همراه باسازنده مجسمه نام امام علی(ع) که در اتوبان امام علی (ع) نصب شده است

ساختارشکنی در حوزه سازه‌های مذهبی

مجسمه‌ها مدت‌هاست پای ثابت تزئین میدان‌ها، خیابان‌ها و اتوبان‌ها شده‌اند؛ آثاری که در ابعاد و اشکال مختلف در گوشه و کنار شهر جاخوش کرده‌اند. این سازه‌ها حتی موضوعات مختلفی را هم در برمی‌گیرند و گاه در مناسبت‌های گوناگون خودنمایی می‌کنند، مانند اثری که در بزرگراه امام علی(ع) با نام ایشان در قالب و فرم ویژه‌ای جانمایی شده است. این سازه که سال 92 توسط حمیدرضا حکیمی ساخته شده، بهانه‌ای شد تا گفت‌وگویی با او داشته باشیم. مجسمه‌سازی که بیش از هفت اثر را در مناطق مختلفی مثل خانه هنرمندان ایران، پارک اندیشه، گفت‌وگو باغ موزه هنرهای ایرانی و... دارد. او بیش از ده سال پیش همراه گروهی، اولین پایه‌های سمپوزیوم مجسمه‌سازی شهری را در پارک جمشیدیه بنا گذاشت؛ اتفاقی که در آن مقطع با مخالفت زیباسازی همراه شد، اما در ادامه بستری را برای شکل‌گیری رویدادهای بعدی ایجاد کرد.
کد خبر: ۱۱۶۱۸۹۵

از شکلگیری این کار شروع کنیم . در این مجسمه محتوایی که با مضمون نام امام علی(ع) وجود دارد، شاید کمی زمان لازم باشد تا مخاطب آن را درک کند و در نگاه اول و لحظهای این محتوا براحتی دریافت نمیشود. با توجه به این ویژگی کمی از ایده شکلگیری آن بگویید.

ابتدا من سراغ اسم ایشان یعنی حضرت علی(ع) رفتم و بعد خواستم آن را هر چه بیشتر خلاصه کنم و به صورت فرم دربیاورم. در ادامه برای رسیدن به این منظور فکر کردم که باید به دنبال معنا در این اسم بگردم تا آن را در فرمی که به دنبال آن هستم، اجرا کنم. در این میان به یاد تعبیری افتادم که میگوید علی(ع) قطرهای از معرفت است، عنوانی که در آن همه معرفت خود خداوند است و امام علی(ع) قطرهای است که از این وجود تجلی پیدا کرده است. در اینجا فرم قطره به ذهن من آمد و برای طراحی این اثر تلاشم این بود چگونه میتوانم نام ایشان را در قطره که استعاره از آن عنوان دارد، ایجاد کنم. در نهایت هم فرمی که شاهد آن هستید شکل گرفت، طرحی که هم قطره دیده میشود و هم فرمی که نشان از نام امام علی (ع) دارد.

شما به واسطه شرکت در یک فراخوان به فکر خلق این اثر افتادید؟

واقعیت این است من چندان در فراخوانها و
این دست برنامهها شرکت نمیکنم، اما با دیدن آن فراخوان که در حوزه مذهبی بود، به این فکر افتادم چرا فرمهای جدید را در این موضوعات وارد نمیکنیم و مدام در فضاها و عناوین مذهبی تنها به نوشتهای بسنده میکنیم که به نظر من دیگر حجم نیست و تنها حروفی است که بزرگ شدهاند. این مساله به عنوان دغدغهای برای من باعث شکلگیری چنین ایدهای شد و تصمیم گرفتم اثری به نام امام علی(ع) را در فضایی که در ذهن داشتم، ارائه کنم.

علاوه برمجسمهسازی، شما گرافیک هم کار کردهاید.چقدر از این فضا بهرهمند شدید، چون این اثر به گونهای تلفیق گرافیک و حجم است.

بله، تقریبا اینطور است، اما من مجسمهسازی را مثل گرافیک تجربی یاد گرفتم و رشته اصلیم معماری است، به همین دلیل میتوانم نوشتهها را به صورت حجم در ذهنم، پیچ و تاب دهم و نگاهشان کنم، از همین رو میتوان گفت بیشتر از گرافیک بحث معماری و مجسمهسازی به کمک من آمد، البته گرافیک هم در این فضا بیتأثیر نبود و کمک کرد شکل قطرهای که در ذهن داشتم را با نام علی(ع) تلفیق کنم. به هر صورت فکر میکنم آدم هر تجربهای را در طول زندگیش داشته باشد بدون آن که متوجه شود به صورت ناخودآگاه به کمک او میآید.

ساخت یک کار مذهبی با عنوانی خاص با اثری عام و هنری برای شما به عنوان هنرمند تفاوتی دارد؟

من در تمام کارهایم آن روراستی و خلوص نیت را دارم، هر کاری هم که میسازم برای خود من قداستش را دارد. در این راه تلاشم این است فرمی ایجاد کنم تا ابتدا با چشم بیننده ارتباط برقرار کند و بعد مفهوم آن برایم اهمیت پیدا میکند. مفهوم و وجود امام علی(ع) هم برای من خیلی مهم است. ایشان اولین امام ما هستند و نامشان حتی فارغ از بار معنوی آن به لحاظ ساختار و فرم بسیار زیبا و تأثیرگذار است و از نظر حسی هم چون این نگاه را داشتم، با توجه به آن که در هر حال ما
بچه مسلمان هستیم و هر چقدر هم زندگیهای متفاوتی داشته باشیم بازهم اعتقاداتمان را داریم، این تفاوت وجود دارد.

تأثیرگذاری و جذابیت در عین سطحی نبودن در یک اثر چطور اتفاق میافتد؟

موضوعی که این روزها کمتر به آن پرداخته میشود این است که یک هنرمند در وهله اول باید در ذهنش این را جا بیندازد که من تاجر نیستم و باید در اثر من حقیقتی وجود داشته باشد که مختص خودش است. زمانی که هنرمند با خودش صداقتی را که باید داشته باشد، نمیتواند کار بدی انجام دهد. چشم پوشی از جنبه مادی آن هم در شرایط موجود خیلی سخت است، ولی برای رسیدن به آن صداقت لازم است تا چنین اتفاقی رخ دهد.

از متریال به کار رفته در این اثر بگویید، چون میدانم قرار بود این سازه سنگی باشد.

این کار بتون گلس است که در آن خردههای سنگ به کار رفته، کار اصلی سنگی بود؛ اما برای جابهجایی شهرداری به من کمک نکرد و کار شکست. برای همین آن را دوباره با بتون گلس ساختم، اتفاقی که باعث شد خیلی متضرر شوم.

از این کار چه بازخوردهایی گرفتید؟

اغلب کسانی که کار را دیدند، از آن استقبال کردند و آن را دوست داشتند. به طور کلی بازتابی که از آن گرفتم خوب و مثبت بود. با وجود این، این کار میتوانست خیلی بزرگتر ساخته شود، چون با آن که ارتفاعش حدود سه متر است، اما در فضایی که قرار گرفته خیلی کوچکتر به نظر میرسد و بیننده شاید فکر کند ارتفاع آن به
یک متر و نیم هم نمیرسد. این اندازه دلخواه من نبود و تنها از سوی سازمان زیباسازی به من تحمیل شد.

یعنی آن مرکز، اجازه ساخت اثر بزرگتر را نداده بود؟

در واقع من سفارش را از شهرداری گرفتم و پیشنهاد شش تا هفت متر را دادم، اما آنها گفتند بودجهمان نمیرسد و ترجیح میدهیم این کار کوچک‌‌تر و با هزینه کمتری ساخته شود.

بحث حمایت و بودجه موضوعی است که اغلب هنرمندان از آن گلهمندند و باعث شده خیلی از آثار در حوزه شهری به سمت کارهای سطحی و معمولی پیش برود. شما که آثار مختلفی را در این فضا دارید، در آخر بگویید شرایط را چطور میبینید؟

واقعیت این است به دلیل فضایی که مدتهاست ایجاد شده، من دیگر با شهرداری کار نمیکنم. در این حوزه رانتخواری و تبانیهای زیادی وجود دارد که باعث شده از همکاری با آنها دلزده شوم. سازمان زیباسازی توسط مجسمهسازانی احاطه شده که برای شاگردانشان کار میگیرند و شاید بیشتر از 60 درصد از هزینه به کسی میرسد که آن را نساخته و اینجا واسطه است. به هر صورت موارد مختلفی وجود داشت که من با وجود اهدافی که داشتم، از ادامه همکاری زده شدم. این روزها اگر دقت کنید، میبینید در هر مقطعی کارهای زیادی در سطح تهران پخش شدهاند، اما اغلب آنها عمر دارند و بیشتر از دو سه ماه تازگی آنها دوام نمیآورد و گاهی هم
از بین میروند. در واقع مسئولان به جایی رسیدهاند که کارهای ارزان، بدون کیفیت و محتوا را در سطح شهر بگذارند. در این میان بیدقتیهای آزاردهندهای هم وجود دارد، مثل اثری که در پارک گفتوگوی گیشا دارم و در پلاک آن شعر معروف بنیآدم اعضای یک پیکرند به اشتباه زده شده یا اثر پرندگان عاشق که در خانه هنرمندان است و عنوان آن روی مجسمه زده شده، در این حوزه فضایی ایجاد شده که مثل یک نمایش است و پشت صحنه خودشان به اقداماتی که دارند میخندند.

فاطمه شهدوست

فرهنگ و هنر

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰
فرزند زمانه خود باش

گفت‌وگوی «جام‌جم» با میثم عبدی، کارگردان نمایش رومئو و ژولیت و چند کاراکتر دیگر

فرزند زمانه خود باش

نیازمندی ها