جام جم آنلاین گزارش میدهد
اما بد نیست که در این میان، نگاهی به شرایط اجتماعی کشور نیز بیندازیم و دلایل شکلگیری این اوضاع بحرانی را بررسی کنیم. در جامعه شبه مدرن امروز ما، میتوان از تغییر نگرشها و ارزشهای نسل فعلی نسبت به نسل گذشته به عنوان یکی از مهمترین دلایل کاهش تمایل به ازدواج در جوانان یاد کرد. یکی از مهمترین نگرشهایی که در نسل جوان امروز دچار تغییر شده، این است که دیگر جوانان ما حاضر نیستند با حداقل استانداردها، زندگی مشترک خود را آغاز کنند و برای شروع زندگی بهدنبال رسیدن به شرایط ایدهآل اقتصادی و اجتماعی هستند.
اما دلیل دیگر افزایش آمار مجردها را میتوان در کاهش انگیزههای زندگی در میان نسل جوان جستوجو کرد. امروزه داشتن نگاه منفی نسبت به آینده در بسیاری از جوانان ما شیوع پیدا کرده و خیلی از آنها به این فکر میکنند که اصلا چرا باید ازدواج کنند و بچهدار شوند؟
البته در این میان، نباید از مشکلات اقتصادی نیز چشمپوشی کرد، چراکه به هر حال این مسأله قطعا تأثیر مهمی روی کاهش آمار ازدواج و فرزندآوری داشته است. در واقع نباید از کسی که توانایی تأمین مالی هزینههای زندگی را ندارد، توقع داشت که تن به ازدواج دهد یا در صورت تشکیل زندگی مشترک، بچهدار شود یا به دنبال داشتن چند فرزند باشد. این مسائل نشان میدهد طرحها و برنامههایی که تاکنون برای ترغیب جوانان به ازدواج اجرا شده است، بیشتر از آن که عملیاتی باشد، توصیهای بوده و به نوعی جوانان مجرد به حال خود رها شدهاند و مسؤولان اجرایی برای هدایت آنها به مسیر ازدواج، آستین بالا نمیزنند. در واقع میتوان گفت تا کنون به جز وامهای ازدواجی که بهسختی به جوانها داده میشود، هیچ طرح دیگری برای کمک به ازدواج جوانان از سوی دولت اجرا نشده است و از این رو، میتوان مسؤولان اجرایی را در شکلگیری اوضاع بحرانی تجرد در کشور مقصر دانست.
اما بالا رفتن آمار تجرد قطعی، چه ضررهایی برای کشور درپی دارد؟ در پاسخ به این سؤال از منظر جامعهشناسی میتوان گفت بیشتر شدن تعداد مجردها، یعنی افزایش تعداد افرادی که میل بیشتری به انزوا دارند و کمتر در فعالیتهای اجتماعی مشارکت میکنند که این مسأله باعث میشود در بلندمدت، وفاق ملی و انسجام اجتماعی نیز تحت تأثیر قرار گیرد.
از این منظر میتوان افزایش آمار تجرد قطعی در ایران را بهعنوان یک معضل امنیتی نیز به حساب آورد. البته در هر صورت، پیر شدن جمعیت نوعی تهدید امنیتی است؛ زیرا کاهش جمعیت جوان، یعنی کمبود نیروی انسانی فعال و آیندهساز و در کشوری که تعداد نیروهای آیندهساز آن رو به افول باشد، نمیتوان برای آینده اجتماعی، اقتصادی و سیاسی آن برنامهریزی کرد و اساسا وضعیت آینده این کشور در شرایط مبهمی قرار میگیرد.
از سویی دیگر، کاهش جمعیت جوان کشور ما در حالی اتفاق میافتد که روند رو به رشد جمعیت در کشورهای همسایه همچنان ادامه دارد؛ این یعنی کم شدن نیروی کار مفید در آینده نزدیک در ایران و افزایش نیروی کار فعال در بین رقبای منطقهای. این موضوع بدون شک باعث پیشی گرفتن کشورهای همسایه در زمینههای اقتصادی خواهد شد که همزمان میتواند احتمالا دست این کشورها را برای تهدید سیاسی و امنیتی ایران نیز بازبگذارد.
دکتر غفور شیخی
جامعهشناس
جام جم آنلاین گزارش میدهد
جام جم آنلاین گزارش میدهد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد؛
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
یک فعال سیاسی:
یک نماینده مجلس:
در گفتوگوی «جامجم» با استاد حوزه و مبلغ بینالملل بررسی شد
گفتوگو با موسی اکبری،درخصوص تشکیل کمپین«سرزمین من»وساخت و مرمت۵۰خانه در منطقه زنده جان