در ساختار هم این اتفاق افتاده است. معمولا سریالها در قسمتهای ابتدایی به معرفی شخصیتها اختصاص دارد، اما شما در همان قسمت اول میخ را به قول معروف کوبیدید. آیا میخواستید به لحاظ ساختار سریال گاندو به سریالهای جاسوسی خارجی نزدیک باشد؟
بله. ما در همان قسمت اول میخ را کوبیدیم و میخواستیم با یک داستان پر گره مخاطب را درگیر کنیم. در فضای فنی و تولید این اتفاق نمیافتد، چون استانداردهایمان با آن طرف فرق میکند، اما به لحاظ محتوا کمتر از آنها نیستیم و استانداردهای درام بالاست. در مجموع جایگاه فیلمسازی ما پایین نیست و جایگاه خوبی داریم. هدف ما این بود که تمام توان خود را بگذاریم و کاری بسازیم که استانداردهایش بالا باشد تا بعد از آن هر کس دیگری کار میکند از این استاندارد پایین تر عمل نکند، زیرا ما با گاندو توقع مردم را بالا بردیم. البته همین هم کار ما را برای ساخت فصلهای بعدی سخت میکند، چون توقع مردم از ما بالا رفته است. بازتابهایی که از مردم دریافت میکنیم نشان میدهد خیلی ارتباط گرفتهاند. البته میدانیم که ایرادهایی هم داشتیم، اما همه با انرژی کار کردند. خیلی بیخوابی کشیدهایم و هر شب پای میز مونتاژ کلی بحث میکنیم که ایکاش این صحنه را این طور میگرفتیم و... به هر حال اگر بخواهیم گاندو یک را یک بار دیگر بسازیم حتما متفاوت با آن چیزی میشد که الان پخش میشود.
آیا قرار است ادامه گاندو را بسازید؟
از ابتدا ما این سریال را در چند فصل برنامهریزی و طراحی کرده بودیم. حال باید دید قسمت چه میشود. البته در حال حاضر خیلی خسته هستیم، چون سریال پیچیدهای ساختیم و باید دید حجم فشارها چطور میشود. اگر قرار باشد گاندو بیپروا و شفاف نباشد، نساختنش بهتر از ساختنش است.
تصور مردم از ماموران امنیتی، افرادی کلاسیک و با چهرهای خشک و رسمی است، اما این اتفاق در سریال گاندو رخ نداد و به غیر از داریوش فرهنگ که نقش عبدی را بازی میکند که سبک خاصی در سریال دارد، بقیه خیلی راحت هستند از جمله وحید رهبانی و دیگر بازیگران. یعنی این افراد شوخی هم میکنند و خشک و رسمی نیستند. آیا با واقعیت این موضوع انطباق دارد یعنی ماموران امنیتی اینطور هستند که شما نشان دادید؟
بله با واقعیت انطباق دارد و ضمن اینکه کاملا میخواستیم مخاطب همذاتپنداری کند. ممکن است در اذهان عمومی فکر کنند ماموران امنیتی خشک و رسمی هستند، اما این طور نیست و آنها هم مثل بقیه زندگی میکنند و مردمی هستند. ما با واقعیت جلو رفتیم و تحریف نکردیم. به نظرم این هم در کار در آمده است و آقای افشار هم از همه تجربیاتش در همه این سالها استفاده کرده و شخصیتها را شیرین در آورده است. بهطوری که جوانان قصه گاندو الگوی جوانان و نوجوانان و تبدیل به قهرمان شدهاند. ما شخصیتهای بزرگی در کشور همچون قاسم سلیمانیها داریم که جوانان با آنها همذاتپنداری میکنند و این اتفاق هم در گاندو رخ داده و الگوسازی کرده است.
در یکی از سکانسها، فرهاد قائمیان بهعنوان جاسوس گوش فردی را که برایش کار میکند، میکند و این صحنه خشونت در تلویزیون نشان داده میشود. در حالی که سالهای گذشته آییننامهای در تلویزیون تصویب شده بود که صحنههای خشن نشان داده نشود. آیا شما برای این صحنه با مشکلی روبهرو نشدید؟
این سکانس خیلی بیشتر بود و درگیری وحشتناکتر، اما از آنجا که خانواده پای تلویزیون نشسته، کمش کردیم. اما اگر فقط به هل دادن اکتفا میکردیم، صحنه قتل در نمیآمد. به همین دلیل مجبور بودیم استانداردهای محتوایی را نشان بدهیم.
پس این صحنه ممیزی شد؟
بله هم خودمان و هم پخش سازمان ممیزی کرد. البته باید در این بخش از مصاحبه از بازی فوقالعاده فرهاد قائمیان بگویم که واقعا مخاطب در این سریال شاهد یک بازی جدید از قائمیان است که با هیچ کدام از کارهایش قابل مقایسه نیست. واقعا بازی بینظیری دارد بهویژه در این سکانس و سکانس بازجویی که بعد از قتل انجام شد.
پرونده جیسون مربوط به اطلاعات سپاه بود. تا چه میزان همکاری داشتند؟
خیلی همکاری بود. البته برای برخی این سؤال شکل گرفت که پرونده در اطلاعات است یا اطلاعات سپاه. باید بگویم همه دستگاههای خدوم کشور در یک راستا زحمت میکشند و برای پرونده جیسون و پروندههایی که به این ماجرا مربوط بود، کمک کردند.
اما در یک بخش از سریال اختلاف بین این نهادها را برای بررسی پرونده نشان میدهید.
ما اختلاف را نشان ندادیم بلکه تفکیک ماموریت را نشان دادیم. رابطه ویژهای بین دستگاههای امنیتی است و با یکدیگر تعامل دارند. ما تحقیق و پژوهش گستردهای انجام دادیم و هدف این بود که شفاف با مردم حرف بزنیم و درام سریال گاندو واقعی است.
چالش سریال بیشتر میشود!
در قسمتهای آینده چالشهای سریال گاندو بیشتر میشود، به همین دلیل تهیهکننده سریال گاندو تقاضا دارد همه سعه صدر داشته باشند. او عنوان کرد: باید با مردم شفاف صحبت کرد، چون مردم شفافیت را دوست دارند. امینی اعتقاد دارد صراحت و نقد باعث همبستگی، وحدت و مودت میشود.
تهیهکننده و کارگردان در یک صحنه از سریال گاندو بازی کردند و امضای خودشان را گذاشتند. امینی در این باره گفت: معمولا در فیلمهایی همچون دلشکسته، شکارچی شنبه و... که کارهای خودمان بوده، بازی کردم، اما در سریال گاندو نمیخواستم بازی کنم، ولی از آنجا که گروه در خارج از کشور برای یکی از شخصیتها گزینهای نداشت، افشار از من خواست بازی کنم، به همین دلیل من شرط گذاشتم باید خودش هم بازی کند. اولین بار است افشار در کارش بازی کرده و اولین امضایش را گذاشته است.
واکنش جیسون
تهیهکننده سریال گاندو در بخشی از مصاحبه اعلام کرد وقتی اولین قسمت سریال گاندو پخش شد، جیسون رضاییان در شبکه بی.بی.سی تکذیب کرد که برای جابهجاییاش یک میلیارد و 700 میلیون دلار هزینه شده بود و چند روز بعد از آن هم در دیگر شبکهها درباره همین مساله صحبت کرد.
امینی درباره هزینه سریال گاندو هم توضیح داد که براساس عرف استانداردهای تلویزیون بوده و نه بالاتر. نکته جالب اینکه این تهیهکننده بر خلاف دیگر تهیهکنندگان بدقول با همه عوامل تسویهحساب کرده و پرونده سریال را به لحاظ مالی باز نگذاشته است.
فاطمه عودباشی
رسانه
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در واکنش به حمله رژیم صهیونیستی به ایران مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
یک نماینده مجلس:
علی برکه از رهبران حماس در گفتوگو با «جامجم»:
گفتوگوی «جامجم» با میثم عبدی، کارگردان نمایش رومئو و ژولیت و چند کاراکتر دیگر
یک کارشناس مسائل سیاسی در گفتگو با جام جم آنلاین: