در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
به گزارش جامجم، در آخرین روز آذر امسال ماموران در جریان ناپدید شدن مردی میانسال در تهران قرار گرفتند. پسر این مرد با مراجعه به پایگاه هفتم پلیس آگاهی با طرح شکایتی گفت: پدرم به نام سعید 54 ساله چند روز قبل از خانه خارج شد و دیگر بازنگشت. در این مدت تلفن همراهش خاموش بوده که احتمال میدهم اتفاق بدی برایش رخ داده باشد.
ماموران در تحقیقات خود متوجه شدند، سعید به خاطر اختلافاتی که با همسر اولش داشته، از او جدا شده و پنج سال قبل با زنی 32 ساله به نام سمیرا ازدواج کرده است.
سمیرا در جریان تحقیقات مدعی شد نمیداند همسرش به کجا رفته و در این مدت تلاشش برای یافتن او بی نتیجه مانده است.
کارآگاهان که به اظهارات سمیرا مشکوک شده بودند، تحقیقات را روی او متمرکز کرده و دریافتند او با سعید درگیری و اختلاف داشته و موضوع را به یکی از دوستان شوهرش به نام فرزاد 49 ساله اطلاع داده و از او درخواست کمک کرده بود.با کشف این سرنخ، سمیرا دوباره تحت بازجویی قرار گرفت و در باره آشنایی با فرزاد گفت:حدود چهار ماه قبل، همراه همسرم برای پیدا کردن یک خانه اجارهای به بنگاه املاک متعلق به یکی از دوستانش در منطقه نازیآباد رفتم و در آنجا با فرزاد آشنا شدم .
کارآگاهان در ادامه تحقیقات پی بردند فرزاد آخرین شخصی بوده که همراه با مقتول مشاهده شده است. متهم دستگیر و روز پنجشنبه هفته گذشته با اعتراف به ارتکاب جنایت عنوان کرد پیشنهاد ارتکاب جنایت از سوی سمیرا مطرح شده و قرار بوده دو ماه پس از ارتکاب جنایت آن دو با هم ازدواج کنند.
فرزاد که از حدود ده سال پیش از همسر خود جدا شده بود در اعترافاتش به کارآگاهان گفت: سعید همیشه همسرش را اذیت میکرد و رابطه خوبی با او نداشت و همین موضوع باعث شد تا سمیرا پس از گذشت مدت کوتاهی از من درخواست کمک کرده و پیشنهاد قتل فرزاد را مطرح کند.
فرزاد درخصوص نحوه ارتکاب جنایت به کارآگاهان گفت: براساس نقشه با سعید تماس گرفته و مدعی شدم چند قطعه زیرخاکی پیدا کرده و در نزدیکی شهر قم دفن کرده ام. شب جنایت به بهانه دیدن اشیای عتیقه او را به بیابانهای اطراف قم بردم. ساعت 11 شب 28 آذر با خودروی یکی از دوستانم به دنبال سعید و همسرش رفتم. پس از آن به سمت جاده قدیم تهران - قم حرکت کرده و در یک منطقه بیابانی توقف کردم. پس از پیاده شدن از ماشین، با چاقو چند ضربه به گردن، سینه و شکم سعید زده و او را به قتل رساندم و همراه سمیرا به تهران بازگشتیم .
با اعتراف فرزاد به ارتکاب جنایت و مشارکت همسر مقتول در جنایت، سمیرا نیز بلافاصله دستگیر شد و در همان تحقیقات اولیه با تایید اعترافات فرزاد در اظهاراتش به کارآگاهان گفت: با نقشه قبلی که درخصوص قتل همسرم کشیده بودیم، همراه فرزاد به کیلومتر 55 جاده قدیم تهران - قم رفتیم. پس از رفتن به داخل یک جاده خاکی، فرزاد از ماشین پیاده شد و به بهانه نشان دادن زیرخاکی همسرم را به داخل بیابان کشاند. در حالی که من نیز پشت سر آنها در حال حرکت بودم، فرزاد با چاقویی که از قبل تهیه کرده بود، چند ضربه به همسرم وارد کرد و پس از رها کردن جسد در بیابان به تهران بازگشتیم .
سرهنگ کارآگاه علی ولیپور گودرزی، معاون مبارزه با جرایم جنایی پلیس آگاهی تهران بزرگ، با اعلام این خبر گفت: با اعتراف صریح متهمان به رهاسازی جسد در منطقهای بیابانی در کیلومتر 55 جاده قدیم تهران - قم ، تحقیقات برای کشف جسد مقتول در دستور کار کارآگاهان اداره دهم پلیس آگاهی تهران بزرگ قرار گرفت. 29 دیماه تیم بررسی صحنه جنایت اداره دهم همراه متهمان پرونده به محل جنایت رفته اما با وجود بررسی میدانی محل جنایت موفق به کشف جسد یا بقایای جسد نشده و تنها چند تکه لباس آغشته به خون متعلق به مقتول در محل جنایت کشف شد که آثار دندان حیوان وحشی بر روی آن دیده میشد.
خیانتی که جنایت آفرید
سمیرا 32 ساله با انتقال به شعبه چهارم بازپرسی دادسرای جنایی تهران در جریان تحقیقات قضایی به قتل شوهرش اعتراف کرد و به بازپرس جنایی گفت: شوهرم در حال خیانت کردن به من بود به همین خاطر از این وضع خسته شدم و تصمیم به اجرای نقشه قتل او با همدستی دوستش گرفتم.
سمیرا دیروز در گفتوگو با جامجم به تشریح سناریوی این جنایت هولناک پرداخت.
از آشنایی با مقتول بگو ؟
شوهر54 سالهام تاجر بود و وضع مالی خوبی داشت. از طریق یکی از اقوام با او آشنا شدم و با او ازدواج کردم. شوهرم قبل از من دو بار ازدواج کرده بود.
با هم اختلاف داشتید؟
اوایل زندگیمان نه؛ اما از چندی پیش متوجه تغییر رفتارهایش شدم و سرانجام پی بردم او به من خیانت کرده و با زنی پنهانی در ارتباط است. همین باعث درگیری و ادامه اختلافهایمان شد. شوهرم مدعی بود من اشتباه میکنم و خیانتی در کار نیست .
چرا طلاق نگرفتی؟
چند بار درخواست طلاق دادم اما شوهرم با ادعای اینکه به من علاقه دارد، طلاقم نداد.
نقشه قتل چطور کلید خورد؟
بعد از برقراری ارتباط با دوست شوهرم، تصمیم به قتل او گرفتیم تا بتوانیم ازدواج کنیم. شرطم برای ازدواج با مرد بنگاهدار این بود که شوهرم را بکشد. او این شرط را قبول کرد. اول میخواستیم با نوشیدنی مسموم او را بکشیم که شوهرم به آبمیوه شک کرد. بعد تصمیم گرفتیم با تصادف ساختگی او را به قتل برسانیم که این بار هم جان سالم بهدر برد. سرانجام تصمیم گرفتیم از آنجا که شوهرم به زیر خاکی و عتیقهجات علاقه داشت، او را به بهانه دیدن اشیای زیر خاکی به بیابان ببریم و بکشیم.
بعد از جنایت فرار کردید؟
نه. حتی همدستم شبها به خانه من میآمد.
سرقت هم کردید؟
طی دو مرحله 143 میلیون تومان به حساب خودم واریز کردم .
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
سید رضا صدرالحسینی در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
سید رضا صدرالحسینی در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
برای بررسی کتاب «خلبان صدیق» با محمد قبادی (نویسنده) و خلبان قادری (راوی) همکلام شدیم