در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
آلودگی از سر و روی خیابان میبارد. سر بریده و لاشه پرندگان همهجا به چشم میخورد. رنگ جوی آب نیز به سرخی خون پرندگان است. بعضی از بساطیها، پرندگان خوراکی از جمله مرغ، خروس، بوقلمون و بلدرچین را همینجا وسط خیابان سر میبرند و تکه تکه میکنند.
ذبح غیربهداشتی پرندگان زنده؛ این تنها معضل خیابان صاحب جمع نیست. خلاف اصلی رایج در این خیابان، خرید و فروش غیر قانونی حیوانات است. اینجا پاتوق کسانی است که زیر پوشش پرندهفروشی به حیاتوحش نیز چوب حراج میزنند.
البته امروزه رواج این خلاف نسبت به قبل محدودتر شده است، چراکه سال 86، شهرداری تهران و با دستور فرمانداری و همکاری محیطزیست، بساط پرندهفروشان این خیابان را جمع کرد. چند سال بعد از آن هم بازار پرندگان خلیج فارس را برای این افراد ساخت تا آنها بتوانند در حاشیه شهر به کسب و کارشان ادامه دهند. با این حال، با اندکی گشت و گذار در خیابان صاحب جمع، هنوز هم میتوان رد پای دلالان غیر قانونی حیوانات را در کنار پرندهفروشان قانونی این خیابان دید.
خرید آسان سنجاب
برای اطمینان از این موضوع به خیابان صاحب جمع میروم. گشتی در محل میزنم و از کسبه درباره حیوانفروشها سوال میکنم. یکی از آنها جواب میدهد: آنها را جمع کردند، ولی حیوان بخواهی هنوز بعضیها در طبقه بالای مغازه دارند.
با شنیدن این حرف سراغ مغازههای پرندهفروشی میروم. از اولی سراغ سنجاب را میگیرم. تاکید میکند خودش سنجاب ندارد، اما راهنمایی میکند پیش دستفروشی بروم که چند قدم آن طرف بساطش را پهن کرده است. پیش آن دستفروش میروم. خروس زنده میفروشد، دانهای 70 هزار تومان. آنها را در قفسهای بسیار کوچکی اسیر کرده است.
از او میپرسم: «سنجاب هم داری؟»
با لحنی شکدار جواب میدهد: «آره، اگه بخوای میتونم جور کنم.»
«چند؟»
«200 تومن. توله رام شده.»
«کی میتونی بیاری؟»
«شمارهام رو بنویس. فردا صبح زنگ بزن هماهنگ کن. ظهرش بیا ازم تحویل بگیر.»
«کسی ببینه گیر نمیده؟»
«نه، مشکلی پیش نمیاد. اینجا کسی به این چیزا کاری نداره.»
دستفروش در حالی این حرف را میزند که سنجاب، گونهای است که خرید و فروش آن جرم است.
راکون در کوچه مرغها
از او جدا میشوم. از مغازهداران دیگر رد و نشان دلالان حیوانات کوچه مرغی را میگیرم. کسی را معرفی میکند که همیشه ابتدای کوچه مینشیند. تاکید میکند در بساط او همه چیز پیدا میشود، از شیر مرغ تا جان آدمیزاد. وارد کوچه برادران شهید حاتمی میشوم. همان کوچه مرغی معروف؛ گذرگاه باریکی که سالهاست شده جولانگاه بزرگ قاچاقچیان حیاتوحش. سراغ دلال مشهور این کوچه میروم.
در همان لحظه اول برخوردمان میپرسد: «چی میخواهی؟»
میگویم: «راکون»
میگوید: «دارم، پنج ماهه، یک میلیون و 500 هزار تومان، اما باید حداقل 500 هزار تومان بیعانه بدی تا برات بیارم.»
«از کجا باید مطمئن شم که نمیخوای به این بهانه من رو تیغ بزنی؟»
«این چه حرفیه، من که قاچاقفروش نیستم. راکون میخواهی، برات میارم. اما تو هم باید یه پولی بدی تا ثابت بشه واقعا خریداری.»
از او میخواهم برای اثبات حرفش، عکسی به من نشان دهد تا مطئن شوم که واقعا راکون دارد. ابتدا مخالفت میکند، اما با اصرار راضی میشود. موبایلش را برمیدارد و زنگ میزند. چند دقیقهای یواشکی صحبت میکند. بعد از قطع کردن، میگوید: «این چیزها چون غیر قانونیه، عکسش رو نمیتونیم رد و بدل کنیم. اگه به من اعتماد نداری، میبرمت در یک مغازه آشنا. به اون پول بده و ازش رسید بگیر. قبول؟»
حرفش را میپذیرم و شمارهاش را میگیرم. میگوید هر وقت بیعانه را دادم، سه چهار روزه راکون را تحویل میدهد.
سلطان جنگل در پستو
از کوچه مرغی بیرون میآیم. پیادهرو خیابان صاحب جمع را ادامه میدهم تا به حیوانفروش دیگری میرسم. جلوی یک راهپله روی چهارپایهای نشسته است. چند قفس پرنده و یک قفس خرگوش را کنار خیابان قرار داده، اما به نظر میآید بیشتر حیوانات در انبار طبقه بالای راهپله هستند.
نزدیک میشوم. بعد از کمی صحبت، بحث خرید راکون را پیش میکشم. میگوید میتواند جور کنید، اما قیمتی که میدهد بسیار بیشتر از دلال قبلی است؛ سه میلیون و 500 هزار تومان برای یک توله کانادایی. البته توضیح میدهد که پارسال قیمت این حیوان یک میلیون و 500 هزار تومان بود، اما ظاهرا ارزش حیوانات هم با نرخ دلار تغییر میکند.
این دلال هم بیعانه میخواهد. البته او دندانگردتر است و میخواهد نصف هزینه راکون را پیش بگیرد. وقتی از او علت این کار را میپرسم، جواب میدهد: «راکون خیلی کمیابه، به خاطر همین باید به یکی از دوستام سفارش بدم تا برات بیاره. اون هم نصف پول رو همون اول ازم میخواد.»
او هم مثل نفر قبلی قول رسید معتبر را میدهد. من هم از او میخواهم عکس راکونی را که در بساط دارند، نشان دهد. این دلال اما بر خلاف نفر قبل با نشان دادن عکس مخالفت نمیکند. حتی حاضر است عکس را در یک پیامرسان هم برای من ارسال کند. کارت مغازهاش را میدهد و درخواست میکند چند ساعت بعد به او پیام دهم.
چند ساعت میگذرد. پیام میدهم و او هم بلافاصله عکس را میفرستد. عکسی از یک جفت راکون نر و ماده در قفس، احتمالا در یک منزل مسکونی. همین عکسی که در صفحه میبینید.
بعد از این که عکسها را فرستاد، از او آمار حیوانات دیگر را میگیرم. ادعا میکند قادر است هر حیوان نادری را در همین تهران پیدا کند، حتی توله شیر آفریقایی. البته قیمت آن بالاست. توله نر 22 و ماده 18 میلیون تومان. تاکید میکند عکس این حیوانات را در فضای مجازی ارسال نمیکند، اما میگوید اگر بیعانه را بدهیم، ما را پای قفس شیرها میبرد. جایی در حوالی پایتخت.
شاید این ادعاها دروغ باشد، شاید هم راست. برای فهمیدن این موضوع باید بیشتر با قاچاقچیان حیاتوحش قاطی شد. اما تا همین جای کار، معلوم است که هنوز خرید و فروش غیر قانونی حیوانات در کوچه مرغی رواج دارد، با این که سالها پیش قرار بود این محل ساماندهی شود. اما این روزها نه تنها این اتفاق نیفتاده، بلکه دلالی حیوانات به نقاط دیگر پایتخت نیز کشیده شده است، حتی به بازار پرندگان خلیج فارس. این موضوع نشان میدهد هنوز برنامههای دستگاههای گوناگون، اعم از سازمان حفاظت محیطزیست، شهرداری و نیروی انتظامی برای جلوگیری از خرید و فروش غیر قانونی حیوانات به نتیجه نرسیده است.
وعده برخورد
جمشید محبتخانی، فرمانده یگان حفاظت محیطزیست کشور نیز در گفتوگو با جامجم آشفتهبازار کوچه مرغی را تایید میکند. او همچنین به خرید و فروش حیوانات در فضای مجازی به عنوان یکی از معضلات جدید حیاتوحش اشاره میکند و میگوید قرار است در آینده نزدیک راهکارهای جلوگیری از این اتفاق را با کمک پلیس فتا و یگان حفاظت محیطزیست تهران ارزیابی و با متخلفان برخورد کنند.
با این حال، محبتخانی دلیل اصلی رواج خرید و فروش حیوانات در سالهای اخیر را افزایش علاقه گروههایی از مردم به نگهداری از گونههای وحشی میداند و تاکید میکند که این افزایش تقاضا که اغلب از سوی قشر مرفه جامعه اتفاق میافتد، سبب رونق بازار دلالان شده و آنها نیز با سوءاستفاده از این شرایط، قیمتهای بسیار بالایی را برای گونههای وحشی تعیین میکنند.
بنابراین، فرمانده یگان حفاظت محیطزیست کشور، کاهش تقاضا برای نگهداری خانگی از حیاتوحش را مهمترین راهکار کم کردن رونق بازار خرید و فروش گونههای وحشی میداند. او درباره این راهکار توضیح میدهد: اگر آسیبهای نگهداری حیوانات متعلق به حیاتوحش به درستی برای مردم تبیین شود، تقاضای پرورش خانگی این گونهها در سطح جامعه پایین میآید و در این صورت، افراد کمتری نیز به سمت دلالی و قاچاق حیاتوحش سوق پیدا میکنند.
محمد حسین خودکار
جامعه
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
سید رضا صدرالحسینی در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
سید رضا صدرالحسینی در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
برای بررسی کتاب «خلبان صدیق» با محمد قبادی (نویسنده) و خلبان قادری (راوی) همکلام شدیم