«سرباز رایان» ایرانی نساخته‌ایم

کمتر سینمادوستی است که صحنه تصادف در فیلم «تقاطع» را از خاطر برده باشد یا از تماشای صحنه‌های جنگی در فیلم «دوئل» روی صندلی اش میخکوب نشده باشد. بدون شک پشت دوربین سینما افرادی وجود دارند که حضورشان در خلق یک فیلم اگر بیش از بازیگر و کارگردان نباشد، کمتر از آنها هم نیست.
کد خبر: ۱۱۵۹۰۵۹
«سرباز رایان» ایرانی نساخته‌ایم
جلوه‌های ویژه میدانی، حرفه‌ای تعیین‌کننده و تاثیرگذار در سینماست که وجه صنعتی‌اش بیش از وجوه دیگرش در این حوزه خودنمایی می‌کند. این روزها فیلم تحسین شده «تنگه ابوقریب» به کارگردانی بهرام توکلی بر پرده سینماهاست. فیلمی که در جشنواره فجر گذشته رکورددار دریافت سیمرغ بلورین شد که از جمله آنها می‌توان به سیمرغ جلوه‌های ویژه میدانی اشاره کرد. جلوه‌های ویژه میدانی این فیلم بی شک از خاص‌ترین و متفاوت ترین تجربه‌ها در سینمای ایران بود که محسن روزبهانی متخصص جلوه‌های ویژه میدانی، جلوه‌های ویژه سینما و رئیس انجمن جلوه‌های ویژه میدانی به شایستگی توانسته بود آن را به سرانجام برساند. به این بهانه با او گفت‌وگویی داشته‌ایم که در ادامه می‌خوانید:

خیلی از مخاطبان فکر میکنند که کار جلوههای ویژه به فیلمهای جنگی محدود میشود، به انفجار و توپ و تانک. آیا واقعا اینطور است یا ابعاد گسترده تری هم دارد؟

نه، اصلا. من خودم بارها و بارها جلوههای ویژه میدانی برای سایر ژانرها کار کردم و اصلا یکی از جوایزم را برای فیلم «تقاطع» به کارگردانی ابوالحسن داودی گرفتم. جلوههای ویژه تعاریف متعددی دارد و خیلی گسترده است. در مجموع اگر بخواهیم خیلی ساده آن را تعریف کنیم باید بگویم هر چه در عالم واقعیت رخ دادنی نیست را اگر بخواهیم خلق کنیم به جلوههای ویژه نیاز داریم؛ از افتادن یک برگ گرفته تا توپ و تانک در فیلمهای جنگی.

پس این نظریه که ژانر جنگی باعث شکوفایی یک طراح و مدیر جلوههای ویژه بهعنوان یک حرفه و مهارت سینمایی شده را قبول دارید؟

ببینید در ایران جلوههای ویژه میدانی با فیلمهای جنگی رشد کرد، اما این دلیل نمیشود که جلوههای ویژه را صرفا محدود به این ژانر کنیم. به نظرم علت این فرضیه به عدمشناخت درست و کافی جامعه سینمایی از این شغل و هنر برمیگردد. حتی من به جرات میتوانم بگویم جلوههای ویژه میدانی فیلمهای غیرجنگی سختتر از فیلمهای جنگی است.

در جلوههای ویژه میدانی تکنیک بیشتر نیاز است یا تجهیزات؟

هر دو مکمل یکدیگر هستند. در واقع متولیان امر باید به متخصصان جلوههای ویژه اعتماد کنند و بودجهای را به این انجمن اختصاص دهند تا آنها لوازم ضروری کار را خریداری کنند. به هر حال بعد از نیروی انسانی و آموزش، وجود امکانات و تجهیزات فنی از ملزومات است.

در طراحی تصاویر فیلم «تنگه ابوقریب» تا چه اندازه از فیلمهایی که قبلا در این ژانر ساخته شده بود (ایرانی و خارجی)، الگوبرداری کردید؟

اصلا الگوبرداری نکردیم. ما بر حسب نیاز صحنه و خواست آقای توکلی کارمان را انجام دادیم. فیلمهای جنگی تقریبا همه شبیه هم هستند و «تنگه ابوقریب» از جهت سکانس - پلانهایی که میگرفتیم از باقی فیلمهای این ژانر متمایز بود. در «تنگه ابوقریب» از شیوههای جدیدی استفاده کردیم و میتوان گفت اکثر صحنههای این فیلم بهصورت سکانس - پلانهای
طولانی گرفته شده است که طولانیترین این
سکانس - پلانها بیشتر از پنج دقیقه است.

بعضیها معتقدند این فیلم کپی شده از نمونههای خارجی موفقی چون فیلم «نجات سرباز رایان» است. نظر خودتان در این باره چیست؟

به لحاظ تکنیکی اصلا اینطور نیست. در «نجات سرباز رایان» تمام فیلم کات خورده. صرفا به این خاطر که فیلم جنگی است و سکانسهای جنگی شبیه بهم است که نمیتوان گفت فیلمی شبیه دیگری است.

از مشکلات تولید این فیلم بگویید؟

«تنگه ابوقریب» با توجه به اینکه سه روز آخر جنگ تحمیلی را به تصویر کشیده سکانسهای جنگی زیادی دارد. داستان این فیلم در تنگه ابوقریب در جنوب کشور رخ میدهد و این فیلم از صحنههای خاصی برخوردار است که اجرای آنها بسیار سخت بود. تمام این فیلم سکانس - پلان بود و حرکت دوربین در آن خیلی سریع بود. البته کار در سکانسهایی از این دست برای من چندان سخت یا چالشبرانگیز نبود، چون قبلا در فیلمهایی مانند «سجاده آتش» و «دوئل» کارهایی از این دست را انجام داده بودم.

از اعضای گردان عمار یا کسانی که در آن برهه زمانی در این واقعه حضور داشتند هم سر صحنه فیلمبرداری حضور داشتند؟

من آنقدر سرگرم کار بودم که از نزدیک با این عزیزان برخوردی نداشتم، اما میدانم که از دیدهها و خاطرات این دوستان در طول کار خیلی استفاده شده.

تصور میکردید چنین استقبال گستردهای از سوی مردم و منتقدان در جشنواره فجر به عمل بیاید؟

راستش قبل از اینکه کار شروع شود کمی دلهره داشتم. به این خاطر که اولین کار جنگی بهرام توکلی بود، اما خوشبختانه او به خوبی توانست از عهدهاش برآید. «تنگه ابوقریب» شایسته تمام تقدیرهایی که از آن شد، بود. چون پروداکشن وسیعی داشت که
جابهجا کردنش بسیار مشکل بود.

عمده مشکلات جلوههای ویژه میدانی را در چه مواردی میدانید؟

متأسفانه روز به روز به وسعت و دامنه مشکلات اهالی سینمای کشور در صنوف و رشتههای مختلف افزوده میشود. مشکلات جلوههای ویژه میدانی خیلی زیاد است. ما متولی جامعی در این حوزه نداریم. کسانی که باید ادوات نظامی را در اختیار ما قرار دهند آشنایی با کلیت هنر ندارند و بنابراین متوجه دغدغههای ما نیستند. امیدوارم روزی تجهیزات مورد نیاز ما در اختیار وزارت ارشاد قرار بگیرد و ما از آنجا لوازم را تحویل بگیریم. جلوههای ویژه در همه جای دنیا حرفه گرانی است و باید برای آن سرمایهگذاری شود. شما نگاه کنید در سینمای هالیوود و بالیوود چقدر به جلوههای ویژه متکی است.

میخکوب شدم!

پریوش نظریه، بازیگری که در آثار سینمای دفاع مقدس حضور موفقی داشته، پس از تماشای فیلم «تنگه ابوقریب» گفت: غرق فیلم شدم و گریه کردم. این فیلم به زیبایی نشان میدهد که آن آدمها چه کسانی بودند و چه کسانی رفتند جنگیدند و ما الان مدیون چه کسانی هستیم. 10 دقیقه آخر فیلم آدم را میخکوب میکند و من فکر میکنم کار سینمای جنگ بعد از این خیلی سخت است. سالها بود فیلمی ندیده بودم که اینطور من را تحتتاثیر قرار بدهد.

قلبم گرفت!

فاطمه معتمدآریا بازیگر تئاتر و سینما که سابقه داوری جشنوارههای هنری را نیز در کارنامه دارد در ایام برگزاری سی و ششمین جشنواره ملی فیلم فجر به تماشای فیلم «تنگه ابوقریب» به نویسندگی و کارگردانی بهرام توکلی نشست.

او پس از تماشای اثر در یادداشتی که در اختیار مهر قرار داد نگاه خود را درباره این اثر جنگی اینگونه نوشت: «تنگه ابوقریب» مثل هیچ فیلم جنگی دیگری نیست، مثل خود خودش و مثل موضوع خود فیلم ساده و پرقدرت است؛ قدرت در شعور و کاردانی کارگردان و ساده در نمایش قهرمانهایی که همه زمینیاند. قهرمانهایی که تیر میخورند، مجروح میشوند و شهید میشوند بیآنکه کار عجیب و دور از تصوری بکنند، از خودشان دفاع میکنند، میگریزند مجروح جمع میکنند، تشنه میمانند، بر پا میخیزند و قهرمان میشوند و قهرمان میمانند در ذهن ما تا لحظهای که دلمان نخواهد چشم از دیدنشان برداریم...

بازیگران همانها هستند که در اکثر فیلمهای جشنواره میبینی اما اینبار لحن عامیانه آنان شکل پرخاش و گاه توهینآمیز در فیلم و به تماشاگر ندارد، لحن آنان مهر انسانی دارد؛ همان لحنی که بهرام توکلی در این فیلم به جنگ و قهرمانانش دارد.
نه اعتراض میکنند، نه شعار میدهند اما در انتهای فیلم تا شهید شدن آخرین رزمنده قلبت کیپ میگیرد و دلت میخواهد همیشه به یاد نوجوان به پا خاسته و به جا مانده فیلم باشی!

ساناز قنبری

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها