یادداشت‌های روزانه علیرضا قزوه از سفری 5 ساله به سرزمین فیلم‌های هندی

قطار خاطرات آقای شاعر از هندوستان

تجربه نشان داده «بعضی» آدم‌ها با قرار گرفتن در موقعیت‌هایی تازه که کمتر در آن تجربه دارند، می‌توانند عملکردی موفق‌تر از آدم‌هایی داشته باشند که در آن حوزه تخصصی کار می‌کنند.
کد خبر: ۱۲۱۲۲۱۱

اطلاعات فوری
عنوان: قطار مهاراجه
نویسنده: علیرضا قزوه
ناشر: سوره مهر
تعداد صفحات: 189
قیمت: 9000 تومان
پیش‌بینی زمان مطالعه: 4 تا 6روز

حکایت سفرنامه قطار مهاراجه و نویسنده آن یعنی علیرضا قزوه نیز دقیقا ماجرایی از همین جنس است. قزوه که برای اهالی شعر بیشتر با مجموعه شعرهایی همچون از نخلستان تا خیابان، پرستو در قاف، عشق علیه‌السلام و با کاروان نیزه شناخته می‌شود، دست به قلم شده تا به جای به نظم کشیدن کلمات، آنها را در قالب یک نثر روان و خواندنی دربیاورد. نثری که حاوی خاطرات حضورش از سال 1386 تا 1391 به عنوان رایزن فرهنگی جمهوری اسلامی ایران در کشور هندوستان است.
قزوه در این کتاب سعی کرده در کنار ثبت و ضبط خاطرات خود از حضور در یک جایگاه دیپلماتیک، نقبی هم به فرهنگ و آداب و رسوم مردم هند به‌ویژه مسلمانان آن بزند. روحیه کنجکاو او در کنار گیرایی بالای حسی‌اش به عنوان یک شاعر باعث شده توجهش بر موضوعات و اتفاقات پیرامون بیش از سایر نویسندگان باشد و اتفاقا همین نکته است که باعث شده قلم او در مقایسه با برخی سفرنامه‌نویسان دیگر روان‌تر و خواندنی‌تر باشد.
نکته جالب توجه دیگری که راوی این کتاب سعی کرده به آن اهتمام بورزد، عدم خودسانسوری است. درواقع صراحت قزوه در بیان خاطراتش آن هم به عنوان شخصیتی که در دوره حضور در هند، جایگاهی دیپلماتیک داشته، باعث شده حس همذات‌پنداری بیشتری در مخاطبان نسبت به خاطرات او از این سفر ایجاد شود. به این موارد خلاصه‌نویسی و پرهیز او از طولانی‌نویسی را هم باید اضافه کرد.

همیشه هم نباید به احترام دیگران کلاه از سر برداشت
روسری بر سر، در معبد سیک‌ها!

قزوه در موارد متعددی در این کتاب به سفرهای مختلفی که در نقاط مختلف هند رفته و تجاربی که از این سفرها به دست آورده اشاره می‌کند. یکی از نمونه‌های جلب آن مراجعه او به معبد سیک‌ها [یکی از ادیان پرطرفدار در هندوستان] و آداب و رسوم مخصوص آنهاست: «امروز با خانواده سری زدیم به معبد سیک‌ها در خیابانی نزدیک کانات پلاس. بعدها فهمیدم «کانات» همان قنات و «پلاس» هم همان قصر است؛ یعنی قصر کاریز. برای ورود به معبد، باید پارچه‌ای شبیه روسری به سرم می‌بستم. در معبد سیک‌ها این اجبار شدید است؛ سر هر مرد و زن داخلی و خارجی روسری می‌گذارند! در بین هندوها و سیک‌ها رسم است وقتی نزد مقام والایی می‌روند یا به معبد می‌رسند، روی سرشان پارچه‌ای می‌بندند؛ درست برخلاف ما که فکر می‌کنیم وقتی به حضور شخص والامقامی می‌رسیم، باید به نشان ادب کلاه را از سرمان برداریم. خلاصه دستمالی نارنجی‌رنگ سر من کردند و پشتش را هم خودشان برایم گره زدند و وارد معبد شدم. با خانم و بچه‌ها عکس هم انداختیم. بعدها متوجه شدم که چرا مهدیه و مائده [دختران راوی] این‌قدر در معبد به من خندیدند!»

رسوم عزاداری در مرشدآباد هند
10 هزار هندو در مراسم محرم!

یکی دیگر از بخش‌های جالب سفرنامه قزوه به هندوستان حضورش در مراسم‌ عزاداری شیعیان این کشور در ماه محرم است. برای نمونه در ارتباط با حضور پیروان مذاهب دیگر در این مراسم در هندوستان می‌نویسد: «امروز روز اول ماه محرم بود. به امام‌باره [معادل همان حسینیه می‌شود] بزرگ مرشدآباد آمدیم. کنار امام‌باره، به نشانه ذوالجناح، اسب سفیدی بسته بودند. بیشتر پرچم‌ها یک شکل بودند. بعد که نوشته‌هایشان را خواندیم، دیدیم پرچم‌ها مال صد و اندی سال قبل است و همه از اصفهان آورده شده. از این دو برادر که یادگار نواب‌های مرشدآباد بودند، پرسیدیم: «اینجا در مراسم عزاداری امام حسین(ع)، چند نفر شرکت می‌کند؟» گفتند: «همه مردم اینجا؛ یعنی تقریبا همه 20 هزار نفر در این مراسم شرکت می‌کنند.» گفتیم: «تعداد شیعیان چقدر است؟» گفتند: «حدود 4000 نفر.» از تعداد اهل تسنن هم سؤال کردیم. 6000 نفر بودند. با یک حساب سرانگشتی، متوجه شدیم ده هزار هندو هم در این مراسم شرکت می‌کنند.» فرزندان نواب برایمان تعریف کردند در قدیم، بعضی از هندوها و اهل تسنن، در مراسم عزاداری امام حسین(ع)، عهده‌دار مسؤولیتی بوده‌اند. مثلا، چراغ‌داری این مراسم را نواب‌ها به هندوها می‌سپردند و تا هنوز فرزندان‌شان این وظیفه را به خوبی انجام می‌دهند.»

ورزشی که دومین عشق و تفریح بزرگ هندی‌هاست
شادی بعد از کریکت

سفرنامه‌نویسان معمولا به توصیف دیدنی‌ها و غذاها و برخی آداب و رسوم مردمی که به سرزمین‌شان سفر کرده‌اند، می‌پردازند؛ اما قزوه در این کتاب خاطره‌ای هم در ارتباط با علاقه شدید مردم هند به ورزش کریکت نوشته است: «بعد از فیلم هندی، دومین عشق و تفریح بزرگ هندی‌ها ورزش کریکت است! روزهایی که مسابقه کریکت برگزار می‌شود ـ به‌خصوص جام‌جهانی کریکت، که بیشتر هم هندی‌ها و پاکستانی‌ها یک پای فینال‌اند ـ همه جای شبه‌قاره تقریبا تعطیل است و همه می‌نشینند پای تلویزیون! مسابقه کریکت معمولا از صبح تا عصر طول می‌کشد و هر چه برای ما خسته‌کننده است، برای جماعت هندی‌ها لذت‌بخش است. اغلب هم یک‌یا دو شبکه تلویزیون هندی مشغول پخش کریکت‌اند. یک شب هم در هند در مسابقه جهانی کریکت، پاکستان را برده و تمام خیابان‌ها پر شده بود از جمعیت و همه شادی می‌کردند. از همه جالب‌تر، کار من و دکتر ضیایی بود که رفتیم قاطی هندی‌ها و بوق زدیم و شادی کردیم. تازه خیلی هم چسبید. هیچ‌کس هم نفهمید ما ایرانی هستیم!»

احسان سالمی
روزنامه‌نگار

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها