«گلشیفته فراهانی در مهمانی برند... در موزه لوور پاریس!» این عبارت شاید انتهای مسیری را نشان دهد که امثال گلشیفته پا در آن گذاشته‌اند. چهره و برند شدن بعضی هنرمندان و فرهنگی‌ها با دوپینگ سیاسی مخالفت با حاکمیت یا دست‌زدن به بعضی حرکت‌های ساختارشکنانه فرهنگی برای طرح بیشتر در مجامع فرهنگی جهان شاید همه مقدمه‌ای باشند برای رسیدن به اینجایی که الان گلشیفته درحال طی‌کردن آن است. فرهنگِ در بندِ اقتصاد سرمایه‌داری که در همان غرب هم صدای خیلی‌ها را در آورده. رفتن از این آب و خاک و کندن هویتی که سال‌ها، آب و ریشه این سرزمین بر تن یک فرد کرده در نهایت به همین جایی ختم می‌شود که او امروز ایستاده است.
کد خبر: ۱۱۵۲۱۸۴

بحث ایـــــن ســـــــطور ناظر بـــــــه گلشیفته فراهانی یا امثال او نیست. ناظر به دیدگاهی است که رها کردن هویت و فرهنگ ایرانی و پیوستن به اردوگاه جهانی را تنها راه باقی مانده برای فعالیت حرفه‌ای می‌داند. غافل از آن‌که جهان رنگارنگ امروز بیش از آن‌که تمنای دیدن و آشنایی با فرهنگ گلوبالیزه و یکسان‌شده اروپای غربی و آمریکای شمالی را داشته باشد، تمنای تنوع فرهنگی را دارد. در دنیای امروز برخلاف دو ســــــــه قـــن قبــــــــل، ناهمسان بودن فرهنگ و هویت بشری است که جذاب جلوه می‌کند. در چنین شرایطی، فرد هر قدر بومی‌تر و پایبند به فرهنگ و هویت بومی خود باشد، امکان بیشتری برای جهانی شدن دارد. صریح‌تر بگویم، هر قدر ایرانی‌تر باشیم امکان بیشتری برای جهانی‌تر شدن داریم.

در چنین وضعیتی با پشت پا زدن به هویت و فرهنگ سابق و بومی خودمان یکی خواهیم شد مانند بقیه! گلشیفته و امثال او که روزگاری در همین سینمای ملی و داخلی امکان نمو داشتند حالا باید یکی بشوند عین بقیه است و طبعا در چنین مسیری، باید برای شبیه به بقیه شدن رقابت کرد. در این صورت او دیگر نقطه تمایزی با دیگرانِ همنوع خودش در اروپای غربی و آمریکای شمالی ندارد. نقطه تمایز او، هویت و فرهنگش بود که حالا دیگر نیست. این مسیر در نهایت ختم می‌شود به کمپانی‌های اقتصادی و برندهای تجاری. نقطه پایان این مسیر، نه جهانی شدن فرهنگ و هنر که به خدمت در آمدن در اردوگاه اقتصاد سرمایه‌داری است. انسان به مثابه یک سوژه و قلاب برای گیر انداختن مشتری ولو این‌که این عمل در یکی از فرهنگی‌ترین اماکن جهان در موزه لوور پاریس اتفاق بیفتد.

محمدصادق علیزاده / روزنامهنگار

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها