یک کارشناس روابط بینالملل در گفتگو با جامجمآنلاین مطرح کرد
به گزارش جام جم آنلاین، روز بیست و دوم ماه رمضان، در حالی که اغلب مردم خودشان را برای آخرین شب قدر رمضان سال 98 آماده میکردند، انتشار خبر قتل همسر دوم محمدعلی نجفی، چهره شناخته شده جریان اصلاحات تمام کشور را در شوک بزرگی فرو برد.
نجفی علی رغم آنکه سالهای زیادی از دوره وزارتش در دولتهای مختلف اصلاحات گذشته، اما به دلیل آنکه چند ماه قبل با حاشیههای زیادی شهردار تهران شده و طی مدت کوتاهی دو بار استعفا داده بود؛ به خوبی برای مردم شناخته شده بود.
او که مدام از سوی جریان رسانهای اصلاحات به عنوان نخبه و سیاستمداری هوشمند معرفی میشد، در ابتدای دولت روحانی یک بار برای جایگاه وزارت آموزش و پرورش، بار دیگر به عنوان معاوت رئیس جمهور، مدتی تحت عنوان مشاور رئیس جمهور و بعد از آن با وجود مخالفتهای مکرر دستگاههای امنیتی به عنوان شهردار معرفی شده بود. جابهجایی های مکرر او در جایگاههای مختلف سیاسی طی عمر دولت حسن روحانی نشان از آن دارد که این جریان برای استفاده از باقی ماندهی محبوبیتی که او در دهه شصت داشت حاضر بود به هر کاری دست بزند. اما بالاخره یک سال پیش وقتی او علی رغم تلاشهای رسانهای و آشکار اصلاحات دو بار پشت سر هم از مسئولیتش در شهرداری تهران استعفا داد و با فاصله کوتاهی به دلیل ازدواج مجددش با زنی که 30 سال از خودش کوچکتر بود تبدیل به حاشیه بزرگی شد؛ جناح اصلاحات به خداحافظی با او در عرصه سیاست رضایت داد.
میترا استاد از چه زمانی وارد زندگی نجفی شد؟
ماجرا از آنجا شروع شد که تصاویری صمیمانه و خارج از عرف از او و زن جوانی در صفحه اینستاگرامش منتشر شد در حالی که شعری عاشقانه برای آن نوشته بود. انتشار این عکس مثل بمب در رسانه و فضای مجازی صدا کرد؛ بلافاصله تصاویر بیشتری منتشر شد و پس از آنکه حاشیهها درباره نوع رابطه این دو بالا گرفت؛ میترا استاد به عنوان همسر عقدی نجفی با رسانه ها گفتگو کرده و اعلام کرد؛ ازدواج مجدد جرم نیست و نباید درباره زندگی خصوصی کسی که سالهای طولانی برای نظام زحمت کشیده دخالت کرد.
این گفتگو البته اوضاع را برای جریان اصلاحات که زنان فعالی در حوزه فمنیسم داشت خراب کرد. زنان فعال فمنیسم که در شرایط مشابه احتمالا به دفاع از حقوق همسر اول می پرداختند این بار با سکوت عجیبی تلاش کردند این اقدام را خالی از اشکال نشان بدهند.
قتل همسر جوان با اسلحه سازمانی!
هنوز چند ماهی از این ماجرا نگذشته بود که این بار خبر قتل این زن توسط چهره محبوب جریان اصلاحات باب جدیدی را برای نمایش تناقضات رفتاری اصلاح طلبان باز میکند. از همان ساعات اولیه انتشار خبر قتل رسانههای اصلاح طلب در اقدامی هماهنگ تلاش میکنند نخبه محبوبشان را تبرئه کنند. خبرگزاریهای ایسنا و ایلنا در حالی که هنوز پلیس خبر دقیقی درباره احتمال دست داشتن نجفی در این قتل اعلام نکرده بود، در خبرهای متعددی تلاش میکردند با قطعیت از نقش نداشتن نجفی در قتل همسرش بگویند؛ نجفی اما درست زمانی که این رسانهها در تلاش برای تبرئه او بودند با پای خود به پلیس آگاهی مراجعه کرده و به قتل همسرش اعتراف کرد.
پلیس کمی بعد اعلام کرد از ابتدا با وجود نامه ای که او از خود به جا گذاشته بود؛ برایش مسجل بوده که قاتل میترا استاد کسی جز نجفی نیست اما از آنجا که او پیش از این هم یک خودکشی ناموفق داشته و در متن نامه نیز به همین موضوع اشاره کرده بود برای جلوگیری از اقدام به خودکشی او تصمیم گرفته بودند نامی از او به عنوان قاتل در رسانهها مطرح نشود.
واکنشهای عجیب رسانههای اصلاح طلب به ماجرای قتل میترا استاد، تا پیش از اعتراف نجفی را شاید بتوان قابل اغماض دانست؛ به بیان دیگر شاید طبیعی باشد که یک جناح سیاسی تلاش کند از ایجاد شایعاتی که برایش هزینهساز خواهد شد جلوگیری کند؛ اما بعد از اعلام اعتراف نجفی به موضوع قتل همسرش در نهایت ناباوری نه تنها تلاشهای رسانهای اصلاحات فروکش نکرد، بلکه وارد فاز جدیدتری شد که تا امروز نمونه آن شاید حتی در دنیا هم دیده نشده بود.
واکنشهای عجیب اهالی اصلاحات
چهرههای مختلفی از رسانههای اصلاحات واکنشهایی شاید هماهنگ را در چند دسته شروع کردند. برخی در ابتدا تلاش کردند وانمود کنند قتل توسط نجفی صورت نگرفته و او این جرم را به گردن گرفته است؛ انتشار گفتگوی خبری نجفی که چند باری در آن اعلام میکند همسرش را به دلیل آنکه تهدیدش میکرده تصمیم دارد مطالبی علیه او را در رسانه منتشر کند کشته است و قرار گرفتن این اعتراف هولناک در کنار توئیتی که خبرنگار انصافنیوز ظهر روز قتل درباره قرار گفتگویی که با این زن داشته است؛ نقشه اولیه رسانههای اصلاح طلب را نقشه بر آب کرد.
کمی اما ماجرا رنگ و بوی تازهای به خود گرفت؛ تلاش ها برای توهین و اتهام به مقتول شروع شد. از ادعای روابط نامشروع همسر دوم نجفی تا نفوذی بودن او؛ خبرنگاران اصلاح طلب به هر کار غیر اخلاقی برای تبرئه چهرهای که پیش از این در ماجرای انتخابش به عنوان شهردار حسابی برایش تبلیغ کرده بودند دست زدند.
یکی از این خبرنگاران در توئیتی ادعا کرد میترا استاد روابط نامشروعی داشته که براساس حکم اسلامی او را مهدورالدم میکرده؛ پس اقدام نجفی یک رفتار غیورانه و اسلامی! در واکنش به خیانت همسرش بوده است. این مطلب واکنشهای زیادی در پی داشت که البته با مصاحبه دختر نجفی که اعلام کرد اختلافات پدرم و میترا به هیچ وجه ناموسی نبوده بار دیگر نقشه دیگری از این جربان را با شکست مواجهه کرد.
اتهامات غیر اخلاقی به مقتول برای تبرئه قاتل
موضوع اما به همین جا ختم نشد؛ تلاش دسته جمعی تعدادی از چهره های رسانهای و غیر رسانهای اصلاح طلب برای انداختن توپ به زمین جناح مخالف جدیدترین ورژن باور نکردنی این جریان برای تبرئه مهره مورد علاقهشان از یک پرونده خشونت خانگی و قتل بود. این موضوع به حدی غیر قابل باور بود که در ساعات ابتدایی به عنوان یک شوخی مطرح میشد اما در نهایت ناباوری یک ادعای جدی از سوی جریان اصلاحات بود.
این بار هم با اتهامهای زشت و غیر اخلاقی به زن متوفی تلاش کردند از او با عنوان «پرستو» یاد کنند که اصطلاحی در ادبیات سیاسی است و به زنی اشاره دارد که با روش های اغواگرانه و جنسی اطلاعات امنیتی به دست می آورد . در این ادعای موهن نه تنها به دستگاههای امنیتی کشور و جناح مخالف توهین شده بود بلکه آبرو و عفت زنی متاهل که توسط همسرش به قتل رسیده بود را نیز مورد حمله قرار داده بودند؛ موضوعی که گویی کوچکترین اهمیتی برای بازیگران این جناح سیاسی ندارد.
در روزهای ابتدایی تب و تاب انتشار این خبر، خبرنگاران اصلاح طلب در رفتارهایی جنونآمیز برای تبرئه جناح سیاسیشان دست به هر کاری میزدند؛ تا جایی که یکی از خبرنگاران روزنامه آرمان در اقدامی انتحاری با انتشار متنی عجیب در اینستاگرامش، از محمدعلی نجفی برای اقدام به این قتل تشکر کرد و او را یک قهرمان معرفی کرد!
چهره دیگری از این جریان نیز مسئولیت برخط کردن کاربران شبکه اجتماعی توئیتر را بر عهده داشت و در اقدامی باور نکردنی با ایجاد هشتگ من هم همسرم را کشتهام تلاشهایی برای عادی سازی قتل صورت گرفته را شروع کرد.
اصل این رفتارها گرچه به دلیل تضاد آشکارش با موازین اخلاقی و انسانی غیرقابل قبول بود اما با استاندارد خبری «دروغ بزرگ» کاملا سازگاری داشت و توانست این باور را در میان تعدادی از کاربران شبکههای اجتماعی ایجاد کند که مقصر اصلی در ماجرای قتل این زن دستگاههای امنیتی کشور هستند!
اصل خبری دروغ بزرگ شیوه ای بسیار قدیمی در رسانه است که میگوید دروغ هر چه بزرگتر باشد راحت تر پذیرفته خواهد شد. در خصوص این پرونده نیز نسبتهای دروغ این جریان به مقتول و جناح مخالف از همین اصل پیروی میکردند. حالا زمان آن است که ببینیم دستگاههای مرتبط در جریان بررسی پرونده قتل میترا استاد به ماجرای روشهای غیر اخلاقی جناح اصلاحات که اتفاقا هر کدامشان با توجه به اتهام روابط نامشروع یا ترویج و تشویق به خشونت و آدم کشی میتوانند پیگرد قانونی داشته باشند هم خواهند پرداخت و این بازیگران رسانهای را برای رفتارهای دون شان رسانه و حرمت خبرنگاری مورد بازخواست قرار خواهند داد یا نه!
یک کارشناس روابط بینالملل در گفتگو با جامجمآنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد