پیرمرد فرتوتی که تمام عمـــــــــر بـــــرای رفــــــــــاه خانواده‌اش تلاش کرده بود و اکنون رو به اتمام بود، همراه پسر و عروس و نوه‌اش در خانه پسرش زندگی می‌کرد. پیرمرد واقعا فرتوت و ناتوان شده بود، دستانش می‌لرزید، چشمانش درست نمی‌دید و گوش‌هایش نیز درست نمی‌شنید.
کد خبر: ۱۱۹۰۴۴۵


شبی وقتی همه باهم سر میز شام نشسته بودند، دستان پیرمرد لرزید و بشقاب غذا از دستش افتاد و به لیوان آب خورد و لیوان آب برگشت و آبش داخل سینی املت ریخت و غذا را به‌کلی ضایع کرد. پیرمرد از خجالت سرش را پایین انداخت و سایران نیز سکوت کردند. فردای آن روز، پسر پیرمرد یک میز کوچک در گوشه اتاق قرار داد و یک بشقاب مقوایی یک‌بار مصرف نیز روی آن گذاشت تا پیرمرد از آن به بعد جدا از بقیه آنجا غذا بخورد. اما نوه خانواده که یه دهه هشتادی بود به‌جای آن‌که با مقوا برای پدر و مادرش ظرف غذا درست کند و بگوید اینها را درست کردم تا وقتی پیر شدید در اینها به شما غذا بدهم و پدر و مادرش را نادم و متنبه کند، از اتفاق ریختن آب در املت الهام گرفت و غذایی کاملا ایرانی به‌نام اشکنه طراحی کرد و این اختراع را به‌نام پدربزرگش ثبت و امتیاز انحصاری تولید انبوه اشکنه را برای خود و پدربزرگش دریافت کرد. آنها اکنون با مالکیت رستوران‌های زنجیره‌ای اشکنه‌باشی، جزو ثروتمندترین اشخاص منطقه به حساب می‌آیند.

امید مهدی‌نژاد

طنزنویس

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها