یک کارشناس روابط بینالملل در گفتگو با جامجمآنلاین مطرح کرد
مرتضی رسولیپور، پژوهشگر تاریخ معاصر با اشاره به اینکه در مورد مناسبات سیاسی ـ اقتصادی ایران با غرب در زمان زمامداری دکتر مصدق و اوضاع کنونی ایران و دولت فعلی شباهتهایی وجود دارد به جام جم آنلاین گفت: اگر بخواهیم وضعیت سالهای 1951 تا 1953 میلادی را که مصادف با 1330 تا 1332 خورشیدی است مقایسه کنیم، بی شک متوجه این شباهتها خواهیم شد که البته مهمترین آنها موضوع تحریمهای نفتی است.
وی ادامه داد: پس از ملی شدن صنعت نفت با توجه به مناقشاتی که برای مذاکرات در مورد نفت پیش آمد، جمعاً 5 هیئت مذاکره کننده از انگلستان و آمریکا به ایران آمدند و استوکس، جکسون، بانک جهانی، چرچیل ـ ترومن و چرچیل ـ آیزنهاور هرکدام پیشنهاداتی برای حل این مناقشه ارائه کردند اما مشاوران و کارشناسان نفتی مرحوم دکتر مصدق به این نتیجه رسیده بودند که مجموع پیشنهادات ارائه شده نافی اصول نُه مادهای ملی شدن صنعت نفت ایران است لذا در مذاکرات، توافقی به دست نیامد.
به گفته این پژوهشگر تاریخی، سرانجام انگلیسیها و کمپانیهای نفتی با امکانات و قدرتی که داشتند از صدور نفت ایران به کشورهای دیگر جلوگیری کردند؛ به نحوی که اجازه ندادند حتی یک نفتکش که از آبهای ایران بهسوی ایتالیا میرفت، به مقصد برسد و به اشارۀ انگلستان، آن را هم متوقف کردند.
رسولیپور خاطرنشان کرد: در تمام مدت 28 ماه زمامداری دکتر مصدق، هیچ صادرات نفتی صورت نگرفت. کارشناسان نفتی و شاید دکتر مصدق بر این گمان بودند که غرب و انگلستان به نفت ایران بیش از نیاز ایران به پول نفت، احتیاج دارند. آنان بر این تصور بودند که دولتهای غربی با توجه به نیازشان به منابع نفتی ایران، یقیناً کوتاه آمده و شروط ایران را خواهند پذیرفت. البته در مقابل، آنان موفق شدند با شناسایی حوضچههای جدید نفت در عراق و بهرهبرداری و استخراج آنها، تا حدودی نیازهای خود به نفت ایران را تأمین کنند.
این مورخ معتقد است، با این همه فیلمهایی از آن زمان باقی است که نشان میدهد دولت انگلستان و بعضی از کشورهای اروپایی چه اندازه با بحران کمبود انرژی و نفت مواجه بودند. تاریکیهای طولانی مدت در شهر لندن در آن زمان بخوبی این نظر را تأیید میکند و چه بسا همین گزارشها موجب شده بود تا اطرافیان دکتر مصدق بر مقاومت و پایبندی بر مواضع خود اصرار ورزند.
رسولی پور تأکید کرد: به هرحال دولت دکتر مصدق، بدون صادرکردن قطرهای نفت به خارج، 28 ماه دوام آورد. او با اعلام سیاست اقتصاد بدون نفت، موضوع صادرات غیر نفتی را افزایش داد و به این ترتیب بخش عمدهای از صنایع و تجارت ایران را رونق بخشید. با اینکه اوضاع اقتصادی چندان مطلوب نبود اما فرصتی طلایی پیش آمد تا وابستگی ایران به درآمدهای نفتی کاهش یابد و تراز بازرگانی ایران پس از مدتها مثبت شود. دولت چرچیل در تمام این مدت نتوانست با تحریک مخالفان و دربار، گروهها و احزاب، نظامیان پاکسازی شده در ارتش و تحریمهای نفتی، دولت ملی ایران را ساقط کند. لذا از این جهت موضوع بسیار حائز اهمیت است که آنها به کمک آمریکاییها و تنها با مداخله نظامی و کودتا توانستند دولت ملی ایران را سرنگون کنند.
وی در خصوص نقش آمریکا در کودتای 28 مرداد سال 32 به جام جم آنلاین گفت: برخی از کارشناسان آمریکایی معتقدند برنامه آمریکایی ها برای کودتا خیلی مفصل بود اما عوامل کودتا خیلی ساده تر از برنامه ها توانستند کودتای 28 مرداد را پیش ببرند و افرادی چون «گازیوروسکی» که در این زمینه مطالب زیادی گفته و نوشته، معتقد است فقط 3 آمریکایی در کودتای 28 مرداد نقش مستقیم ایفا کردند و بسیار ساده توانستند عواملی را در ایران سازماندهی و مدیریت کرده و کار خود را پیش ببرند.
این مورخ خاطرنشان کرد: با توجه به این موضوع که این مناقشه 2 سال به طول انجامید بیگمان فکر و طرح کودتا رویدادی بود که بیشترMI6 و دولت چرچیل در آن نقشآفرینی کردند. آنان از همان ابتدای ملی شدن نفت به هیچ وجه حاضر نشدند در این موضوع با دولت دکتر مصدق کنار بیایند در حالی که دکتر مصدق با آنان با احترام برخورد کرد و حتی حاضر بود در موضوع غرامت با آنان کنار آید. پس از به قدرت رسیدن جمهوریخواهان و آیزنهاور در آمریکا، در مدت بسیار کوتاهی چرچیل توانست آمریکاییها را مجاب نماید که دکتر مصدق قادر به تأمین امنیت کشور نیست و بهویژه با بزرگ جلوه دادن خطر قدرتگیری کمونیستها، آنان را در سقوط دولت دکتر مصدق با خود همراه کنند.
رسولی پور گفت: انگلیسی ها در طراحی کودتای 28 مرداد نقش اصلی را داشتند و برای پیشبرد اهداف استراتژیک خود، آمریکاییها را با خود همراه کردند. آمریکایی ها در واقعۀ 28 مرداد 1332 با سیاستهای انگلستان همدست شدند و پس از آن نیز همواره خود را نزد ایرانیان منفور نشان دادند.
این پژوهشگر تاریخی گفت: اکنون با توجه به خروج آمریکا از برجام و اِعمال دوبارۀ تحریمها علیه ایران، مقامات آمریکا قصد دارند با ابزارهایی که در اختیار دارند طی ماههای آینده فروش و صادرات نفت ایران را به صفر برسانند. به همین سبب مسئولین کشور باید اعتماد به نفس خود را از دست ندهند، چرا که موضوع اصلی حفظ استقلال و یکپارچگی ایران است. اگر در شرایط کنونی تنها یک گام به عقب برویم ممکن است زیادهخواهیهای رئیسجمهور آمریکا فشارهای زیادتری را به ایران وارد کند.
به گفته رسولی پور، از سویی اکنون ایران بیش از 50 میلیارد دلار صادرات غیر نفتی دارد و دولت ایران با اتخاذ تدابیر مناسب، مدیریت صحیح و اعتماد بیشتر به صاحبان صنایع و تقویت بخشهای تولیدی میتواند حجم صادرات غیر نفتی را به دو برابر افزایش دهد؛ مشروط به اینکه مدیران اقتصادی و سیاسی کشور ارادۀ لازم را برای این موضوع داشته باشند و با هوشیاری و مدیریت بتوانند اوضاع اقتصادی کشور را از این آشفتگی خارج کنند. علاوه بر این نیروهای حاکمیتی و دولت کنونی بهرغم داشتن اختلافات در روش ادارۀ کشور، در برابر تهدیدهای رئیسجمهور آمریکا وحدت نظر داشته و برخلاف دورۀ دکتر مصدق، مخالفان داخلی توان جدی برهم زدن اوضاع را ندارند.
وی در پایان گفت: اکنون خطر وقوع کودتا از سوی دولتهای خارجی با توجه به اهمیت روزافزون رسانهها و فشار افکار عمومی تقریباً به صفر رسیده؛ ضمن آنکه هنوز خطر اپوزیسیون جدی نبوده و در حد قمپوز میباشد بنابراین تا این لحظه برای جمهوری اسلامی جایگزینی قابل تصور نیست.
بیتا نوروزی - جام جم آنلاین
یک کارشناس روابط بینالملل در گفتگو با جامجمآنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد