در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
به گزارش جامجم، اوایل سال گذشته مردی با مراجعه به پلیس آگاهی تهران اعلام کرد از سوی سه نفر ربوده شده و توانسته با ترفندی از دستشان فرار کند.
او ادامه داد: مهندس ثروتمندی هستم. سه نفر با یک دستگاه خودروی ون سد راه من شده و با معرفی خود به عنوان مامور وزارت اطلاعات، مرا ربودند. آنها من را به مخفیگاهشان برده و شکنجه ام کردند. درخواست پول کردند که مدعی شدم پول را در محلی مخفی کردهام که فقط خودم میتوانم به آن دسترسی داشته باشم. به بهانه آوردن پول به اداره آگاهی آمدم.
پس از این شکایت تیمی از ماموران اداره یازدهم پلیس آگاهی تهران وارد عمل شده و سه متهم پرونده را دستگیر کردند، اما سرکرده باند هیچ وقت دستگیر نشد.
با گذشت یکسال و نیم از این ماجرا و در حالی که ردی از سرکرده باند نبود، پرونده با صدور کیفرخواست به شعبه دهم دادگاه کیفری استان تهران ارسال شد. دیروز جلسه رسیدگی به این پرونده با حضور سه نفر از متهمان و شاکی برگزار شد.
در ابتدای جلسه، شاکی به قضات گفت: روز حادثه متهمان با جعل عنوان مامور وزارت اطلاعات مرا ربودند و در مخفیگاهشان به بدنم برق وصل کردند تا به آنها پول بدهم. آنها 15 میلیون تومان از عابربانکم سرقت کرده و به من توهین میکردند. اگر متهمان هویت سرکرده باند را اعلام کنند از شکایت خود از آنها منصرف میشوم.
در ادامه یکی از متهمان در جایگاه ایستاد و گفت: یکسال قبل از حادثه با مرد ثروتمندی آشنا شدم که خوش تیپ بود. او مدعی بود قصد دارد یک کارخانه راهاندازی کند. قرار بود من راننده او در کارخانه شوم. او مرد دست و دلبازی بود و به من پول میداد. روز حادثه از من خواست مرد بدهکاری را برایش بیاورم تا طلبش را از او بگیرد. همه اطلاعات آن مرد را داشت و میدانست چه زمانی از خانه خارج میشود و برمیگردد. به خاطر او قبول کردم و با کمک عباس و میثم او را ربوده و عباس به بدنش برق وصل کرد.
وی درباره هویت سرکرده باند گفت: من هیچ وقت چهرهاش را ندیدم. همیشه عینک دودی میزد و به خاطر حساسیت پوستی از ماسک بهداشتی استفاده میکرد. هیچوقت صورتش را ندیدم . یک خط تلفن همراه داشت که با آن با او در ارتباط بودیم.
عباس هم وقتی در جایگاه قرار گرفت، مدعی شد سرکرده باند را نمیشناسد و افزود: من شر خر بودم و برای وصولطلب سه میلیاردی با سرکرده باند آشنا شدم. او خیلی دست و دلباز بود. در خیابان و محلهایی که دوربین نداشت، قرار میگذاشت و از من خواست برای وصول طلبش مرد ثروتمند را به گروگان بگیرم تا انتقام بگیرد. بعد از اینکه من دستگیر شدم، او چند ماه به خانوادهام کمک کرد و من به همین دلیل اتهام را قبول کردم. مدتی است کمک نمیکند و تصمیم گرفتم ماجرا را فاش کنم. او همیشه پول را در پاکت میگذاشت و به داخل حیاط خانهام پرت میکرد. از او فقط یک شماره تماس داشتم که به پلیس آگاهی دادم.
آخرین متهم منکر اتهامش شد و گفت: من پیک موتوری بودم و در آدمربایی نقشی نداشتم. حتی وقتی متوجه شکنجههای شاکی شدم به او دارو دادم تا کمتر درد بکشد.
پس از دفاعیات متهمان و وکلای آنها، قضات برای تصمیم گیری و صدور رای وارد شور شدند.
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در واکنش به حمله رژیم صهیونیستی به ایران مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
رییس مرکز جوانی جمعیت وزارت بهداشت در گفتگو با جام جم آنلاین:
گفتوگوی «جامجم» با سیده عذرا موسوی، نویسنده کتاب «فصل توتهای سفید»
یک نماینده مجلس:
علی برکه از رهبران حماس در گفتوگو با «جامجم»: