سید رضا صدرالحسینی در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح کرد
این روزها همزمان درگیر ایفای نقش در دو سریال مختلف هستید؛ یکی «ستایش3» و دیگری «مرگ خاموش». کدام سریال برایتان چالش بیشتری داشته؟
هر دو مجموعه فعلی ادامهای هستند بر مجموعههایی که پیشتر تولید شده بودند. «مرگ خاموش» ادامهای است بر سریال «سارق روح» که مخاطبان به آن اقبال نشان دادند و «ستایش3» هم که فصل دوم مجموعه «ستایش» است. در هر دو مجموعه فعلی نقشهای کلیدی داشتهام، یعنی نقشهایی که به پیشبرد درام کمک میکنند، چون ذاتا بازیگری هستم که بیشتر از کمّیت نقش به عمق آن و اثرگذاری که در داستان دارد فکر میکنم. کم پیش نیامده که نقشهای مکمل آثار بیشتر در ذهن مخاطبان ماندهاند و از همین روست که میگویم نقشهایم در «مرگ خاموش» و «ستایش3» نیز خاطره ساز خواهند شد.
در «ستایش3» باز هم ایفاگر داماد ستایش هستید؟
همچنان نقش داماد خانواده ستایش را بازی میکنم و سعی کردهام نقش کوتاه ولی راهبردیام را بهدرستی و کاملا موثر ایفا کنم. کارایی نقشم در «ستایش3» بهرغم کوتاه بودن طول نقش بسیار بالاست و امیدوارم در پردازش دراماتیک سریال هم این نقش جای خود را باز کند.
بالاخره داستان «ستایش» در فصل سوم به پایان خواهد رسید یا ممکن است فصل چهارمی هم در راه باشد؟
تا آنجا که من میدانم سرانجام سریال «ستایش3» و اتفاقات نهایی نوشته نشده است و برای همین هیچکس نمیداند در انتهای سریال چه رخ خواهد داد و برای همین مشخص نیست که فصل چهارمی هم در انتظار این مجموعه خواهد بود یا خیر.
از «مرگ خاموش» بگویید که در امتداد «سارق روح» است.
«سارق روح» از مجموعههای تولیدی در ماههای اخیر است که اقبال به آن مثبت بوده و برای همین کار تولید ادامه آن با نام «مرگ خاموش» در جریان است. کلیت کار واکاوی آسیبشناسانه چرایی اعتیاد به مواد مخدر و پشت پرده باندهای توزیع مواد است. ساختار کار ملودرام است و کوشیده شده با داستانهایی عمدتا مرتبط با پروندههای واقعی ماجراها روایت شود.
آنچه مخاطبان از کارنامه سالهای اخیرتان در ذهن دارند کمکاری در سینما و فعالیت بیشتر در تلویزیون است. چرا؟
نه! در سینما کم کاری نداشتهام، اما چون برخی فیلمهایی که در سالهای اخیر ایفا کردهام از جمله «حیرانی»، «اشک تمساح» و «آکاردئون» فرصت اکران پیدا نکردهاند باعث شده مخاطبان گمان کنند تلویزیون را به سینما ترجیح دادهام. البته که این عدم اکران باعث میشود مافیای سینما که عقلش به چشمش است نیز مرا در زمره بازیگران کمکار قرار دهد اما این گونه نیست.
پس پیشنهاد در هر دو مدیوم هست و در نهایت خودتان ترجیح میدهید که کدام را انتخاب کنید؟
ببینید، در سینما وسواس باید بشدت بیشتر باشد چون مخاطبی که کلی هزینه میکند به سینما برود تا فیلمی ببیند از کوچکترین خطاها هم نمیگذرد. تلویزیون ولی رسانه در دسترستری است و میتوان از یک فیلمنامه متوسط کاری قابل قبول ایجاد کرد، برای همین وقتی میبینم فیلمنامه سینمایی خوبی پیشنهاد نشده معلوم است که پیشنهاد را نپذیرم، چون اصولا در کار بازیگری آدمی نیستم که از هول حلیم در دیگ بیفتم! من فیلمی مانند «اتوبوس شب» را در سینما داشتهام که بعد از سالها همچنان محل بحث است. با چنین کارنامهای چرا باید در محصولات بیکیفیت سینمایی بازی کنم. فیلمنامه متوسط تلویزیونی را میپذیرم چون میدانم با حضور یک کارگردان منعطف و قدری وقت گذاشتن میشود یک کار قابلقبول را به مخاطبانی ارائه داد که تقریبا هرروز ساعاتی از وقت خود را پای تلویزیون میگذرانند.
سه سال قبل فیلم نیمهبلند «یک آن اشتباه» را کارگردانی کردید. برنامهای برای ساخت اولین فیلم بلندتان ندارید؟
اتفاقا برای ساخت اولین فیلم بلندم با نام «تقاص» در زمستان امسال برنامهریزیهایی داشتهام. پروانه ساخت این فیلم را به تهیهکنندگی بابک برجسته گرفتهایم و اگر خدا بخواهد دی ماه امسال کار را کلید خواهیم زد.
«تقاص» در گونه فیلمهای مخاطب پسند خواهد بود یا دغدغههای هنری خاصی را از کارگردانیاش دنبال میکنید؟
«تقاص» یک درام اجتماعی است با ساختار بصری ویژه. سعی میکنم در کارگردانی هم علایق هنری خودم را دخیل کنم و هم نگاهم به مخاطبپسند بودن اثر باشد تا فیلم هم دیده شود و هم اسباب لذت بردن را فراهم کند.
از بازیگرانی هستید که سالهاست در تلویزیون حضور داشتهاید و هم در مجموعههای پرمخاطب و هم در فیلمهای تلویزیونی ایفای نقش کردهاید. بر این اساس ارزیابیتان از محصولات معاصر تلویزیون چیست؟
اول آن که بگویم من مانند برخی همکاران نیستم که بگویم تلویزیون و سریالهایش برایم مهم نیست؛ چون خودم را جزیی از تلویزیون میدانم برای همین سریالها را تا جایی که وقتم اجازه دهد میبینم و ارزیابی خودم را هم از محتوا و ساختار سریالها دارم، ولی چون تخصصم بازیگری است ترجیح میدهم فقط و فقط به محک بازیگران سریالها و کیفیت کارشان بپردازم. در مقوله بازیگری سالهای اخیر تلویزیون با حضور چهرههای جدیدی که هر چند در میان آنها استعدادهایی هم هست ولی بیشتر مایه افسوس هستند مواجه شدهایم چون ابدا مدیوم را نشناختهاند و نتوانستهاند دِین خود را ادا کنند.
درباره عدم شناخت از مدیوم تلویزیون بیشتر توضیح دهید.
ببینید، در همه جای دنیا از آمریکا تا اروپا سریالسازی برای تلویزیون یا شبکههای کابلی یا رسانههای اینترنتی مقتضیات خاص خودش را دارد و اغلب هم دیدهاید در سریالسازی به دنبال چهرهها نمیروند و میکوشند افراد مستعد دیدهنشده را معرفی کنند. این مسأله در سریالهای خودمان هم است؛ یعنی سعی میکنند آدمهای جدید را بهعنوان بازیگر معرفی کنند ولی مشکل این است که سراغ آدمهای مستعد نمیروند و مثلا میروند فردی را میآورند و به او نقش میدهند که سابقه بازیگری اندکی دارد، و دستمزد اندکی هم میگیرد یا حتی شریک تولید میشود. ای کاش پول خرج آدمهای مستعد میکردند تا توشهای بماند برای هنرهای نمایشی ایران؛ ولی این اتفاق نمیافتد. برای من که مدرس بازیگری هم هستم این روند چندان آیندهنگرانه نیست، چون موجب میشود نتوانیم مانند دهههای گذشته که بازیگران سرشناسی را به سینما معرفی کردیم، از پتانسیل سریالسازی برای معرفی چهرههای توانمند به سینما استفاده کنیم.
... یعنــــــــی نگاهتــــان ایــــن اســــت کــــه مجموعههای تلویزیونی باید محملی شود برای کشف استعدادها؟
چرا که نه! به هر حال فردی که دانش آکادمیک این حرفه را دارد و سالها مثلا خاک صحنه تئاتر را خورده، به دیده شدن نیاز دارد. حالا چه خوب است این دیده شدن از طریق سریالهایی صورت گیرد که کشش و جذابیت لازم برای مخاطب را هم داشته باشد تا چهرههای تازه حسابی به چالش کشیده شوند. تلویزیون قطعا میتواند در دیده شدن نیروهای مستعد بازیگری موثر باشد و خیلی هم خوب است این نیروها که هم در دانشگاههای ما و هم در تئاتر فراوانند، شناسایی شده و بودجهها صرف اینها شود تا آینده بازیگری ما را بسازند
آرشام خدادوست
رسانه
.
سید رضا صدرالحسینی در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
سید رضا صدرالحسینی در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
علی اصغر هادیزاده، رئیس انجمن دوومیدانی فدراسیون جانبازان و توانیابان در گفتوگو با «جامجم» مطرح کرد