360هزار روز تاریخ

به حرم که می‌رویم باید ماشین را در یکی از پارکینگ‌های زیر حرم پارک کنیم و از یکی از صحن‌های بزرگ اطراف بالا بیاییم و بعد از کلی پیاده‌روی خودمان را به مجموعه اصلی صحن و سراها برسانیم.
کد خبر: ۱۱۵۵۵۳۱

اگر از سمت میدان بیتالمقدس یا به قول خود مشهدیها فلکه آب هم برویم که مسیر خیلی طولانیتر میشود. کلی باید راه رفت تا صحن جامع رضوی را گذراند. به امروز حرم رضوی نگاه نکنید. این بنا در طول تاریخ با پستی و بلندیهای زیادی روبهرو بوده است. اصلا شاید برایتان جالب باشد که بدانید مزار و محل تدفین امام(ع) اول از همه یک بقعه کوچک در باغی در حومه طوس بوده است. آن زمان که حضرت را دفن کردند شهری به نام مشهد وجود نداشته و سناباد و طوس دو قریه اصلی آن مناطق بودهاند. دفن امام رضا(ع) در آن حوالی درون یک باغ، باعث شد تا آرام آرام شهری اطراف آن شکل بگیرد که امروز به نام مشهد میشناسیم. با این احتساب این بنا حدود هزار سال از عمر آن میگذرد و امروز صحن و سرای وسیعی هم پیدا کرده است. در طول این 300 و خردهای هزار روزی هم که از عمر آن میگذرد، رفت و آمدهای زیادی را تجربه کرده و به چشم دیده است. همه اینها را گفتیم که این را بگوییم؛ حالا یک نویسنده پیدا شده و به این بنای هزارساله شخصیت داده و آن را سوژه رمان خودش کرده است. استاد سعید تشکری را میگوییم. نویسنده و رماننویس مشهدی که پیش از این هم در نوشتن نمایشنامه و تئاتر هم نامی برای خودش دست و پا کرده است. البته تشکری، رمانهای دیگری را هم در سابقه نویسندگیاش دارد که عموما با جغرافیا و بومی که در آن زندگی میکند ارتباط دارند؛ از «مفتون و فیروزه» گرفته تا «رژیسور» و «پاریس پاریس». تشکری برای اینکه رمان خودش را روایت کند به سراغ تاریخ رفته و از اولین روزهایی که بقعهای بر سر مدفن حضرت رضا(ع) ساخته شد، شروع کرده است. با این احتساب، شما با خواندن رمان «غریب قریب» از اولین روزهای این بنا با آن همراه میشوید. البته این را هم بگوییم که تشکری، سیر دراماتیک رمان خودش را تا دوران قاجاریه جلو آورده است. با این حساب انتظار نداشته باشید انتهای رمان به زمان معاصر و وضعیت فعلی حرم رضوی ختم شود. این رمان را در ابتدا انتشارات آستان قدس رضوی در دو جلد به چاپ رسانده بود، اما انتشارات کتابستان معرفت قم توانسته با رایزنی، حق انتشار این کتاب را از آستان قدس بگیرد و خودش به چاپ برساند.

کتابستان معرفت این رمان را تبدیل به یک جلد کرده و آن را برای کتابفروشیها فرستاده است. تشکری، نویسنده اهل خلوت است و برخلاف خیلیها چندان به شلوغی و جلوت علاقه ندارد. برای همین هم کمتر روی تیتر رسانهها دیده میشود. با این حال خواندن این رمان در این روزها و ایام هفته کرامت خالی از لطف نیست.

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها