یک کارشناس مسائل آمریکای لاتین در گفت‌وگو با جام‌جم آنلاین:

احتکار دستمال توالت و مواد غذایی توسط ستون پنجم ونزوئلا

مروری بر کودتاهای خونین واشنگتن در آمریکای لاتین

کرکس ها علیه کاراکاس

نیکولاس مادورو، رئیس‌جمهور ونزوئلا ضمن تکذیب هرگونه شایعه کناره‌گیری اعلام کرد تا پایان مهلت قانونی خود در قدرت باقی خواهد ماند. این درحالی است که برخی کشورهای خارجی درکنار آمریکا از خوان گوایدو رهبر مخالفان در ونزوئلا حمایت کرده و برخی کشورهای دیگر نیز از دولت قانونی مادورو حمایت کرده‌اند. مادورو دخالت‌های آشکار و پنهان آمریکا در حمایت از مخالفان را یک کودتای صریح در این کشور عنوان کرده است؛ تجربه‌ای که تاریخ نشان داده بارها آمریکایی‌ها علیه دولت‌های دیگر در سراسر جهان مرتکب شده و دولت‌های متعددی را به شیوه‌های مختلف سرنگون کرده‌اند. در این گزارش ابتدا به آخرین وضعیت ونزوئلا سپس به تعدادی از کودتاهای آمریکا در جهان به‌ویژه در کشورهای آمریکای لاتین می‌پردازیم .
کد خبر: ۱۱۸۷۵۳۹

به گزارش اسپوتنیک، نیکلاس مادورو، رئیس‌جمهور ونزوئلا ضمن تکذیب هرگونه شایعه استعفا یا کناره‌گیری‌اش از قدرت اعلام کرده است که کار خود را تا پایان دوره ریاست جمهوری‌اش ادامه خواهد داد. براساس قانون اساسی ونزوئلا، دوره دوم ریاست جمهوری نیکلاس مادورو که در دهم ژانویه امسال آغاز شده، تا سال 2025 ادامه خواهد داشت. رئیس‌جمهور ونزوئلا همچنین آمریکا را به راه‌اندازی کودتا در کشورش متهم کرده و از قطع کامل روابط دیپلماتیک با آمریکا خبر داد.

دخالت‌های آمریکا
درهمین حال جان بولتن، مشاور امنیت ملی آمریکا اعلام کرده منابع مالی دولت ونزوئلا را در اختیار مخالفان ضددولتی این کشور قرار خواهد داد. از سوی دیگر وزارت خارجه آمریکا به کارکنان غیرضروری خود در ونزوئلا دستور داد این کشور را ترک کنند و از شهروندانش در آنجا هم خواست همین کار را انجام دهند. پیش از این، نیکلاس مادورو، رئیس‌جمهور ونزوئلا دستور تعطیلی سفارت این کشور در آمریکا را صادر کرده بود. خوان گوایدو، رئیس شورای ملی ونزوئلا و رهبر مخالفان این کشور چهارشنبه هفته گذشته خود را رئیس‌جمهور موقت این کشور معرفی و سپس سوگند یاد کرد. دونالد ترامپ، رئیس‌جمهور و مایک پامپئو، وزیر خارجه آمریکا در بیانیه‌هایی مداخله‌جویانه از این تصمیم استقبال کرده و گویدا را به عنوان رئیس‌جمهور موقت ونزوئلا به رسمیت شناختند. به دنبال آن کشورهای انگلستان، آلمان، کانادا و فرانسه نیز اعلام کردند از مخالفان حمایت می‌کنند. برخی ازکشورهای آمریکای لاتین ازجمله کلمبیا و برزیل نیز اعلام کردند از مخالفان مادورو حمایت می‌کنند. این درحالی بودکه روسیه، چین، ایران، ترکیه و برخی از کشورهای آمریکای لاتین از جمله مکزیک و بولیوی اعلام کردند از دولت قانونی نیکولاس مادورو حمایت خواهند کرد. گروه‌های مقاومت نظیر حزب‌ا... لبنان و حماس نیز با صدور بیانیه‌هایی اعلام کردند از دولت قانوی مادورو حمایت خواهند کرد . روز گذشته اعلام شد آمریکا پیشنهاد برگزاری یک نشست شورای امنیت درمورد تحولات ونزوئلا را داده است .

کودتا به نفع باتیستا در کوبا

کودتای ژنرال باتیستا در کوبا در 10 مارس سال 1952 به وقوع پیوست و بدین ترتیب دیکتاتوری وی آغاز شد. مطابق قانون اساسی کوبا، باتیستا نمی‌‌توانست دو دوره متوالی رئیس‌جمهور باشد. هم از این رو او تصمیم گرفت باند سیاسی خود را در ساختار قدرت نگه دارد و مجدداً به پشت صحنه سیاست باز گردد. وی در سال 1952م. دوباره کاندیدای ریاست‌جمهوری شد اما پس از آن‌که فهمید در میان سه کاندیدای حاضر در انتخابات، سومین فرد محبوب ملت است، با اقدام به کودتا قدرت را به چنگ آورد. باتیستا اقدام خود را کنار گذاشتن ریاست جمهوری فاسد کشور توجیه کرد و سپس در انتخاباتی بدون رقیب با 40 درصد آرا بر کرسی ریاست جمهوری نشست.پس از در دست گرفتن قدرت، باتیستا به پشتیبانی ارتش کوبا حکومت کرد که توسط ایالات متحده تجهیز می‌شد.
دوره دوم حکومت باتیستا از یک طرف با مبارزات گروه‌ها و احزاب گوناگون انقلابی همراه بود و از سوی دیگر با حمایت‌های مالی و نظامی ایالات متحده آمریکا از رژیم حاکم بر کوبا ادامه یافت. در این سال‌ها، باتیستا همچنان در مقابل مردم مقاومت می‌کرد. از این رو، تلاش انقلابیون در سال 1958 میلادی به اوج خود رسید. در این سال حملات باتیستا علیه مبارزان مردمی با هواپیما و تانک و بمب‌های آتش‌زا توأم بود.
آمریکا نیز قوایی را برای کمک به دولت رو به زوال کوبا فرستاد و پلیس مخفی باتیستا نیز بر شدت عمل خود افزود. با اوج‌گیری مبارزات چریکی در کوبا سرانجام باتیستا مجبور شد در یکم ژانویه 1959 میلادی از کشور خارج شود و قدرت را به مردم بسپارد. بعد از استقرار نظام سوسیالیستی به رهبری فیدل کاسترو در کوبا نیز آمریکا دست از دخالت و یا ایجاد جنگ با کوبا برنداشت. اما تا کنون هیچ یک از این تلاش‌ها به نتیجه نرسیده است .

کودتای ظالمانه در برزیل
آمریکا رئیس‌جمهور برزیل، «گولارت» که با رأی مردم روی کار آمده بود را در مارس 1964 سرنگون کرد. در 1964 ژنرال کاستلو برانسو توانست با کمک و حمایت ایالات متحده آمریکا کودتایی را بر پا کند که در نتیجه آن بیست سال حکومت ظالمانه بر این کشور حاکم شد. گولارت می‌خواست در برزیل به اصلاحات ارضی دست بزند، ولی نیروهای محافظه کار و زمین‌داران بزرگ، با کمک ارتش مانع از اقدامات او شدند و با کودتای نظامی دولت او را سرنگون ساختند. وی نخست به اروگوئه و از آن‌جا به کشور آرژانتین گریخت.

کودتا علیه نوریگا در پاناما
در 20 سپتامبر 1989 نظامیان آمریکایی کشور پاناما را به دستور جورج بوش، رئیس‌جمهور وقت آمریکا به اشغال خود در آوردند تا ژنرال مانوئل نوریگا، رهبر وقت پاناما را بازداشت و در آمریکا محاکمه کنند. در این اشغال، بیش از 2000 نفر کشته شدند.

سرنگونی دولت کلمبیا
سال 1997 دیاگو موریلو- بجارانو و همدستانش پس از دخالت نظامی آمریکا برای سرنگونی پابلو اسکوبار روی کار آمد. اگر چه بهانه آمریکا برای دخالت نظامی علیه اسکوبار مبارزه علیه مواد مخدر بود اما در عوض این کشور از گروهی در کلمبیا حمایت کرد که طی ده سال بعد مسؤول 75 درصد از قتل‌های وحشیانه مردم کلمبیا بود.

کودتای خونین در آرژانتین
دولت دموکراتیک آرژانتین با کودتای نظامی سازمان سیا در 24 مارس 1976 سرنگون شد. بر اساس اسناد طبقه بندی نشده آمریکا در سال 2003، در اکتبر سال 1976 بین وزرای خارجه آمریکا و آرژانتین یعنی هنری کسینجر و گوزیتی بلافاصله پس از این‌که دولت نظامی و کودتا در این کشور به قدرت رسید گفت‌وگوهایی صورت گرفته است. در این سخنان کسینجر به‌صراحت از دولت کودتا حمایت کرده و بر جنگ نا عادلانه‌ای که در آن 30 هزار نفر که اکثر آنها جوان بوده‌اند کشته شده و 400 کودک نیز به سرقت رفتند صحه گذاشته است. کودتای سال 1976 آخرین تغییر دولت خشونت آمیزی بود که در این کشور به وقوع پیوست و به توصیه و حمایت مستقیم ایالات متحده صورت گرفت.

کودتا علیه دولت اصلاح طلب گواتمالا

گواتمالا نمونه دیگری از مداخله‌های آمریکا بود. در این کشور نیز ژاکوب آربنز گازمن، رئیس‌جمهور متمایل به حزب کمونیست‌ها بود. وی که اصلاحات ارضی مهمی را آغاز کرده بود با طراحی سازمان سیا در سال 1954م. سرنگون و به یک دهه عمر حکومت اصلاح‌طلب وی خاتمه داده شد. عوامل سیا در گواتمالا کلنل کارلوس کاستیلو آرماس را برای رهبری کودتا انتخاب کردند. وی در هندوراس مستقر و حمایت‌های لازم را دریافت کرد. هنگامی که این تهاجم با ناکامی روبه‌رو شد، آلن دالس بمب افکن‌های قدیمی جنگ جهانی دوم را برای آرماس ارسال کرد. هواپیماها مأموریت خود را بر فراز گواتمالا سیتی انجام دادند و به این ترتیب آربنز استعفا کرد.

سرنگون کردن دولت آلنده در شیلی

نسخه دیگری از کودتای مدل آمریکایی در شیلی در سال 1973م. رخ داد. هدف این کودتا ساقط کردن دولت ملی دکتر آلنده، رئیس‌جمهور منتخب مردم و طرفداران چپ‌گرای وی بود. در واقع پیش تر فرماندهان نیروهای مسلح سه گانه و سپس رئیس پلیس ملی روی کاغذ به انجام کودتا توافق کرده بودند. در سپیده دم 11 سپتامبر نیروی دریایی کنترل شهر بندری والپاریزو را در دست گرفت. در پایتخت نیز، ارتش ایستگاه‌های رادیو را تعطیل و اعلامیه‌ای در تأیید کودتا منتشر کرد. ساعاتی بعد تانک‌ها در برابر کاخ ریاست‌جمهوری مستقر شدند. محاصره کاخ ریاست‌جمهوری، حمله موشکی نیروی هوایی را نیز در پی داشت. آلنده پیشنهاد تبعید را نپذیرفت و خودکشی کرد و آگوستو پینوشه قدرت را در دست گرفت. این کودتا با حمایت آمریکا صورت گرفت و بدین ترتیب کشور دیگری که مخالف سیاست‌های آمریکا در منطقه بود از دور خارج شد.

کودتای مشابه علیه هوگو چاوز در ونزوئلا

کودتایی شبیه به کودتای شیلی در سال 2002 در ونزوئلا برضد هوگو چاوز رخ داد. چاوز از شخصیت‌هایی بود که به ستایش چهره‌های ضد آمریکایی همچون فیدل کاسترو می‌‌پرداخت. وی خواستار حکومتی بود که نظم موجود بین‌الملل را بر نمی‌تابید و بر مبنای معیارهای غربی، غیرلیبرال محسوب می‌شد. بدین ترتیب حذف چاوز در دستور کار آمریکا قرار گرفت و این هدف در اواخر ماه ژانویه 2002م. آغاز شد. به این ترتیب که جمعیتی از اتحادیه‌های کارگری و جامعه تجاری این کشور به خیابان ریخته و خواستار برکناری وی شدند. در ماه آوریل نیز عناصری از ارتش که مورد حمایت جامعه تجاری بودند تلاش کردند. وی را از قدرت برکنار کنند، اما دو روز بعد تسلیم شدند. عامل مهم در شکست کودتا پشیمانی برخی از حامیان ارتشی کودتا از دخالت در این پروژه بود. پس از شکست کودتا، آمریکا به عنوان حامی سازمان‌های فعال ضد چاوز و به‌ویژه حمایت از اتحادیه‌های کارگری به عنوان کشور خارجی مداخله‌گر شناخته شد.

کودتای ریگان در نیکاراگوئه

نیکاراگوئه پس از انقلاب ساندنیست‌ها، نیز به کشوری بدل شد که بر خلاف ایده‌آل‌های آمریکا قرار داشت و بنابراین نمی‌توانست از سوی این کشور تحمل شود. در سال 1981م. رونالد ریگان، رئیس‌جمهور وقت آمریکا به سازمان سیا اجازه داد از گروه‌های ضد ساندنیست‌ها حمایت کند و عملیات‌های مخفی برضد نیکاراگوئه انجام دهد. دولت ریگان ارتشی ضد انقلاب تحت عنوان کنترا را بدون تصویب کنگره، سازماندهی و تأمین مالی کرد. این ارتش متشکل از اعضای سابق گارد ملی سوموزا، حکمران پیشین نیکاراگوئه بود. علاوه بر این، آمریکا یک رهبری غیرنظامی را از میان برخی شخصیت‌های برجسته بورژوای مخالف شکل داد که تحت کنترل ارتش ضد انقلاب بود. به موازات این امر واشنگتن سعی کرد نیکاراگوئه را به لحاظ سیاسی و اقتصادی در سطح بین‌المللی منزوی سازد. افزون بر این، آمریکا با استفاده از پایگاه داخلی سلسله مراتب کلیسایی و به ویژه بورژوازی، فشار داخلی را بر ساندنیست‌ها اعمال می‌کرد. شکست کنترا در برابر ساندنیست‌ها پایان این تقابل نبود. در سال 1990م. محدودیت‌های اقتصادی که آمریکا بر ساندنیست‌ها تحمیل کرد موجب شکست آنها در انتخابات 1990م. شدکه کودتای آرام آمریکا در این کشور بود.

حمله نظامی به گرانادا
در 25 اکتبر 1983 نظامیان آمریکایی به کشور گرانادا حمله کردند که کوچک‌ترین کشور جهان به شمار می‌آید. نظامیان آمریکایی با وحشیگری تمام به این کشور کوچک حمله و ساکنان آن را که به دفاع از کشورشان برخاسته بودند، قتل عام کردند. دستاویز آمریکا برای این حمله و این همه قتل و کشتار در معرض خطر قرار گرفتن دانشجویان آمریکایی مقیم این کشور بود. این کشور در آن زمان درگیرانقلاب مردمی بود. علت این حمله جلوگیری از قدرت یافتن حکومت طرفدار شوروی و کوبا در گرانادا بود.

علی باقری

بین‌الملل

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها