سید رضا صدرالحسینی در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح کرد
به گزارش جامجم، چندی پیش مرد جوانی با حضور در شعبه چهارم بازپرسی دادسرای جنایی تهران از افرادی که وی را ربوده و با جا زدن او به عنوان یک بیمار روانی در بیمارستانی در پایتخت بستری کرده بودند، شکایت کرد.
با دستور قضایی، تحقیقات پلیسی در اینباره آغازشد و شاکی به افسر تحقیق گفت: پدرم فوت کردو بعداز آن همسرم مهریهاش را به اجرا گذاشت و بعد از گرفتن تعدادی از سکههای مهریهاش از من جدا شد. بعد از آن تنها در خانهام در غرب تهران زندگی میکردم. از پدرم دو آپارتمان به من ارث رسیده بود، اما نبود او بیشتر مرا اذیت میکرد. آن روز مردی یک بسته پستی را برایم آورد و برای تحویل گرفتن آن به مقابل در مجتمع رفتم.
وی افزود: او بسته و برگهای به من داد و به خاطر عجله آن مرد برگه را نخوانده امضا کردم. همان موقع در پارکینگ باز و آمبولانسی وارد شد. گمان کردم حال همسایهمان بد شده و برای بردن او آمدهاند. سرنشینان آمبولانس سمت من آمده و به دستم دستبند زده و مرا سوار کرده و در بیمارستان روانی بستری کردند. مدام قرص اعصاب به من میدادند تا بخورم و هر روز دو بار به من شوک میزدند. پزشکم میگفت؛ برادرانت مدارک پزشکی تو را آوردهاند و حالت خیلی وخیم است و مدت زیادی باید بستری باشی. هیچکس حرفهایم را باور نمیکرد که من سالم هستم. ده روز آنجا بستری بودم، اما روز یازدهم دیگر طاقت نیاوردم و در زمان ملاقات بیماران با خانوادههایشان با پوشیدن لباس سفید یکی از پزشکان از بیمارستان فرار کردم. خودم را به خانهام رساندم که متوجه شدم آنجا به هم ریخته و اسناد دو آپارتمانم سرقت شده است. پیامکهای گوشیام را که کناری افتاده بود نگاه کردم و دیدم پیامکی آمده که نشان میداد صد میلیون تومان از حسابم برداشت شده است.
ماموران از همسایههای شاکی تحقیق کردند که معلوم شد او بیمار نبوده است.
بعد از این شکایت، راننده آمبولانس و دو مردی که شاکی را ربوده و در مرکز روانی بستری کرده بودند به پلیس آگاهی احضار و با تحقیق از آنها مشخص شد برادران شاکی با بیمارستان آنها تماس گرفته و مدارکی درباره بیماریاش به بیمارستان دادهاند.
ماموران اطمینان یافتند که دو برادر شاکی در اجرای سناریوی آدمربایی نقش داشتهاند، بنابراین با هماهنگی قضایی آن دو بازداشت شدند. یکی از آنها به افسر تحقیق گفت: من 20 کیلو طلا در کیفی گذاشته و به برادرم امانت دادم و قرار شد او بعد از مدتی آن را تحویلم دهد که آن را دیگر به من نداد. او از برادر دیگرمان هم سکه گرفت و پس نداد. او بیمار روانی بود و قصد درمانش را داشتیم.
در ادامه تحقیقات دو متهم اعتراف کردند برادرشان سالم است و با این صحنهسازی میخواستند ارثیه او را که دو آپارتمان بوده تصاحب کنند.
یکی از متهمان به افسر تحقیق گفت: مدارک پزشکی درباره بیماری روانی برادرم تهیه کردیم. علاوه بر آن از صحنههای ناراحتی او در زمان مرگ پدرمان و جدایی از همسرش مخفیانه فیلم و عکس گرفتیم تا وانمود کنیم او روانی است. این مدارک را به بیمارستان داده و توانستیم برای او آمبولانس بگیریم و بعد او را در آنجا بستری کنیم. برادرم ده روز در بیمارستان بستری بود، اما فکر نمیکردیم فرار کند. وی ادامه داد: قبل از بستری شدن برادرم، پیک قلابی سراغش فرستادیم و بسته خالی را برایش ارسال کردیم. با این ترفند به جای برگه امضای تحویل بسته از او امضای وکالتنامه برای برداشت پول از حسابش گرفتیم و صد میلیون تومان پولش را برداشت کردیم.
سید رضا صدرالحسینی در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد