طراوت این روزهای بارانی را با یک بسته سینمایی به صفحات فرهنگی آورده‌ایم؛

وقتی هوای سینما بارانی می شود!

چه نامی روی فیلمم بگذارم؟ این پرسش، دغدغه بسیاری از فیلمسازان است و بیشتر به این معناست که تمام نام‌های مناسب قبلا استفاده شده. البته منظور از نام‌های مناسب، نام‌های کوتاه، شیک، گویا و البته جذاب است.شاید در گذشته کسی توجهی نمی‌کرد که نام یک فیلم چیست و بیشتر به این فکر می‌کردند که چه کسی در فیلم بازی کرده و کارگردان آن فیلم کیست، اما حالا زمانه تغییر کرده و فیلمسازان دنبال اسم‌های بامسما برای فیلم‌هایشان هستند.
کد خبر: ۱۱۷۶۸۸۵

بدون شک نام یک اثر هنری باید بیانگر محتوا و ویژگی‌های خاص آن اثر باشد. چرا که نام فیلم همانند شناسنامه اثر است که این شناسنامه می‌تواند حاوی جنبه‌های مضمونی فیلم باشد یا ذوقی برای دیدن آن اثر در مخاطب ایجاد کند. در این خصوص بسیاری از کارشناسان موافق نام‌های کوتاه برای اسامی فیلم‌ها هستند. چرا که گذاشتن نام افراد روی فیلم‌ها باعث سردرگمی مخاطب در یافتن درونمایه فیلم نمی‌شود و در ذهن مردم باقی می‌ماند. مثلا داریوش مهرجویی فیلم‌های برجسته‌ای با نام «لیلا»، «پری» و «سارا» در کارنامه خود دارد که گذشت زمان نشان داد این اسامی بخوبی توانسته‌اند با مخاطب ارتباط برقرار کنند.

به هر حال این روزها که هوا بارانی است و خورشید و ماه و ستاره‌ها زیر ابرها پنهان شده‌اند به این فکر افتاده‌ایم مروری داشته باشیم بر چند فیلم که در نامشان از کلمه «باران» استفاده شده. اسامی فیلم‌ها را گزینش کردیم و نقبی زدیم بر کارگردان‌ها و محتوای اثرشان. باشد که آسمان دلتان هرگز ابری نباشد.

احتمال باران اسیدی

داستان: این فیلم درباره منوچهر رهنما پیرمردی ۶۰ سالهای است که پس از فوت مادرش به تنهایی در شمال زندگی میکند. او که کارمند شرکت دخانیات بوده و بتازگی بازنشسته شده دنبال این است تا برای سرگرم شدن خود موقعیتی تازه را فراهم بیاورد و از این رو به دنبال یافتن دوست دیرینهاش خسرو از شمال عازم تهران میشود.

نظر کارشناسی: «احتمال باران اسیدی» به کارگردانی بهتاش صناعیها فیلمی است ساده و روان که تنهاییهای زمان حال یک مرد سالخورده را به تصویر میکشد. این فیلم داستان آدمهایی را روایت میکند که تنهایی بههم نزدیکشان کرده، آدمهایی که هر روز خیلی عادی و بیتفاوت از کنار هم رد میشوند در حالی که میتوانند بهترین همدم هم باشند. نکته جالب این فیلم حضور محمد شمس لنگرودی بهعنوان نقش اول فیلم است که بیننده را ترغیب به تماشای آن میکند. خوشبختانه اولین تجربه بازی شمس لنگرودی، در فیلمی متین رقم خورد که شایستهاش بود.

بلور باران

داستان: این فیلم تلویزیونی، درباره مردی مترجم است که از بیماری وسواس رنج میبرد. با آمدن پری برادرزادهاش که در کنکور قبول شده اختلافاتی بین او و پری رخ میدهد تا اینکه معلم زبان پری هم که به منزل میآید، اختلافات اوج میگیرد و باقی ماجراها.

نظر کارشناسی: «بلور باران» به کارگردانی شاهد احمدلو داستان تغییر و تحول انسانها در برههای از زمان و دورههایی از زندگی است. توجه به بحث تحول و ویژگیهای آن، شیوه دستیابی به آرامش و نیز ویژگیهای انسان کامل از جمله مواردی است که زندگی هر فردی را شادتر و آرامتر میکند و «بلور باران» فیلمی است که به این مضامین توجه ویژه دارد.

باران

داستان: لطیف (حسین عابدینی)، کارگر جوان آذری همراه دیگر همولایتیهای خود در کنار عدهای کارگر افغان در یکی از برجهای در حال ساخت شهر تهران کار میکند. سقوط نجف (یکی از کارگران افغانی) از طبقه دوم موجب میشود پسر او رحمت (زهرا بهرامی)، برای تأمین معاش خانواده جای پدر را بگیرد و باقی ماجراها.

نظر کارشناسی: مجید مجیدی، کارگردان بسیار حرفهای در این فیلم رسالت هنرمندی خود را انجام داده و با به تصویر کشیدن شرایط نابسامان زندگی افغانها و وضعیت کاری ناعادلانهشان، مخاطب را از منظری جدید با این قشر محروم آشنا میسازد، اما در فیلم نیز همانند دیگر فیلمهای مجیدی فقر بهانهای برای شکایت از خدا و پوچگرایی نیست که اینها همه آزمونی است همچون آزمونهای
دیگر زندگی.

مردی شبیه باران

داستان: منصور که یک فرمانده است به اسارت دشمن درمیآید. او موجی است و چیزی از گذشته خود به یاد نمیآورد. قتلی در میان اسرا اتفاق میافتد. اسرا به «منصور» مظنون هستند، اما او توان دفاع از خویش را ندارد. یکی از اسرا تصمیم به قتل او میگیرد و همسرش که به اسارت درآمده است یکتنه به دفاع از او برمیخیزد.

نظر کارشناسی: «مردی شبیه باران» شاعرانهترین فیلم سعید سهیلی و از بهترین فیلمهای جنگی سینمای ایران با موضوع اسرای جنگی است، اما اینکه چرا آنطور که باید و شاید دیده نشده موضوعی است که هیچوقت بدرستی روشن نشد و این در حالی است که این فیلم موفقیتهای بسیاری را کسب کرد. «مردی شبیه باران» با فیلمبرداری خوب و انتخاب نماهای زیبا و موسیقی و بازیهای چشمگیر توانست در جشنواره فیلم فجر جایزه بهترین بازیگر (ابوالفضل پورعرب)، بهترین موسیقی (بابک بیات) و بهترین فیلم اول را از آن خود کند و همان سال در جشنواره فیلم دفاع مقدس نیز جایزه بهترین فیلم جنگی به آن تعلق گرفت .

خنده در باران

داستان: عروسی پای سفره عقد به جای «بله» میگوید «نه». همه چیز از همین نقطه شروع میشود. داماد همه تلاش خود را میکند تا بتواند از عروس جواب «بله» بگیرد اما موفق نمیشود. عروس او در یک تغییر غیرمنتظره تبدیل به شخص دیگری میشود! و جستوجوی داماد برای برگرداندن عروس سرآغاز ماجراهایی است.

نظر کارشناسی: «خنده در باران» فیلم تلویزیونی ساخته داریوش فرهنگ اثری در ژانر کمدی است. فیلمی که از ساختار سادهای برخوردار است و بیشتر مورد پسند مخاطب عام است. فرهنگ در عرصه تلویزیون بیشتر با آثار پلیسی و حادثهای شناخته میشود و مجموعه تلویزیونی «سلطان و شبان» از مهمترین آثار او در تلویزیون است. در سینما هم «یک گزارش واقعی»، «رز زرد»، «تکیه بر باد» و «روانی» از آثار این فیلمساز ایرانی است؛ فیلمسازی که در «خنده در باران» ترکیب شلخته و غیرهنری مفاهیم بسیار سخیف و سادهانگارانه را کنار هم آورده است.

*ساناز قنبری

روزنامه نگار

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰
فرزند زمانه خود باش

گفت‌وگوی «جام‌جم» با میثم عبدی، کارگردان نمایش رومئو و ژولیت و چند کاراکتر دیگر

فرزند زمانه خود باش

نیازمندی ها