مقطع حساس‌کنونی

داستان پندآموز قضاوت زودهنگام مرد تاجر

مرد تاجری شریکی داشت که سرمایه‌های خود را روی سرمایه‌های او گذاشته بود و هردو به طور شراکتی با مجموع سرمایه‌های یکدیگر تجارت می‌کردند.
کد خبر: ۱۲۰۱۲۳۳

شریک مرد تاجر مردی اهل پرهیز و مراعات بود و غذایش را تا دانه آخر برنج می‌خورد و به اجناس مخالف ابدا نگاه نمی‌کرد و با ولوم پایین و لحن ملایم سخن می‌گفت و با نوک پا راه می‌رفت تا مورچه‌ها را لگد نکند و همواره مراقب بود خطا و گناهی از وی سر نزند. روزی در بحبوحه بحران ارز و سکه، مرد شریک سرمایه خود و مرد تاجر را برداشت و تمام آن را به سکه و ارز تبدیل کرد و متواری شد. مرد تاجر که به خاک سیاه نشسته بود، چاره‌ای ندید جز آن‌که جان و آبرویش را بردارد و به شهری دیگر برود. وقتی به شهر دیگر رسید جمع کثیری از مردمان را دید که مقابل سردر خزانه‌داری کل تجمع کرده‌اند. جلو رفت و از یکی از تجمع‌کنندگان شرح ماوقع را جویا شد. مرد تجمع‌کننده گفت: مبلغ هنگفتی از خزانه‌داری کل سرقت شده و مردم اینجا جمع شده‌اند و اظهار داشته‌اند تا تکلیف مبلغ به‌یغمارفته معلوم نگردد، به تجمع خود خاتمه نخواهند داد. در این لحظه جمعیت راه را برای شخصی که معلوم بود شخص مهمی است، باز کردند تا وارد خزانه‌داری کل شود. مرد تاجر از مرد تجمع‌کننده پرسید: او کیست؟ مرد تجمع‌کننده گفت: قاضی شهر است که برای رسیدگی به پرونده سرقت به خزانه‌داری کل می‌رود. مرد تاجر به قاضی شهر نگاه کرد و دید با نوک پا راه می‌رود. از مرد تجمع‌کننده علت این نحوه راه رفتن را جویا شد. مرد تجمع‌کننده گفت: او مردی اهل پرهیز و مراعات است و این‌گونه راه می‌رود تا مبادا مورچه‌ها را لگد کند. مرد تاجر که اهل مطالعه داستان‌های حکمت‌آموز بود و بیشتر وقت خود را در اینستاگرام و تلگرام به خواندن این قبیل داستان‌ها تلف می‌کرد، فریاد زد: دزد خود اوست، او را بگیرید. تجمع‌کنندگان که از پیام‌رسان‌های داخلی استفاده می‌کردند، مرد تاجر را گرفتند و توی دهانش زدند و او را به خاطر سیاسی کردن یک پرونده اقتصادی مورد شماتت قرار دادند. قاضی شهر نیز به خزانه‌داری کل رفت و پس از بررسی پرونده‌ها اعلام کرد معاون مالی و اعتباری خزانه‌داری کل، پول‌های خزانه را برداشته و متواری شده است. چندی بعد شریک مرد تاجر و معاون خزانه‌داری کل شهر دیگر که هردو به خارج از کشور گریخته بودند، توسط پلیس بین‌الملل دستگیر و به کشور بازگردانده شدند و پس از توقیف تمامی اموال، به حبس‌های طویل‌المدت تعزیری بدون مرخصی محکوم گشتند. مرد تاجر نیز که دو بار زود قضاوت کرده بود تا پایان عمر خاموش شد.

امید مهدی‌نژاد

طنزنویس

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها