در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
داستان ساخت این مسجد در اذهان مردم به گونهای است و واقعیت به گونهای دیگر. براساس حکایت مردمی گوهرشاد آغا امیرزاده مغولتبار و عروس تیمورگورکانی 32 ساله بود که عشق زیارت امامرضا(ع) به دلش افتاد. نذر کرد که اگر پایش به مشهد برسد و پابوس آقا امامرضا(ع) شود، مسجدی در قبلهگاه حرم بسازد. توفیق زیارت امامهشتم(ع) به او دست داد و بهمحض اینکه هوای مشهد به سرش خورد، گردنبند الماسنشانش را به تاجری ایرانی فروخت و خشت آغازین مسجد را در زمین گذاشت. اما در واقع گوهرشاد با توجه به ذهنیت بدی که از خونریزیهای پدر همسرش در نزد مردم ایران خاصه خراسان بزرگ به وجود آمده بود تلاش کرد تا با استفاده از هنر و دین فضا را برای همراهی مردم با همسرش شاهرخ فراهم کند. بر این اساس نخست مسجد گوهرشاد هرات و سپس همنام آن در مشهد را با استفاده از هنر برترین معماران، کاشیکاران و نقاشان و خطاطان عصر ساخت.
نمای مسجد
و اما بد نیست بدانید وسعت مسجد گوهرشاد 9410 متر مربع است و از شمال به رواق دارالسیاده و دارالحفاظ، از جنوب به صحن قدس، از شرق به رواق امام خمینی(ره) و از غرب به بست شیخ بهایی محدود میشود. صحن مسجد تقریبا مربعی به مساحت 2850 متر است و در طرفین ایوان اصلی دو مناره کاشیکاری جای گرفته است که از الگوهای هنر کاشیکاری هستند. منارههای ضخیم و برجمانند ایوان توپُر بوده و هر کدام شش متر ضخامت دارند و و ارتفاع هر مناره ۴۳متر است. گنبد پیازیشکل و سبزرنگ مسجد که با نقوشی زردرنگ مزین شده دیگر دیدنی آن است. این مسجد از نظر استحکام بنا و زیبایی در طراحی، اسلوب، خط، کاشیکاری، گچکاری و دیگر تزئینات هنری بینظیر است و با گذشت 600 سال همچنان چون آیینهای عظمت معماری و هنر اسلامی در عهد تیموری را به نمایش میگذارد.
ایوانها
مسجد گوهرشاد، دارای چهار ایوان با سر درهای مرتفع است که به قرینه در وسط چهارضلع مجموعه مسجد بنا گردیده و بزرگترین آنها ایوان مقصوره در ضلع جنوبی یا قبله صحن واقع است. یکی از بخشهای مهم این ایوان، محراب زیبایی انتهای آن است که حاشیه آن با کاشیهای معرق مرقم به آیهالکرسی مزین شده و پایههایش با سنگ مرمر سفید زینت یافته است. در منتهیالیه سمت راست این محراب، منبر صاحبالزمان(عج) قرار دارد. ایوان شمالی معروف به ایوان ساده، به قرینه مقابل ایوان مقصوره و متصل به رواق دارالسیاده است. قسمتهای داخلی ایوان شمالی با کاشیهای رنگارنگ تزئین شده است. ایوان شرقی مسجد هم متصل به رواق امام خمینی(ره) بوده و در ضلع شمال و جنوب آن به قرینه سه طاق در قسمت فوقانی وجود دارد. چهارمین ایوان، ایوان غربی است که در گذشته متصل به بدنه بازار بزرگ بوده و اکنون توسط دری بزرگ موسوم به در سنگی از بست شیخ بهاءالدین عاملی جدا میشود. داخل این ایوان شبیه ایوان شرقی است.
حیاط
نمای دیوارهای داخلی صحن مسجد به ارتفاع 20/1 متر با سنگهای تیره اصفهان مزین است و از روی ازاره، تا لبه بام و سردرها و پیکره تمام پایهها و غرفههای تحتانی و فوقانی و گلدستهها و گنبد و سطح ظاهری نمای مسجد با کاشیهای معرق و غیرمعرق عالی و ممتاز زینت یافته است که یکی از زیباترین نمونههای باقی مانده از هنر کمال یافته عصر تیموریان است. کف صحن مسجد با سنگ مفروش شده و در وسط صحن مسجد و در محل موسوم به مسجد پیرزن حوضی هشت گوش قرار دارد. در گوشه شمالی شرقی حوض ستون سنگی به ارتفاع بیش از دو متر قرار دارد که مثلث شاخص نصف النهار و ظهر و شب بر آن نصب شده است.
شبستانها
مسجد گوهرشاد دارای هفت شبستان است که به طور قرینه در اطراف ایوانها با پایههای قطور و سقف ضربی و به سبک معماری سنتی مساجد ایران ایجاد شدهاند. شبستان گرم، در ضلع شرقی مسجد محل عبادت آقایان است. شبستان آیتا... سبزواری در جنوب ایوان شرقی، شبستان آیتا... تبریزی یا بزرگ، شبستان آیتا... حاج شیخ علی اکبر نهاوندی در ضلع جنوبی، شبستان آیتا... میلانی در ضلع غربی، شبستان آیتا... نجفآبادی یا امام جمعه در ضلع غربی و شبستان آیتا... علوی یا آفتابرو در ضلع شمالی مسجد سایر فضاهای بسته این مسجد هستند که همگی به نام روحانیون صاحب مشهور معاصر نامگذاری شدهاند.
کتیبهها
یادگار بازسازیهای مکرر مسجد گوهرشاد کتیبههای بسیاری است که در جای جای مسجد به چشم میآید که قدیمیترین کتیبه مربوط به سال 821 است. اکنون 31 کتیبه تاریخی در مسجد گوهرشاد وجود دارد که همگی به تاریخ هجری قمری هستند. خطاطان کتیبههای مسجد نیز عبارتند از بایسنقر میرزا، شمسالدین بن جعفر موسوی، محمدرضا امامی، محمدحسین شریف، محمدحسین شهید مشهدی و خطاطی به نام ابراهیم. شاید هیچ مسجد دیگری را نتوان یافت که این تعداد کتیبه بر در و دیوارش نقش بسته باشد.
افسانههای گوهرشاد خاتون
بد نیست بدانید گوهرشاد خاتون برای مردم مشهد فقط سازنده مسجد تاریخی گوهرشاد نیست، بلکه آنان وی را زنی بزرگوار و امین و خداپرست میدانند که عمر خود را از یک سو وقف بهسازی و عمران مشهد و حواشی آن کرد و از دیگر سو تلاش کرد در حد توان خود خادم مردم این خطه باشد تا شاید خاطرات تلخ بر جای مانده از حمله پدرشوهر خود تیمور لنگ به این خطه را از ذهن ساکنان آن بزداید. درست به همین دلیل است که گوهرشاد خاتون ملکه قصههای مردم قدیم مشهد بوده و هزار کار کرده و نکرده را به او نسبت دادهاند. کارهایی چون ساخت «پل خاتون» در 60 کیلومتری سرخس روی هریرود و رباط ماهی در راه مشهد به سرخس و میل اخنگان که سالها پیش از گوهرشاد ساخته شده بودند تا مدرسه پریزاد که متصل به مسجد گوهرشاد و حرم مطهر است و باغ عنبر واقع در اراضی محدوده میدان شهدای کنونی که در همان زمان ساخته شده. البته از این موارد عجیبتر هم داریم و آن نسبت دادن بند گلستان به ندیمه وی گلستانه خانم است، در حالی که این بند را قاتل گوهرشاد خانم یعنی ابوسعید تیموری ساخت و چون در مجاورت روستای کهنسال گلستان قرار داشت، به این نام مشهور شد. از میان تمامی افسانههایی که با گوهرشاد خاتون مرتبط است دو مورد با مسجد وی هم ارتباط دارند:
مسجد پیرزن
داستان ساختن مسجد گوهرشاد و خانه پیرزنی که وسط محوطه مسجد بود، ماجرایی شنیدنی است. سالهای پیش از انقلاب در محدوده کنونی حوض صحن مسجد گوهرشاد، محوطه مربع مستطیلی بود که با نردههای سنگی از بقیه صحن متمایز شده بود. این قسمت در بین مردم به «مسجد پیرزن» معروف بود و حکایتی درباره آن نقل میشد. حکایتی که براساس آن وقتی گوهرشاد زمینهای نزدیک «حرم» را برای ساخت مسجد میخریده است، پیرزنی حاضر به فروش کلبه کج خود که در میانه مسجد قرار میگرفته، به هیچ بهایی نمیشود. گوهرشاد پیرزن را مجبور به فروش نکرد، بلکه گرداگرد خانه او را خریده و مسجد را میسازد. پیرزن پس از آنکه کار مسجد تمام میشود، نزد گوهرشاد رفته و قناسی خانهاش را به او میفروشد و با پول دریافتی در میان مسجد بزرگ گوهرشاد، مسجدکی به نام خود ایجاد میکند. البته واقعیت این داستان به گونه دیگری است. مرحوم عبدالحمید مولوی، خراسان پژوه معاصر در این باره عنوان میکند فضای مورد نظر در اصل، محل حوض قدیم مسجد بوده که از زمان زلزله سال 1084 قمری پر و تبدیل به محل نماز شده است. افسانه مسجد پیرزن، شایعهای بیش نیست و در واقع، بانویی ثروتمند، مسن و بدون فرزند از خانوادههای سرشناس مشهد، ستونهای چوبی این محدوده را که در اثر آتشسوزی از بین رفته بود با صرف هزینه شخصی، سنگی کرده و از آن پس این محدوده با عنوان «پیرزن» یا «بیوه زن» سر زبانها افتاده است.
عشق فقیر کارگر به گوهرشاد خاتون
و اما داستان دوم حکایت عشق یکی از کارگران فعال در ساخت مسجد به گوهرشاد خاتون است. براساس این داستان در یکی از روزهایی که گوهرشاد در حال بازدید از روند ساخت مسجد بوده بر اثر بادی روبنده او کنار میرود و یکی از کارگران با دیدن چهره او، دلباختهاش میشود. این کارگر که جرات اظهار حرف دل خود را نداشته از شدت عشق بیمار شده تا حدی که طبیب از وی قطع امید میکند. کارگر در این حالت راز دل خود را با مادرش در میان میگذارد و مادر هم برای رفع این مشکل فرزند سراغ گوهرشاد خانم رفته و راز فرزند را بیان میکند. گوهرشاد هم به زن میگوید به شرط اینکه پسر پس از 40 روز در محراب زیر گنبد مسجد بازهم بر سر خواسته خود باشد، حاضر است از شوهرش شاهرخ تیموری جدا شده و با وی ازدواج کند. پسر با شنیدن این وعده از بستر برخاسته و به محراب میرود. پس از 40 شبانهروز نماینده گوهرشاد سراغ پسر میرود، ولی متوجه میشود حال او تغییر کرده و اثری از عشق به گوهرشاد در او نیست. پسر به نماینده میگوید: به خانم بگو من روز اول عاشق تو بودم، ولی اکنون دیگر عاشق تو نیستم و عاشق خدا شدهام. به خاطر این لطف و تدبیر از تو سپاسگزارم. این جوان اولین پیشنماز مسجد گوهرشاد است.
رضا سلیماننوری
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
یک کارشناس روابط بینالملل در گفتگو با جامجمآنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد