روند مستندسازی تلویزیونی در 4 دهه گذشته

انقلاب مستند

یکی از ویژگی‌های بارز فیلم‌های مستند، این است که تلاش می‌کند واقعیت‌ها را بازتاب دهند و به‌دلیل بیانی خاص در قالب تصاویر و پیوند مستقیم و مستحکم با واقعیت، همیشه مورد توجه بوده است.
کد خبر: ۱۱۵۴۲۵۴

مستند و مستندسازی در ایران، سالها با کشوقوسهای زیادی همراه بوده است. گاهی مانند سالهای جنگ، نسل جدیدی از فیلمسازها، از دل آثار مستند راهی پرده عریض سینما میشوند وگاهی هم آنچنان که توقع میرفته پرفروغ نبوده است.

امتیاز آثار مستند

«محمد آفریده» از پژوهشگران و مستندسازان پیشکسوتی است که سالها مدیریت عامل انجمن سینمای جوان ایران و مرکز گسترش سینمای مستند و تجربی وزارت ارشاد اسلامی را برعهده داشته است که در کارنامه هنریاش تهیهکنندگی بیش از 300 فیلم کوتاه (سینمای دیگر) برای شبکههای سیما دیده میشود. او درباره روند مستندسازی طی چهاردهه اخیر میگوید: بخش اعظمی از سینما در قبل از انقلاب، یک سینمای وهمی و دور از واقع بود، البته تلاشهایی از سوی بعضی فیلمسازان برای مقابله و ایستادگی با آن سینما شروع شده بود، اما جهت عمومی سینما، تجارت و کپیبرداری و سودآوری صرف بود؛ اما سینمای مستند در ایران از همان ابتدا، با همه داشتهها و نداشتههایش، امتیاز قابل قبولتری دارد.

در نگاهی کلی، سینمای مستند سراسر دنیا، از دهه 60 میلادی به بعد، در یک مهاجرت بزرگ و طولانی از سینما به تلویزیون آمد. این مهاجرت، دگرگونیهای بسیاری را در تمامی روشهای دیداری و شنیداری مستند، رقم زد و باعث ادغام انواع سینمای مستند با برنامهها و مجموعههای تلویزیونی «واقعنما» شد.

از همان ابتدا، نقش تلویزیون با توجه به وظایف و مسئولیتهایش نسبت به سینمای مستند که سینمایی آگاهیبخش و متعهد است، بسیار مهم و قابل توجه بوده که البته این توجه به مرور دستخوش تحولات و آسیبهایی هم شده است.

روند رو به رشد آثار مستند

محمود جوانبخت از مستندسازان حوزه دفاع مقدس نیز در پاسخ به روند مستندسازی بعد از انقلاب میگوید: سینمای مستند بعد از انقلاب اسلامی پابهپای سینمای ایران بلکه بیشتر و بهتر رشد و تعالی پیدا کرده است. پپش از انقلاب مستندهای قومگرایانه و صنعتی و مردمشناسانه و باستانشناسی بیشتر مورد توجه بود. طبیعتا تاثیر سانسور رژیم پهلوی را که در همه عرصههای هنری بشدت وجود داشت، نمیتوان نادیده گرفت. در آن روزگار به سینمای مستندی توجه میشد که مورد تائید نظام شاهنشاهی باشد. برای همین به نوعی با فقر موضوع در سینمای مستند قبل از انقلاب روبهرو هستیم؛ همانگونه که سینمای داستانی قبل از انقلاب هم فقط به چند موضوع محدود بود. با وقوع انقلاب اسلامی سینمای مستند بشدت شکوفا شد. خیل کثیری از سینماگران زبده امروز ما از سینمای مستند وارد عرصه سینمای داستانی شدهاند. به نوعی سینمای مستند را حتی میتوان مادر سینمای بعد از انقلاب دانست. به هر روی سینمای مستند روندی رو به جلو را طی کرده است و تقریبا هیچ موضوعی نیست که نتوان برای آن اثری را در سینمای مستندمان پیدا نکرد. وقایع عظیمی مثل هشت سال جنگ تحمیلی هم سبب شد نسلی از مستندسازان ظهور کنند که آثارشان بر رشد و تکامل سینمای مستند بشدت تاثیرگذار بود. مشخصا شهید سیدمرتضی آوینی و یاران و حلقه گرداگرد او که به بچههای روایت فتح معروف هستند نقش بزرگی در سینمای مستند پس از انقلاب اسلامی دارند.

مستندهای اجتماعی

یکی از قالبهای مستندسازی در کشور ما مستندسازی اجتماعی است. این نوع مستند در کشور ما تحولات زیادی را از سر گذرانده است و بهدلیل ویژگیهای خاص خود همیشه مورد توجه بوده است. جوانبخت درباره اینکه مستندسازی اجتماعی ما چه روندی را در این چند دهه پشت سر گذاشته نیز میگوید: سینمای مستند اجتماعی در ایران هم تابعی است از سینمای مستند. البته هر فیلم مستندی به گمان من اجتماعی است؛ یعنی گوشهای از یک جامعه را نشان میدهد. منتها شدت و ضعف دارد. حتی یک مستند حیاتوحش هم میتواند اجتماعی باشد، چرا که حیات حیوانات هم با حیات انسانها گره خورده است و به نوعی شرح حال زندگی حیوانات گویای نوع برخورد انسانها با حیوانات در آن جامعه است. با این حال مستندی که تصویر آشکار و صریحی از یک موضوع را در جامعه ارائه کند که جمع بزرگی با آن دستوپنجهنرم میکنند و مبتلا به آن هستند و به نوعی نگاه جامعهشناسانه داشته باشد و البته دردمندانه ساخته شده باشد و به نوعی آیینهگردانی کرده باشد برای دیدن دور و برمان، مستند اجتماعی نامیده میشود. از این حیث هم مستندهای بسیار خوبی ساخته شده است. فیلمسازان نسلهای بعدی هم مستندهای خوب اجتماعی کم نساختند و همین حالا میتوان دو سه جین فیلم مستند اجتماعی خوب با موضوعاتی مثل اعتیاد، ایدز، طلاق و کلا معضلات و کاستیهای اجتماعی نام برد.

یک الگوی بهیادماندنی

آفریده درباره شکلگیری مستندسازی در سالهای اولیه انقلاب میگوید: دهه اول انقلاب، دهه اخلاص و تلاش بود. کسی به فکر مزد و رفاه و تجملات دنیایی نبود؛ به همین خاطر اکثر فعالیتها سازنده و خودجوش بود. تلویزیون هم مثل دیگر عرصهها متاثر از آن حوادث در تلاش بود همراه انقلاب و مردم، سهم خود را ادا کند. بیشتر فیلمهای مستند، بیواسطه، مردم را به جامعه و تحولات و تفاوتها نزدیک میکرد.

با جنگ هشت ساله، دوران رشادتها و حماسههای دفاع مقدس شکل گرفت. سینمای مستند در دوران دفاع مقدس، یکی از نقشآفرینان موثر آن دوران بود. تصاویر بکر و زنده از مردم و جوانان جان بر کف، سینمای مستند را به جامعه و تحولات آن دوران، نزدیکتر و با آن همراهتر کرد.

شهید آوینی یک الگوی به یاد ماندنی از سینمای مستند متعهدانه بود، سینمایی که با نگاه اشراقی، روح و جان مخاطب را با خود همراه میکرد. همزمان با تلویزیون، مراکز مهم دیگری از جمله سینمای جوان و مرکز گسترش سینمای مستند و ... بنا به نیاز سینمای بعد از انقلاب، تاسیس و به مرور با توجه به ساختار و اهدافی که برای آن دیده شده بود، بهعنوان پشتوانه سینما و تلویزیون، فعالیت خود را آغاز کرد. این تنوع، تولید را با توجه به تنوع ظرفیتهای خلاقانه جامعه گسترش داد و رقابت را در بین این مراکز بیشتر کرد.

وی با اشاره به اهمیت آثار مستند تلویزیونی میگوید: به نظر من دهه 70، دهه شکوفایی سینمای مستند در ایران است. موج جوانان آموزش دیده و سرمایههای فرهنگی این جامعه، همراه با نیازهای زمانه و تحولات آن، باعث شد سینمای مستند، هویت و نقش ارزنده تری در جامعه و در بین دستاندرکاران و متولیان بهوجود آورد.

به مرور امکانات سینما از جمله دوربینهای ویدئویی و دیجیتالی، سینما ـ بخصوص سینمای مستند ـ را با یک انقلاب مواجه کرد. دیگر همه میتوانستند با سینما، حرف ها، نوشتهها و تصاویر خود را منتقل کنند. ضرورت شناخت این دوره، ضرورت بقا و ماندگاری در همه عرصههای مولد محصولات فرهنگی است.

جریانسازی فرهنگی

آفریده در ادامه درباره رقابت آثار مستند و سینمایی نیز میگوید: در حال حاضر، تلویزیون در کل دنیا در مواجهه سختی با رقبای متنوع خود قرار گرفته است و باید همه چیز تا دیر نشده بازنگری و بازپروری شود. مقتضیات دوره حاضر، تحرک، شناخت، اعتماد و جریانسازی فرهنگی است. امروز با ساختارهای دیروز، جوابگوی ما نیست؛ چه برسد به فردا.

سیمای مستند، یک سینمای ریشهای و اصیل است؛ اگر به این سینما، فرصت عادلانه، همراه با اعتماد داده شود، بسیاری از مشکلات، گرفتاریها و مسائل ریز و درشت این جامعه، قابل جلوگیری و تزکیه است؛ اعتماد به این سینما، اعتماد به آگاهی و شکیبایی است. یکی از مواردی که در سالهای گذشته بشدت روی آثار مستند تاثیر گذاشته واین تاثیر را همچنان میتوان روی آثار مستندی که در دو دهه گذشته ساخته میشود؛ دید بحث دیجیتالی شدن است.

جوانبخت درباره اینکه دیجیتالی شدن تا چه اندازه توانسته به مستندسازی ما در سالهای گذشته کمک کند، میگوید: ابزار دیجیتال؛ از دوربین و ادوات تصویربرداری تا تدوین غیرخطی و کامپیوتری و از این قبیل علاوه بر اینکه سرعت فیلمسازی را بالا برده، تصویربرداری و ثبت و ضبط صحنههایی که قابل تکرار نیست و یک بار اتفاق میافتد ممکن و سهل کرده است. این اتفاق بسیار مبارکی برای سینمای مستند است. روزگاری باید با دوربینهای 16 کیلویی! تصویر میگرفتی حالا با دوربینهای چند صد بلکه چند ده گرمی! که کیفیتش از آن دوربینهای قدیمی نهتنها کمتر نیست، بلکه در جاهایی بهتر و بالاتر است. از آن طرف ادوات ارزانتر و سهلالوصولتر شده است.

عرض کردم این اتفاق مبارکی است منتها گاهی همین ارزانی و فراگیری و سهولت بهکارگیری و سرعت بالا برخی از مستندسازان را به سهلانگاری دچار میکند. با این حال در مجموع میانگین تاثیر ادوات دیجیتال در سینمای مستند مثبت است و این پدیده موجب رشد و ارتقای کیفی سینمای مستند دنیا و سینمای مستند ایران شده است.

قریبا نحوی

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰
فرزند زمانه خود باش

گفت‌وگوی «جام‌جم» با میثم عبدی، کارگردان نمایش رومئو و ژولیت و چند کاراکتر دیگر

فرزند زمانه خود باش

نیازمندی ها