بعضی از دعاهای امام مسئله عرض نیاز به خداوند است.
کد خبر: ۱۱۶۳۶۸۷
نقش دعا در روز عاشورا (بخش سوم)

جام جم آنلاین - یک انسان در همه حالات به گفتگوی باخدا احتیاج دارد و با سخن گفتن باخدا قوت قلب پیدا می‌کند و ضعف‌ها از انسان دور می‌شود. حسین بن علی(ع) در آن شرایط دشوار به حرف زدن باخدا احتیاج داشت و حرف می‌زد و راز و نیاز می‌کرد و قوت قلب می‌گرفت. البته دراین ‌بین تسلای دیگران هم بود. یعنی دعای امام حسین(ع) فقط خود او را تسلا نمی‌داد؛ بلکه اطرافیان او را هم تسلا می‌داد. موقعیت، موقعیت دشواری بود.

در صبح عاشورا وقتی‌که صفوف در مقابل امام حسین(ع) شکل گرفت، دریایی از لشکر دشمن بود و حسین بن علی(ع) با تعدادی معدود از یاران، این دعا را بر زبان جاری کردند « اًللهم اَنْتَ ثِقَتی فی کُلّ کَرْبٍ وَ اَنْتَ رَجائی فی کُلّ شِدَّهٍ وَ اَنْتَ لی فی کُلّ اَمْرٍ نَزَلَ بی ثِقَهٌ وَعُدَّه » یعنی خدایا تو مایه اطمینان و آسایش دل من و خاطر منی، یعنی وقتی من به تو متکی هستم هجوم دشمن مرا تکان نمی‌دهد! یعنی پروردگارا من حتی در سخت‌ترین حالات هم که دشمنان در اطراف، دوزخی از کینه‌ها و قساوت‌های خودشان را به وجود آوردند، بهشتی از یاد تو برای خودم درست می‌کنم. به همین اتکای به خدا بود که هر چه از صبح عاشورا به‌طرف ظهر نزدیک می‌شدیم ، آن‌طوری که در بعضی از مقاتل و نوشته‌ها هست ، امام حسین(ع) شادمان‌تر می‌شد!

در روز عاشورا یاران امام با همدیگر مزاح می‌کردند، یعنی هیچ غمی ندارند! این به برکت همین اتکای به خداست که حسین بن علی(ع) در این دعا و دعاهای دیگر بیان می‌کند « کَمْ مِنْ هَمَّ یَضْعُفُ فیِه الْفُؤادُ وَ َتقِلُّ فیهِ الْحلَیهُ وَ یَخْذُلُ فیهِ الصَّدیقُ وَ یَشْمَتُ فیهِ الْعَدُوُّا اَنْزَلْتُهُ بِکَ وَ شکَوْتُهُ اِلَیْکَ رَغَبَهً مِنّی اِلَیْکَ عَمْن سِواکَ فَفَرَّجْتَهُ عَنّی وّ َکَشْفَتهُ فَاَنْتَ َوِلُّی کُلّ نِعْمَهٍ و صاحِبُ کُلّ حَسَنَهٍ وِ ُمْنَتهی کُلّ رَغْبَهٍ.» پروردگارا! من در همه عمرم، سختی‌هایم را، ناراحتی‌هایم را، آنجایی که کسی به من کمک نکرده، آنجایی که دشمنان به ناراحتی من شادمان می‌شدند، همه این احوال را نزد تو آوردم و تو باقدرتت و با رحمتت و بافضلت آن سختی‌ها را برطرف کردی. بنابراین امروز هم من در هنگامه خصومت این دشمنِ تادندان‌مسلح وحشی؛ هیچ‌گونه احساس ناراحتی نمی‌کنم.

بعضی از جاها هم دعای امام حسین(ع) حاکی از تأثر او از یک حادثه است. حسین بن علی(ع) این‌طور نبود که عظمت روحش موجب بشود که از این ناراحتی‌ها هیچ غمگین نشود. غم او در برخی از حوادث خیلی هم سنگین بود که او را به انابه به درگاه پروردگار و سخن گفتن باخدا و درد دل کردن باخدای متعال وادار می‌کرد اما در مقابل این حوادث صبر می‌کرد و صبورانه حرکت می‌کرد.

یکی از این حوادث سختی که حسین بن علی(ع) را تکان داد و امام بعدازآن دست به دعا برداشت؛ شهادت طفل شیرخوار بود. ایشان این دعا را خواندن که «رَبِّ اِن کُنتَ حَبَستَ عَنَّا النَّصرَ مِنَ السَّماءِ فَاجعَل ذلِکَ لِما هُوَ خَیرٌ وَ انتَقِم لَنا وَ اجعَل ما حَلَّ بِنا فِی العاجِلِ ذَخیرَهً لَنا فِی الآجِل» یعنی پروردگارا اکنون‌که این است سرنوشت ما، که این حادثه فجیع به وجود بیاید و تو مقدر نکردی در این حادثه، که ما پیروزی شویم؛ اما ما اجرمان و پاداشمان را از تو می‌خواهیم، و این غم نزدیک را، این حادثه‌ای که در دنیا برای ما پیش آمد را، ذخیره‌ای قرار ده تا در نعمات آخرت از لطف و فضل تو بهره‌مند شویم.

در آخرین لحظات هم امام حسین (ع) لب‌های خشک و تشنه‌اش به هم می‌خورد و مناجات الهی می‌کرد و باخدا حرف می‌زد و آن‌طور که در کتاب‌های مقتل نقل‌شده وقتی‌که حضرت روی زمین افتاده بودند و لحظاتی بیش از زندگی ایشان باقی نمانده بود، چند نفر هجوم آوردند و شنیدند که حسین بن علی (ع) در آن لحظات آخر باخدای متعال حرف می‌زند «اَللّهُمَّ مُتَعالِیَ المَکانِ عَظیمَ الجَبروتِ شَدیدَ المِحالِ غَنیّاَ عَنِ الخَلائِقِ عَریضَ الکِبریاءِ قادِرٌ عَلی ما تَشاءُ.» پروردگارا تو بزرگی مقام کبریایی تو بالاست من بنده کوچک توأم و تو بر هر کاری که کنی قادری.

در آن حال معنوی مشغول مناجات باخداست و چه لحظه باشکوهی است که انسان در باخدای متعال در چنین حالی حرف می‌زند که این درس امام حسین (ع) است.

بعد هم وقتی‌که این کلمات به پایان رسید چند جمله دیگر دعا این دعای معروفی که شنیدید بود «صَبراً عَلی قَضائِکَ یا ربِّ لا اِلهَ سِواک» خدایا بر قضای تو، بر تقدیر تو، من صبر و تحمل می کنم و درراه دین تو مقاومت می‌کنم.

برداشتی از خطبه نماز جمعه رهبر معظم انقلاب در تاریخ 1364.07.05

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها