در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
به گزارش جامجم آنلاین؛ بررسی حافظه تاریخی رسانه نشان میدهد از آن زمانی که رسانهای به نام سینما به زندگی مردم جهان ورود پیدا کرد تا تصاویری مشترک را به گستره وسیعی از مردم نشان بدهد، مفهومی به نام سلبریتی هم شکل گرفت و از همان زمان شهرت و محبوبیت این چهرهها به وسیلهای برای اقناع مخاطبان تبدیل شد. مثلا در دوره رونق سینمای کلاسیک این «آدری هپبورن» بازیگر مشهور آمریکایی بود که یک تنه بار عوض کردن ذائقه پوششی زنان جهان را به دوش کشید؛ او با کوتاه کردن موها و پوشیدن لباسهای مردانه باب جدیدی در مد پوششی زنان باز کرد.
این ماجرا تا همین امروز در قرن بیست و یکم هم ادامه پیدا کرده و همچنان مردم تحت تاثیر سلبریتیها تبلیغات را بیشتر باور میکنند. هنوز هم در سراسر دنیا یکی از روشهای اصلی برای افزایش فروش یک کالا استفاده از چهره سلبریتیها در تبلیغات آن است؛ اما متاسفانه در کشور ما رسم تبلیغاتی سلبریتیها به گونه دیگری رقم خورده است.
سلبریتیهای ایرانی اعم از هنرمندان و ورزشکاران این روزها به لطف فضای مجازی هر کدام یک رسانه مستقل و آزاد برای خودشان دارند و متاسفانه آنها هم از قائده کلی عدم وجود فرهنگ استفاده صحیح از این رسانه مستثنی نیستند؛ هر چند خودشان هر از گاهی به نبود فرهنگ استفاده از شبکه های اجتماعی در ایران اعتراضهایی دارند!
سلبریتیهای ایرانی بر خلاف آنچه در تمام دنیا متداول است پا را از تبلیغات تجاری فراتر گذاشته و در موج خروشان شبکههای اجتماعی تحت تاثیر اطلاعاتی که به دستشان میرسد با ژست فعالیت مدنی و آزادیخواهی آن هم بدون بررسی دقیق موضوع، خیلی سریع اطلاعاتشان را با میلیونها هوادار در میان میگذارند. آنها خودشان را رهبرانی برای هدایت مردم قلمداد میکنند و اتفاقا به دلیل عدم آگاهی عموم مردم، تاثیرگذاری زیادی هم دارند.
شاید ادعای گزافهای نباشد اگر بگوییم در هیچ جای دیگری از جهان نمیتوانیم نمونهای بیابیم که فردی با مدرک تحصیلی دیپلم و صرفا به پشتوانه شهرتش در حوزه ورزش یا هنر! خود را متخصص پیچیدهترین مسائل سیاسی امنیتی دانسته و به طور مثال نه تنها خودش معترض است که چرا پلیس با شروری که سلاح سرد همراه داشته، برخورد قهرآمیز کرده، بلکه مردم را نیز به همین اعتراض تشویق میکند.
وقتی سلبریتیها دو تا به نعل میزنند و هیچی به میخ!
نکته مهم آن است که این افراد در کشور ما تکلیفشان را نه با خود و نه با مفهوم آزاد اندیشی به درستی روشن نمیکنند؛ این سلبریتیها حتی شیوه صحیح کنشگری اجتماعی را بلد نیستند و آنقدر گلدرشت منفعت شخصیشان را در دلسوزی برای حقوق بشر دلسوزی دخیل میکنند که معمولا با واکنشهای مردمی زیادی مواجه میشوند.
آنجایی که برای ژست آزادگیشان لازم است از قاتلان امنیتی گرفته تا سگهای ولگرد هر چه بار بخورد را مورد حمایت قرار داده و به بهانه آن علیه حاکمیت فعالیت میکنند؛ اما آنجا که ممکن است آیندهشان چه در بخش جوایز احتمالی جشنوارههای خارجی و چه در مورد سفر به کشورهای اروپایی به خطر بیافتد، حاضر نیستند کوچکترین اعتراضی به تخلفات و جنایات غرب داشته باشند.
برخورد پلیس با معترضان ولو برای حفظ امنیت عمومی و در تقابل با تخریب و اغتشاش اگر در ایران اتفاق بیافتد معنایش میشود برخورد وحشیانه و ضد حقوق بشری از سوی حاکمیت اما اگر در کشورهای اروپایی، انقلاب جلیقه زردها با واکنشهای بسیار تند پلیس همراه شود، یا اگر کشتار زنان و کودکان یمن، عراق، سوریه و فلسطین توسط کشورهای غربی اتفاق بیافتد سلبریتیهای ایرانی ترجیح میدهند سیم مودم وای فای را از برق بکشند تا مبادا در فضای مجازی پیرامون سکوت عجیبشان مورد پرسش قرار بگیرند.
سلبریتیهای پر ادعای ایرانی آنقدر از اقدامات عجیب و غیر تخصصی خودشان مطمئن هستند که در مواجه با اعتراضات مردمی هم حاضر نیستند از دخالتهای وقت و بیوقت خودشان در اموری که به آنها و حوزه تخصصیشان ربطی ندارد بردارند. مدتی است که کاربران فضای مجازی با استفاده از هشتگ «سلبریتی بیسواد» تلاش میکنند جلوی پیشرفت این پدیده نوظهور را هر چه سریعتر بگیرند اما سلبریتیهای بانمک ایرانی به جای آنکه با وجود این اعتراضات و برخوردهای قضایی، دست از خود علامهپنداری برداند، هشتگ سلبریتی بیسواد را به سخره گرفته و تلاش میکنند کارکردش اصلی آن را از بین ببرند.
شاید بهتر باشد سلبریتیهای ایرانی یک بار برای همیشه نسبت خودشان با آزاداندیشی و شعور مخاطب را روشن کنند؛ بالاخره وقت آن رسیده که این چهرههای پرطرفدار که رسانههای پر مخاطبی هم دارند بگویند اگر قرار است آنها را به عنوان هدایت کنندگان و مبلغان فعالیتهای مدنی و آزادیخواه بشناسیم چرا گزینشی و بر اساس منافع شخصی با وقایع روز جهان مواجهه دارند؟! اگر هم آنها صرفا سلبریتیهایی هستند با فعالیتهای معمولی روزانه در شبکههای اجتماعی پس توجیه این دخالتهای گاه و بیگاه چیست؟!
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتوگوی «جامجم» با رئیس سازمان نظام روانشناسی و مشاوره کشور مطرح شد