گزارش اختصاصی جام‌جم از یک پرونده اسیدپاشی

درخواست قربانی اسیدپاشی از وزیر بهداشت

تراژدی تلخ اسیدپاشی،گویی تمامی ندارد. پس از اسیدپاشی به آمنه و زیور و محبوبه و دختران اصفهانی و بعد هم مریم در تبریز، این بار نوبت نرگس بود تا درد و رنج اسیدپاشی را به جان بخرد. زن 27 ساله‌ شامگاه پنجشنبه، 24 آبان امسال، هنگام خروج از خانه‌اش در شهرری، هدف حمله اسیدپاشی شوهر سابقش قرار گرفت. مرد اسیدپاش به فاصله یک روز دستگیر شد و به جرم خود اعتراف کرد.به گزارش پلیس آگاهی تهران، پس از اعلام این اسیدپاشی،ماموران اداره شانزدهم پلیس آگاهی تحقیقات گسترده‌ای را آغاز کرده و متوجه شدند متهم به نام شاهرخ، همراه یکی از دوستانش اقدام به این اسیدپاشی کرده است که مخفیگاه متهمان در پیشوا شناسایی و او قبل از این‌که فرصتی برای فرار پیدا کند دستگیر شد.متهم در بازجویی‌ها مدعی شد، به همسر سابقش هنوز علاقه داشته و تصور می‌کرده او بعد جدایی قصد ازدواج دوباره دارد، به همین خاطر روی همسرش اسید پاشیده است. متهم پس از تحقیقات قضایی - پلیسی روانه زندان شد و پرونده در دادسرای شهرری در حال رسیدگی است.
کد خبر: ۱۱۹۷۳۶۴

یک هفته از حادثه اسیدپاشی‌گذشته و دردی جانکاه و هراس از نابینا شدن چشم‌ها، خواب و خوراک را از نرگس و خانواده‌اش‌گرفته است.
شریفه، مادر نرگس که شب و روز بر بالین تنها دخترش در بیمارستان است، در مورد زندگی خصوصی دختر و داماد سابقش و علت اختلاف آنها گفت: «آنها هشت سال پیش با هم آشنا شدند. از همان ابتدا، راضی به ازدواج‌شان نبودم، اما شاهرخ تهدید کرده بود که فقط نرگس را می‌خواهد و اگر با او ازدواج نکند، به صورت خودش و دخترم اسید می‌پاشد. این‌ها را که‌گفت، به دخترم گفتم
به نظر نمی‌آید شاهرخ مرد سالمی باشد و رفتارش مشکل دارد، اما همدیگر را دوست داشتند و قسمت این بود که با هم ازدواج کنند.» مادر نرگس با بیان این‌که پس از ازدواج، اخلاق و رفتار شاهرخ تغییر کرد و درگیر مسائل حاشیه‌ای شد، ادامه داد: «دامادم بداخلاق بود. دوستانش را به خانه می‌آورد و بدون توجه به دختر و نوه‌ام، همراه آنها خوشگذرانی می‌کرد. شاهرخ آن‌قدر به رفتارهای نادرستش ادامه داد تا دخترم تصمیم گرفت از او جدا شود. نرگس به او گفت مهریه‌ام می‌بخشم، فقط طلاقم بده. چند ماه با هم دعوا وکشمکش داشتند تا بالاخره شاهرخ راضی شد او را طلاق دهد. از هم جدا شدند، اما خیلی طول نکشید که دوباره سراغ دخترم آمد و با لحن تهدیدآمیزی گفت دوباره باید با او ازدواج کند.»
کسی تهدیدها را جدی نگرفت
نرگس با این‌که شرایط خوبی به لحاظ جسمی ندارد، اما با همان وضعیت در خصوص مزاحمت‌های شوهر سابقش پس از جدایی گفت: تازه هفت ماه بود که از شر شاهرخ خلاص شده بودم، اما دست‌بردار نبود. دائم می‌گفت نرگس من دوستت دارم، برگرد دوباره با هم زندگی‌کنیم. همه چیز درست می‌شود. از او خواستم جلوی همسایه‌ها آبروریزی نکند. به او گفتم اگر قرار بود درست بشود، قبلا درست می‌شد، اما شاهرخ دست‌بردار نبود و دائم تهدیدم می‌کرد. آخر گفت اگر برنگردی، به جان پسرمان، روی صورتت اسید می‌پاشم‌ که تا آخر عمرت خانه‌نشین شوی یا با ماشین لهت می‌کنم. فکر می‌کردم از روی عصبانیت یا شوخی این حرف‌ها را می‌زند و برای همین تهدیدش را جدی نگرفتم.
در حالی که زن جوان تصور می‌کرد پس از جدایی از شاهرخ، زندگی جدید و دور از دردسری را آغاز خواهد کرد، اما شوهرسابقش نقشه شومی برایش کشیده بود. شاهرخ سطل اسیدی را از قبل آماده کرد، به خانه نرگس رفت و گوشه‌ای کمین کرد تا نقشه پلیدش را عملی کند. نرگس در مورد روز حادثه توضیح داد: ساعت 6 و 15 دقیقه غروب روز پنجشنبه بود که تصمیم‌گرفتم از خانه بیرون بروم. همین‌که در را باز کردم، مردی را دیدم که کلاه کاسکت روی سرش‌گذاشته بود و بعد ناگهان محتویات ظرفی را روی صورتم پاشید. تمام بدنم در یک لحظه سوخت. انگار آتش روی صورت و بدنم‌ گذاشته بودند، می‌سوختم. جیغ می‌زدم و کمک می‌خواستم. بسختی خودم را به آسانسور و طبقه بالا نزد مادرم رساندم.
پیغام مرد اسیدپاش از زندان
مادر نرگس در ادامه صحبت‌های دخترش افزود: مانتو و چادرش در اثر اسیدپاشی تکه‌پاره شده بود. این صحنه را تا آخر عمرم فراموش نمی‌کنم. دست و پایم را در آن لحظه گم کرده بودم و نمی‌دانستم باید چه کنم. همسایه‌ها با اورژانس تماس‌گرفتند و تکنسین‌ها گفتند آب روی صورت و بدن دخترم بریزیم تا اثر اسید کمتر شود. آمبولانس‌ که آمد، او را همراه با برادرم به بیمارستان منتقل کردیم. پلیس هم فردای آن روز شاهرخ را دستگیرکرد.
وی در مورد آخرین وضعیت پرونده اسیدپاشی داماد سابقش افزود: شاهرخ در زندان و پرونده‌اش در شعبه 7 بازرسی دادسرای شهرری باز است. از زندان پیغام داده که حاضر است با همین شرایط دوباره با دخترم ازدواج کند، اما نرگس حاضر نیست دوباره با مردی که رویش اسید پاشیده و زندگی‌اش را نابود کرده است، زندگی کند.

درخواست نرگس از وزیر بهداشت
زن جوان وضعیت خوبی ندارد و از ناحیه صورت، دست‌ها، سینه و گردن بشدت دچار سوختگی شده است. با وجود این‌که چشمانش جراحی شده‌اند، اما جز هاله‌ای نور، چیز دیگری نمی‌بیند. او با صدای بغض‌آلودی‌گفت: می‌گویند مجازات او زندان و دیه است، اما زندان برای آدم‌هایی مثل شاهرخ کم است. انصاف است یک اسیدپاش بعد از چند سال تحمل زندان آزاد شود؟ زندان برای چنین انسانی چه فایده‌ای دارد؟ تکلیف زندگی تباه شده من چه می‌شود؟ چه کسی جوابگوست؟ شما را به خدا کمکم‌کنید. خواهش می‌کنم از وزیر بهداشت بخواهید چشمانم را جراحی ‌کند تا بینایی‌ام را از دست ندهم. من هیچ چیز نمی‌خواهم. فقط می‌خواهم این آدم روانی تا آخر عمرش در زندان بماند و بعد هم با عمل جراحی، صورت و بدنم مثل روز اول‌شان شوند.
مادر نرگس هم با بیان این‌که درخواست اشد مجازات را برای داماد سابقش دارد، گفت: فقط همین یک فرزند را دارم. جوان که بودم از شوهرم جدا شدم و این دختر را دست تنها و با خون دل بزرگ کردم. ببینید چه به روزش آورده‌اند. عکس‌های قدیمی‌اش را با وضعیت الانش مقایسه کنید. نرگس بیچاره من آیا دوباره مثل روز اولش می‌شود؟ تمام عمر، صورتم را با سیلی سرخ نگه داشته و جوانی‌ام را به پای دخترم ریخته‌ام تا در روزگار پیری عصای دستم باشد، اما حالا نتیجه عمرم پرپر شده و تنها انتظارم این است که دولت و دادگاه، حق من و دخترم را از شاهرخ بگیرند.

لیلا حسین زاده

حوادث

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰
فرزند زمانه خود باش

گفت‌وگوی «جام‌جم» با میثم عبدی، کارگردان نمایش رومئو و ژولیت و چند کاراکتر دیگر

فرزند زمانه خود باش

نیازمندی ها