فروشندگان دوره‌گرد مواد غذایی کنار خیابان‌های تهران این شب‌ها قلیان را نیز به منوی خود اضافه کرده‌اند

شب‌های دودی

چند ساعتی است که سیاهی بر آسمان چیره شده و شب به نیمه خود نزدیک می‌شود. در این ساعات بیشتر نقاط پایتخت از غوغای روزانه خالی شده، اما برخی نقاط دیگر تا چند ساعت بعد از نیمه‌شب هم میزبان مردم بسیاری است که پای بساط فروشندگان دوره‌گرد مواد غذایی را شلوغ کرده‌اند. بساطی‌هایی که از سال‌ها پیش می‌شد رد و نشان آنها را در برخی محله‌های پایتخت پیدا کرد، اما از سال گذشته رفته رفته بر تعدادشان افزوده شد و این شب‌ها کمتر می‌توان در محله‌های تهران مثل فرشته، نیاوران، رسالت، ولنجک و تهرانپارس چرخید و ردی از دکه‌های سیار غذافروشی ندید. این ماجرا فقط در شمال و جنوب شهر کمی متفاوت است؛ در خیابان‌های پایین شهر بیشتر جگرکی‌های سیار را می‌توان دید، اما خیابان‌های شمال شهر بیشتر در قرق دکه‌هایی است که در ماه‌های گذشته تنوع محصولاتشان را اضافه کرده‌اند و علاوه بر فروش مواد غذایی، مشتریانشان را به دود قلیان شبانگاهی نیز مهمان می‌کنند. حاشیه بوستان نیاوران از نقاطی است که در ماه‌های اخیر، به خاطر حضور دکه‌های سیار هر شب شلوغ‌تر می‌شود‌؛ دکه‌هایی که البته هیچ‌کدام از شهرداری یا نهاد دیگری مجوز ندارند و در این محل دور هم جمع شده‌اند.
کد خبر: ۱۲۰۳۱۶۳

اینجا هم مثل خیلی از پاتوق‌های شبانه مشابه در تهران، قلیان پای ثابت جنس‌هایی است که از سوی بساطی‌ها ارائه می‌شود، اما فروشندگان این محل علاوه بر قلیان، انواع و اقسام خوراکی‌ها مثل جگر، جوجه، بلال و آش رشته را نیز می‌فروشند. همچنین دکه‌های سیار حاشیه بوستان نیاوران مثل خیلی از دکه‌های معمولی، چای، نسکافه، سیگار و تنقلات نیز عرضه می‌کنند و اصولا اینجا خیلی از کاسب‌ها با وانت‌هایی پا به این محل می‌گذارند که آن را به شکل همان دکه‌ها درآورده‌اند.
مثلا یک نفر پشت نیسان آبی‌اش اتاقکی چوبی قرار داده و در آن ذرت مکزیکی و اسنک درست می‌کند. کاسبی دیگر نیز با پراید وانت آمده و پشت آن را سقف زده و در آن دل و جگر به سیخ می‌کشد. قلیان‌هایش را هم روی سکویی در حاشیه بوستان چیده و هر که طلب کند، او را از دود قلیان بی‌نصیب نمی‌گذارد؛ قلیان‌های میوه‌ای با طعم‌های پرتقال، لیمو، دوسیب، بلوبری و آدامس دارچین؛ هر قلیان ده تا 15 هزار تومان. یا مثلا در سوی دیگر خیابان، فولکس واگن زرد رنگ تزئین ‌شده‌ای دیده می‌شود که صاحب آن، قسمت میانی سقفش را بالا زده، روی آن سایبان گذاشته و آن وسط پخت و پز می‌کند. در منوی رستوران کوچک او نیز از همبرگر و هات‌داگ گرفته تا سیب‌زمینی ویژه و سوسیس گریل‌شده پیدا می‌شود.
کسب و کاری از سر ناچاری
آرام آرام عقربه‌های ساعت از یک بامداد عبور می‌کند، اما اینجا هر چقدر که زمان می‌گذرد، استقبال مشتری‌ها از دکه‌های سیار حاشیه بوستان نیاوران بیشتر می‌شود. آن قدر که مشتری‌های جدید ناچارند خودروهایشان را دوبله پارک کنند که این موضوع کم و بیش با بحث و جدل بین آنها و برخی بساطی‌ها همراه است.
همه فروشندگان دوره‌گرد این خیابان با وانت، نیسان یا فولکس به این محل نیامده‌اند و برخی وسایلشان را با خودروهای سواری خود به اینجا آورده‌اند. مثل دو جوانی که در گوشه‌ای از این معرکه، بساط جگر و جوجه راه انداخته و ظاهرا همه وسایلشان را بار یک پراید کرده و به حاشیه بوستان نیاوران آورده‌اند.
صاحب این بساط به شوخی می‌گوید که جا دادن این همه میز و صندلی پلاستیکی، منقل، مواد غذایی، قفسه‌های شیشه‌ای، زغال، سیخ و دیگر تجهیزات در یک پراید کوچک کار هر کسی نیست و فوت کوزه‌گری می‌خواهد.
او مشغول باد زدن سیخ‌های جوجه و بال و دل و جگر و آماده کردن آن برای مشتری‌هاست؛ هر سیخ جوجه ده هزار تومان، هر سیخ بال 8000 تومان و هر سیخ دل و جگر 4000 تومان.
مجتبی تعریف می‌کند امشب، سومین شبی است که به این خیابان آمده، او البته می‌گوید پارسال نیز چند ماهی در همین خیابان بساط می‌کرد و همین چیزها را می‌فروخت. مجتبی هم مثل دیگر بساطی‌های این محله، شب‌ها حدود ساعت 10 شب از راه می‌رسد و تا 3 و 4 صبح مشتری‌هایش را راه می‌اندازد.
او خوشحال است از این که با وجود گرانی‌ها، استقبال مردم حداقل در این منطقه از شهر از غذافروشی‌های سیار شبانه بیشتر شده. مجتبی همچنین از وضع کسب و کارش نیز راضی به نظر می‌رسد و می‌گوید در این شرایط کار بهتری گیرش نمی‌آید و فعلا قصد دارد به همین کاسبی ادامه دهد. به همین خاطر، او در تدارک تهیه یک وانت است تا دکه‌ای شبیه بقیه دکه‌های سیار فروش غذا داشته باشد.
لقمه‌ای نان از دود قلیان
ساعت دو بعد از نیمه‌شب همچنان پای بساط دکه‌های سیار حاشیه بوستان نیاوران شلوغ‌تر می‌شود. فضای داخل پارک البته کمی خلوت‌تر است و در گوشه‌ای از آن، سه نفر روی سکویی نشسته‌اند و فارغ از هیاهویی که چند متر آن طرف‌تر در جریان است، بساط کشیدن «گُل» را آماده می‌کنند.
اما در کنار بساطی‌ها، آرام آرام سگ‌های زیادی همراه صاحبان خود سر می‌رسند و کم‌کم صدای واق واق سگ‌ها به جزء جدانشدنی این پاتوق شبانه بالاشهری تبدیل می‌شود.
رفته رفته هوای بهاری نیمه‌شب نیز رو به سردی می‌رود و دور هم جمع شدن را بدون روشن کردن آتش غیرممکن می‌کند. به همین دلیل، پای بساط دکه‌هایی که در پیت‌های حلبی آتش درست کرده‌اند، از بقیه بساطی‌ها شلوغ‌تر شده است. مثل دکه علی که همراه با سه نفر دیگر از افراد فامیلش، آش، بلال، چای و قلیان می‌فروشند.
علی می‌گوید او اولین کسی است که به این محل قلیان آورده و ادعا می‌کند که قدیمی‌ترین بساطی این منطقه است. با این که بیشتر از 40 سال به او نمی‌خورد، اما به گفته خودش، 16 سال است که در همین محله بساط می‌کند. علی البته توضیح می‌دهد که تا یکی دو سال پیش ماموران شهرداری کمتر به بساطی‌هایی مثل او اجازه کاسبی در این محله را می‌دادند. اما چند ماهی است که ماموران کمتر از قبل از فعالیت بساطی‌های این محله جلوگیری می‌کنند.
علی معتقد است که وضعیت در دیگر محله‌های تهران نیز به همین شکل شده و تاکید دارد که باز‌گذاشتن دست بساطی‌ها باعث شده این شغل در دیگر نقاط پایتخت گسترش یابد.
این فروشنده میانسال تعریف می‌کند که بعد از او، کم‌کم وانت‌های دیگر نیز از راه رسیدند و از تابستان پارسال، این خیابان به پاتوقی برای عرضه غذا و قلیان تبدیل شد. علی البته از این که در چند ماه گذشته دست در کارشان زیاد شده، خیلی ناراضی نیست و می‌گوید: قبلا فقط من و یکی دو نفر دیگر در اینجا بساط داشتیم، اما از برج 4 پارسال وانت‌های دیگری هم به این محل آمدند و در کنار ما بساط کردند. به همین دلیل، چند ماهی است که اینجا خیلی شلوغ‌تر از قبل شده و طبیعی است که هر چه اینجا شلوغ‌تر باشد، کاسبی ما هم بهتر می‌شود.
بهتر شدن کاسبی علی و فروشنده‌هایی مثل او، در گرو این است که مثل چند ماه گذشته دست این فروشندگان باز گذاشته شود تا آنها با خیال راحت‌تری بتوانند به این کسب و کار بپردازند. البته این کاسبی فرق چندانی با دستفروشی ندارد و همان نکاتی را که درباره معایب دستفروشی می‌توان گفت، در مضرات دکه‌های سیار نیز می‌توان بیان کرد. به‌خصوص که این دکه‌ها مواد غذایی و قلیان عرضه می‌کنند و در صورتی که نظارت بهداشتی روی این محصولات نباشد، عرضه آن به این شکل می‌تواند سلامت مردم را به خطر بیندازد. اما اگر این فعالیت ساماندهی شود، هم فروشندگان دوره‌گرد مواد غذایی می‌توانند در این اوضاع اقتصادی لقمه‌ای نان دربیاورند و هم مردم می‌توانند با اطمینان خاطر بیشتری پای بساط این فروشندگان بنشینند.

قلیان که مال ما نیست!
در ماه‌های گذشته نهادهایی مثل شهرداری تهران فروشندگان دوره‌گرد مواد غذایی را آزادتر گذاشته‌اند و به‌خصوص در طول شب بیشتر از گذشته به این افراد اجازه می‌دهند که در نقاط مختلف پایتخت بساط خود را پهن کنند. اما بساطی‌های محله‌های گوناگون، از جمله دکه‌های سیار حاشیه بوستان نیاوران، هنوز خاطراتی از درگیر شدن خود با ماموران شهرداری را به یاد می‌آورند و می‌گویند حتی در ماه‌های اخیر هم که دست آنها بازتر گذاشته شده است، بازهم هر از گاهی ماموران شهرداری آنها را مجبور به جمع کردن بساط‌شان می‌کنند.
جواد البته تاکید دارد اکنون وضع با زمانی که فروشندگانی مثل او ناچار بودند به طور مخفیانه در این بوستان بساط کنند، بسیار فرق کرده و در شرایط فعلی آنها خیلی علنی‌تر به این کار می‌پردازند. او تعریف می‌کند: قبلا هر شب جایمان را عوض می‌کردیم تا ماموران شهرداری ما را نبینند و به محض دیدن آنها نیز سریع وسایل خود را جمع می‌کردیم و درمی‌رفتیم، اما الان خیلی راحت‌تر شدیم، به طوری که می‌توانیم برای جلب مشتری، تابلو نصب کرده و دور ماشین‌هایمان چراغ روشن کنیم.
اما علاوه بر ماموران شهرداری، هنوز هم گاهی ماموران اداره بهداشت به این محل سرک می‌کشند. البته چون این دکه‌ها سیار هستند و بدون مجوز فعالیت می‌کنند، آنها نمی‌توانند دکه‌های سیار را پلمب کنند و آن‌طور که جواد می‌گوید، فقط چند باری که ماموران به این پاتوق آمده‌اند، از دکه‌هایی که غذا و ساندویچ می‌فروشند، درخواست کرده‌اند لااقل برای دریافت کارت بهداشت به آن اداره مراجعه کنند.
ماموران اداره بهداشت درباره قلیان‌هایی که این فروشندگان به دست مردم می‌دهند نیز به آنها تذکر داده‌اند، اما این تذکرها هیچ وقت افاقه نکرده و جواد دلیلش را این‌طور توضیح می‌دهد: قلیان‌ها را روی سکوی حاشیه پارک می‌چینیم تا وقتی ماموران شهرداری یا اداره بهداشت می‌آیند، نتوانند ادعا کنند که این قلیان‌ها برای ماست، اما اگر قلیان‌ها را داخل ماشین‌هایمان می‌گذاشتیم، تابلو می‌شد و آنها می‌توانستند به جرم عرضه غیرمجاز قلیان توبیخ‌مان کنند.

محمدحسین خودکار
جامعه

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰
فرزند زمانه خود باش

گفت‌وگوی «جام‌جم» با میثم عبدی، کارگردان نمایش رومئو و ژولیت و چند کاراکتر دیگر

فرزند زمانه خود باش

نیازمندی ها