مقطع حساس‌کنونی

ماجرای مرد و همسرش و خورشت کرفس

مردی به نزد دکتر متخصص گوش و حلق و بینی مراجعه کرد و گرچه پول ویزیت دکتر (!!!؟؟؟) را داد ولی با دکتر دیگری مواجه شد، اما از رو نرفت و به دکتر گفت: «ای دکتر، مدتی است شنوایی همسرم کم شده است و هرچه می‌گویم نمی‌شنود و جواب نمی‌دهد، اما نمی‌دانم چگونه به او بگویم و او را به نزد شما بیاورم.»
کد خبر: ۱۱۶۲۹۲۵

دکتر گفت: «برای اینکه بدانیم ناشنوایی او چقدر است آزمایشی کن. ابتدا در فاصله دور از او بایست و چیزی به او بگو، بعد فاصله را کمتر کن و دوباره چیزی بگو و دوباره کمترتر کن و چیزی به او بگو، تا ببینیم بالاخره در چند متری جواب میدهد تا بفهمیم چه باید بکنید.»

مرد به خانه رفت و مشاهده کرد که همسرش در آشپزخانه به آشپزی مشغول است. از داخل اتاق پذیرایی به او گفت: «شام چی داریم زن؟» اما از زن جوابی نشنید. پس وارد آشپزخانه شد و پرسش خویش را تکرار کرد و با هر تکرار یک قدم به او نزدیکتر شد، تا آنکه درست پشت سرش قرار گرفت.

آنگاه برای بار هفتم سوال خود را تکرار کرد و اینبار صدای همسرش را شنید که گفت: «کری؟ شیش بار گفتم خورشت کرفس.»

بلی، آن مرد خورشت کرفس دوست نداشت، اما از فردای آنروز صاحب یک سمعک بیسیم قوی و زیبا بود و همه صداها را میشنید.

امید مهدینژاد

طنزنویس

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها