در واکنش به حمله رژیم صهیونیستی به ایران مطرح شد
حضور نامیها در تلویزیون
یکی از بزرگترین نکات قوت سریالهای ماه رمضان امسال حضور دوباره چهرههای ناآشنا و محبوب بازیگری در قابتلویزیون بود. در صدر فهرست بازیگرانی که پس از مدتها بینندگان با دوباره دیدن هنرشان به بهانه مجموعهای مناسبتی در این ماه به وجد آمدند، حضور استاد علی نصیریان در نقش کریم بوستان سریال برادر جان است. با گذشت 80درصد از قسمتهای این سریال از شبکه سه بهرغم همه نقد و نظرات اهالی رسانه به اجزای مختلف مجموعههای تولیدی ماه رمضان، همگی درخصوص بازگشت بازیگر ماندگار سینما و تئاتر و تلویزیون با هنرنمایی شگفتانگیزش متفقالقولاند. آخرین حضور رمضانی استاد نصیریان به سریال دیدنی میوه ممنوعه در سال 1386 برمیگردد.
از این مجموعه، حسن پورشیرازی هم از جمله بازیگران نامی سینما و تلویزیون است که تماشاگران مجموعههای تلویزیونی نامش را با سریالهای خوبی چون کیمیا، مختارنامه، تنهایی لیلا، نردبام آسمان و نرگس به یاد میآورند. پورشیرازی با سریال برادرجان ویژه ماه مبارک رمضان دوباره به تلویزیون بازگشته است.
جلیل فرجاد از آن دسته هنرمندانی است که بهرغم توان بالای بازیگری چند سالی است کم رنگتر از دیگران در کارهای تلویزیونی حضور دارد و علت این کمکاری را جایی، پیشنهاد نقشهایی کوچک و بیکیفیت بیان کرده است. او را در این سریال هم در کنار دخترش مارال فرجاد، در نقشی کوچک و فرعی میبینیم.
بازگشت بهزاد فراهانی، هنرمند پیشکسوت با مجموعه دلدار از دیگر خوشخبریهای سریالهای رمضانی امسال بود که در نقش پدر پژمان شریفی، شخصیت مقتدر بازیگری خود را بهخصوص پس از فوت فرزندش به نمایش گذاشت.
اما در سریال از یادها رفته پیش از هر چهرهای، بینندگان با دیدن دوباره خالق شخصیت حیدر خوشمرام سریال شب دهم، برای تماشای این مجموعه جلوی گیرندههای خود نشستند تا هنرنمایی دیگری از این بازیگر توانمند سینما و تلویزیون را شاهد باشند. یاری که حضور پررنگی در مجموعههای تاریخی و مناسبتی دارد، پیش از این هم در سریالهای برادر و مثل هیچکس ویژه رمضان بازی کرده، اما در سریال از یادها رفته، با وجود خلآهایی که در نگارش نقش خسرو محسوس است و این کمبودها دست بازیگری چون یاری را برای نمایش توان هنریاش بسته، همچنان بازی زیرپوستی او چه در نقش یک مرد عاشقپیشه و چه رئیسی صاحبنفوذ دیدنی است.
بیتا فرهی یکی دیگر از آن چهرههای محبوب و حرفهای سینما و تلویزیون کشورمان است که بازیهای زیبایش در نقشهای مختلف برای همه خاطرهساز است. کارنامه تلویزیونی فرهی طی سالهای گذشته مملو از کارهای دیدنی چون ولایت عشق، ایراندخت، طلسمشدگان و پدر خاک است. او پس از مدتها با بازی اثرگذارش در نقش یک بزرگزاده ذینفوذ و متمول در مجموعه از یادها رفته به قاب جعبه جادویی برگشته است.
رسول نجفیان هم از جمله هنرمندان کاربلدی است که این سالها جز نقشآفرینی محدود در شماری از آثار، کمکار شده و کمتر میتوان صدای گرم و بازی دلنشین وی را در قالب نقشی تازه دید. آخرین حضورش در رسانه ملی به معمای شاه و در حاشیه برمیگردد. وی در نقش پدر مهربانو از یادها رفته باز هم در قالب شخصیتی اثرگذار در کل اثر به تلویزیون آمد.
اولینها در قاب رمضان
با هر سریال معمولا یک یا چند چهره جدید به عالم هنر معرفی میشوند. هرچند اکثر بازیگران نوچهره این سه مجموعه رمضانی سابقه کار نمایشی و تصویری دارند، ولی از معبر سه شبکه پربیننده تلویزیونی، آن هم در ایام مناسبتی زمینه دیده شدن آنها زودتر فراهم میشود؛ از این رو فرصتی طلایی برای نابازیگران به حساب میآید.
حضور رضا یزدانی، ستاره خواننده پاپ در قامت بازیگر نقش اول سریال از یادها رفته، در نقش مهراد مستوفی از نکات قابل ذکر درباره ترکیب بازیگران مجموعههای ویژه رمضان محسوب میشود. هرچند به خاطر تعدد تجربیات حضور یزدانی در فیلمهای شاخص سینمایی، نمیتوان از او به عنوان بازیگر نابلد و تازهکار یاد کرد، ولی به هر حال این کار نخستین تجربه جدی تلویزیونی اوست.
شخصیت روبهروی یزدانی هم چون او اولین تجربه خود را به عنوان نقش اول زن یک سریال مناسبتی در رسانه ملی پشتسر میگذارد. البته هلیا امامی پیشتر با نقشی فرعی در سریال لژیونر به تلویزیون قدم گذاشته، ولی مطمئنا با از یادها رفته مسیر ترقی را چند تا یکی طی خواهد کرد.
در مجموعه دلدار اغلب نقشآفرینانش جوان هستند. سوگل خلیق، نقش رونا نظری یکی از چهار جوان اصلی سریال را بازی میکند. او طی سال 1395 با سریال پرواز در ارتفاع صفر و مجموعه نجوا به سال 97 پا به رسانه تلویزیون گذاشته ولی با دلدار به عنوان یکی از شخصیتهای اصلی به بینندگان معرفی شد.
شادی مختاری هم مثل خیلی از بازیگران تازهوارد، کارش را در عرصه هنر از سینما و فیلم سینمایی اکران نشده هفت و نیم به کارگردانی نوید محمودی شروع کرده و در نقش ندا، همسر رامین نظری در سریال دلدار به کارگردانی جمشید و نوید محمودی هم اولین تجربه خود در تلویزیون را بهدست آورد.
البته برگ برنده این سریال چون کار خوب پیشین برادران محمودی بهرهمندی از چهرههای جوان به عنوان اساس و شالوده کار است و بهجز این دو بازیگر، افراد دیگری چون شادی مختاری، خیام وقارکاشانی، وحید آقاپور، پیمان مقدمی، مونا کرمی و مهتاب شیروانی به جامعه هنری معرفی شدند.
ندا جیرائیلی در نقش لیلا نیز از جمله بازیگران جدیدالورود سریال برادر جان است. البته وی تجربه خوبی در حوزه سینما و بازی در آثار ارزشمندی چون یحیی سکوت نکرد، ماهی و گربه و قاعده تصادف ایفای نقش کرده و حتی موفق به دریافت سیمرغ نقش مکمل زن جشنواره فجر هم شده است. وی در این سریال به عنوان دخترخوانده کریم بوستان و همسر آراز، یکی از نقشهای کلیدی و پرتنش را بازی میکند، ولی تا به اینجای کار بازی جالب توجهی از او ندیدهام.
مضامین مشابه
همانطور که جهت داستان برادر جان نشان داده، موضوع محوری این ملودرام خانوادگی احیای حقالناس است و پیرنگهای فرعی زیرمجموعه خط اصلی داستانی طرحریزی و اجرا میشود. در این مجموعه چاوش، برادر بزرگتر و سرپرست خانواده نخعی بار این مسؤولیت و بدهکاری را بر دوش میکشد.
قصه سریال دلدار چند وجهی و پرماجرا تعریف شده و در کنار طرح مفاهیم دینی و موضوعات اجتماعی از جمله بیکاری و ازدواج جوانان، مشکلاتهای فرهنگی طلاق، رکود اقتصادی، بزهکاری و قتل غیرعمد، دروغگویی و... در اندازههای مختلف موضوع حقالناس را پیش میکشد.
چه آنجا که حسام محمودی با بازی در نقش سامان به دنبال احقاق حق از دست رفته پدرش در ماهیسرای پژمان است، چه جایی که مهران نائل در نقش کامیار حقالارث خواهر و برادران یتیم خود را بالا کشیده و با سرمایهاش به روشهای نادرست تجارت میکند و مادرش به همین دلیل با او قطع ارتباط کرده، یا رامین با بازی سجاد دیرمینا بدون اجازه و رضایت همسرش، پولش را در کار خود سرمایهگذاری میکند و چه آن بخشی از ماجرا که بهرامی رقیب پژمان شریفی با بازی علیرضا آرا با تقلب در مزایده ماهیسرا برنده میشود و آنجا را به چنگ میآورد و... حکایتهای ریز و درشت پایمال شدن حقالناس را شاهد هستیم.
گریم تصنعی
چهرهپردازی یکی از ارکان هر کار نمایشی و تصویری است، اگر کار درونمایه تاریخی هم داشته باشد اهمیتی دوچندان پیدا میکند. در سریال از یادها رفته غیر از گریم چهره رضا یزدانی که کوتاه کردن موهایش و چهرهپردازی مناسب برای صحنههای خونین مسابقات بوکس روی صورتش نشسته، گریمهای عجیب و نامأنوس زیادی را شاهدیم.
بیشتر از همه، گریم فریده با بازی سیما تیرانداز توی ذوق میزند. بهخصوص شکل دهان و دندانهایش متورم و نافرم به نظر میرسد که موجب شده صدایش را با گرفتگی بشنویم.
همین ایراد را در چهره دیگر اجزای این مجموعه بهخصوص حریفهای بوکس مهراد مستوفی مثل آیدین خطایی میتوان به وضوح دید. همین طور فرم کلیشهای چهرهآرایی فتاح، هفتتیرکش حرفهای داستان با آن چشمبند و سبیل از بناگوش در رفته و دندانهای عجیبش. از گریم سر و صورت بهروز ماجرا هم بهتر است بگذریم.
کامران کامروا
تفتی اینجا، آنجا، همه جا! این تعبیری خلاصه از حضور پررنگ کامران تفتی در بخشها و شبکههای مختلف سیما طی سه سال اخیر است. با این که فینفسه این موضوع ایرادی ندارد، اما در شرایطی که شمار زیادی از بازیگران خانهنشین و کمکار شدهاند، حضور همزمان یک بازیگر در چند برنامه و سریال تلویزیونی تعجببرانگیز و نامتعارف است.
وی بعد از اجرای فصل نخست برنامه وقتشه طی سالهای 96 و 97، دوباره با فصل دوم آن روی آنتن شبکه نسیم آمده. همین طور از نوروز امسال اجرای برنامه موسیقیمحور «دلصدا» را در شبکه چهار سیما بهعهده دارد. با آغاز پخش سریالهای رمضانی هم بینندگان شاهد حضور تفتی در دو سریال برادر جان و از یادها رفته است.
البته به جز تفتی، صحرا اسدللهی، بازیگر تازهوارد به تلویزیون هم به صورت همزمان در دو نقش فرعی سریال از یادها رفته و دلدار به ایفای نقش میپردازد.
تکرار قُلدرهای از آب درنیامده
نویسندگان و کارگردانهای مجموعههای تلویزیونی ما باید بپذیرند که دیگر دوره دیالوگنویسیهای قلدرمآبانه برای برخی صنوف مانند رانندگان و بازاریان به سر آمده و باید نویسندگان ما از بازنمایی تصویر چنین نقشهای سوختهای در آثارشان دست بردارند و کمی به مردم دور و بر خود نگاه کنند تا خالق نقشهای واقعیتری باشند.
کامران تفتی مثل همیشه نقش یک بزن بهادر بیمنطق را در سریال برادر جان بازی میکند. مسلما دلیل این انتخاب از سوی کارگردانها به خاطر فیزیک مناسب و سابقه تفتی در نمایش چنین تیپهایی بوده اما او میتواند با رد کردن این نوع پیشنهادها و پذیرش نقشهای متفاوت، روی دیگری از توان بازیگری خود را که بهتدریج به سطحی از پختگی میرسد، به طرفدارانش نشان دهد.
غیر از کامران تفتی در نقش حنیف، حسام منظور در نقش چاوش و حتی آراز با بازی سجاد افشاریان، سبک بیان و لهجهای قلدرمآبانه را در مجموعه برادر جان به بیننده خود تحمیل میکنند که در بسیاری از صحنهها پذیرفتنی و قابلباور از آب در نیامده است. از آن طرف، معمولا مخاطبان مهدی سلوکی را با بازی در نقشهای مثبت دیدهاند، ولی او در سریال از یادها رفته با چرخشی 180 درجه، نقش بهروز یک پادوی لاتمسلک را بازی میکند.
تغییری که به نظر میرسد نه تنها تماشاگران، بلکه خودش را هم غافلگیر کرده و هنوز برای انتخاب چنین نقشهایی آمادگی لازم را ندارد. چون نتوانسته نه در تقلید کلامی و رفتاری چنین تیپهای تاریخی و نه فرو رفتن در جلد چنین نقشی موفق عمل کند و بیننده را پس میزند.
بزرگترین حاشیه
این قصه «شهرزاد» نیست! این پاسخ عوامل سریال از یادها رفته به مدعیان تکرار قصه سریال نمایش خانگی شهرزاد است. از آنجا که حاشیه و شایعه همزاد هر حرکت تازهای است بهخصوص در رسانه ملی، نباید چندان به این دست حرف و حدیثها آن هم در ایام پخش یک کار توجه زیادی نشان داد.
با این احوال، دستاندرکاران مجموعه مذکور، دلایل خود را برای رد این مدعا این طور بیان کردهاند: قیاس دو مجموعه شهرزاد و از یادها رفته سطحینگری است. البته این موضوع که هر کدام از آنها یک مقطع تاریخی را روایت میکند صحیح است، اما یک قصه و یک جریان ندارد؛ لباسها، صحنه و... بیشباهت نیستند، اما قصه کاملا متفاوت است و جای قیاس ندارد.
بینندگان پیگیر این سریال حتما در ادامه سریال دیدهاند که خط داستانی از نیمه به بعد، متفاوت از آن چیزی است که مدعیان تکرار شهرزاد فکر میکردند. با مرگ دردناک مهراد و ورود شخصیتهای تازه، مسیر داستان سمت و سوی دیگری میگیرد.
سارا صالحی
رسانه
در واکنش به حمله رژیم صهیونیستی به ایران مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
علی برکه از رهبران حماس در گفتوگو با «جامجم»:
گفتوگوی «جامجم» با میثم عبدی، کارگردان نمایش رومئو و ژولیت و چند کاراکتر دیگر
یک کارشناس مسائل سیاسی در گفتگو با جام جم آنلاین:
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد