سید رضا صدرالحسینی در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح کرد
یک چرخدستی دارد که به جای برزنتهای خاکستری و زمخت خیاطهای بیسلیقه یک پارچه قهوهای کاراملی با چهارخانههای ریز دور خودش حمایل دارد و هنر دست زن را بر دوش میکشد. نیم ساعت به اذان ظهر پیدایش میشود. آرام با حوصله حفاظ بالای چرخ خریدش را باز میکند، روی یک سینیپلاستیکی تمیز ساندویچهایش را میچیند و بعد روی دست میگیرد و لبخند میزند، اهل تبلیغ و داد و بیداد کردن نیست. از کنارش که رد میشوی طوری که فقط خودت بشنوی میگوید: ساندویچهای خونگی تازه بفرمایید. برگهای تازه ریحان زیر سلفون براق و تمیز دور ساندویچها زیر نور بیرمق خورشید برق میزنند. گوجهها و خیار شورها را خیلی مرتب و زنانه برش میزند و سوسیس و کالباس هم توی بساطش ندارد. سالاد الویه و کوکو سبزی و کوکو سیبزمینی تمام فهرست منوی اوست. خرید هم که میکنی میخندد و میگوید نوشجان. روز خوبی داشته باشید.
میتوانم یادداشت را به این سمت ببرم که آی فقر بیداد میکند! آی ببینید مردم ما به چه روز افتادهاند. (همهمان تقریبا از حال هم با خبریم و اوضاع نمایانگر همه چی است) اما من این یادداشت را اینطوری تمام میکنم: دست و بالش تمیز است. خوشبرخورد است، ظاهر مرتب و آراستهای دارد، معلوم است از کاری که انجام میدهد واقعا لذت میبرد. حالش وقتی بهتر میشود که یک فروش خوب و منطقی داشته باشد.
شما هم اگر روزی حوالی ظهر گذرتان به بلوار میرداماد (حوالی دفتر روزنامه) افتاد ساندویچهای تمیز خوشمزه و ارزان این خانم هموطنمان را بخرید و میل کرده و حالتان را خوب کنید.
سید رضا صدرالحسینی در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد