در ماه رمضان با توجه به فضای معنوی و علایق دینداران، هنر؛ ادبیات و رسانه تحت تاثیر قرار میگیرند و با مردم پیوند برقرار میکنند. مثلا تلویزیون سالهاست به این مناسبت برنامه و سریالهای دینی تولید و پخش میکند. با توجه به اینکه توقع میرود در ایام مذهبی و مناسبتی، تئاتر مذهبی و دینی رونق چشمگیری داشته باشد؛ در این ایام مبارک، چه فعالیت مشخصی در حوزه تئاتر دینی صورت میگیرد؟
اصولا در ایام ماه مبارک رمضان در تالار وحدت و در سالنهای حوزه هنری نمایشهایی در فراخور این ایام اجرا میشود. مثلا امسال در تالار وحدت نمایش «بازار هیزم فروشان» و در تالار اندیشه نمایش «توبه نمیکنم» کار سید جواد هاشمی اجرا شد که ایشان هر سال به عنوان نذری نمایشی را اجرا میکنند، و در سالن سرو هم نمایشی در حال اجراست و نمایشهایی هم در استانها اجرا میشود.
اما شاید بتوان به پرسش شما اینگونه پاسخ داد که در شهر تهران که میگویند حدود ۱۲۶ اجرا در روز در حال اجراست؛ چرا باید در ماه بهار قرآن و رمضان تنها در چند سالن اجرای در فراخور این ایام وجود داشته باشد.
بله. سوال ما هم همین است که در این سالهای اخیر با توجه به سیاستهای دولتی و بخش خصوصی با افزایش سالنها و تعداد نمایشها و رشد گروههای نمایشی و همچنین افزایش تماشاگران روبهرو هستیم. چرا گروههای تئاتری دینی رشد قابل توجهی نداشتند؟ علت این مساله را در نظام آموزش عالی دانشگاهی میبینید یا سیاستگذاریهای کلان دولت یا فضای عمومی حاکم بر تئاتر کشور یا...؟
تئاتر هنری عمیق است و نیاز به عوامل مهمی چون متن خوب، بازیگران زبده، گروه فنی کارگردانی، طراحان، دکور، لباس، گریم، نور، صحنه، سالن، حمایت مالی، حمایت مخاطب، تبلیغات و دهها پارامتر دیگر برای تولید دارد و حالا اگر این نیازهای مهم و تعیینکننده فراهم باشد؛ یک نیاز مهم و سرنوشتساز دیگر هم باید باشد که هنر تئاتر بتواند نفس بکشد و آن سطح ذائقه تماشاچی است که تخریب نشده باشد و پایین آورده نشده و در حد نازل قرار نگرفته باشد، ولی این با رسانههای فراگیر و عمومی اتفاق افتاده و جای کمی برای تولید آثار هنری بخصوص دینی و مذهبی باقی گذاشته است. به گونهای که در اذهان عمومی بیشتر آثار کمدی و خندهدار جا باز کرده است. از طرفی این نگاه در مدیران دیگر نهادهای فرهنگی الگوبرداری شده و میشود که در این ماه باید تنها خندید و بس و حالا تئاتر جدی دینی و مذهبی و اثرگذار نمیتواند نفس بکشد.
بمباران آثار تولیدی در هزاران کانال ماهوارهای از سراسر جهان که به عنوان دشمنی با لباس بره در خانهها نشسته و به عضوی از خانوادهها تبدیل شده را نباید در این اتفاق مهم فراموش کرد. که متاسفانه برای خیلی از مسئولان عادی شده است.
از سوی دیگر، سینمای امروز بلای جان ذائقه هنری مردم ما شده است و با شعار سرگرمی، در راه ترویج فرهنگی غلط در جامعه یکهتازی میکند که این موضوع تازگی ندارد و ریشهدار است و حالا دارد میوه میدهد و حاصل این مشکلات، این نوع فرهنگ و علل پایینآمدن ذائقه مخاطبان شده است.
چقدر علت را در نقصان نظام آموزشی و دانشگاهی میبینید؟ اصولا دانشکدههای هنرهای نمایشی و تئاتری چگونه میتوانند در بالا بردن کمیت و کیفیت تئاتر و نمایش دینی نقش داشته باشند؟
یکی دیگر از عوامل این نابسامانی و کمبود آثار دینی در فراخور این ایام، دانشگاهها هستند که تولید آثاردینی در رسالت آنها، چه در آموزش هنرمندان و چه در ساختار این دانشگاههای هنری خواسته یا ناخواسته تجلی کمی دارد. پس باید در ترمیم این نوع نگاه و ساختار و برنامهسازی و سیاستهای فرهنگی تجدید نظر کرد.
به نظر میرسد، سیاستهای دانشگاههای هنر که باید هنرمند باتعهد و انقلابی و شایسته تربیت نمایند؛ باعث بهوجود آمدن نوعی فرهنگ دین گریزی در بین دانشجویان شده است. عدم توجه به تولیدات این گونه آثار، چه در کلاسها و دروس عملی یا تزها و پایاننامهها و آثار اجرایی در فضای دانشگاهها و عدم علقه اساتید به این مهم و ادبیات ایمانگرا و دینی ایران و جهان، در کنار راحت بودن تولید آثار ترجمه، توانسته این سایه سنگین را بر سر ادبیات نمایشی و تولیدات تئاتر دینی داشته باشد.
اصولا تولیدات ادبیات غربی در بین تئاتریها بسیار باب شده است. چون خاصیت متون ترجمه این است که صاحبی ندارد که پی آن را از نظر مادی و معنوی بگیرد. ترویج فرهنگ غرب در تئاتر، امروزه باب و مد و باعث افتخار شده است ولی تولید آثار ایمانگرا به همان دلایلی که گفته شد، میسر نیست یا کمتر است.
البته باید ظرفیتها و تمایلات موجود در صاحبان سالنها و مدیران و تمایل برای سرمایهگذاری در بخش خصوصی و تولید آثار تئاتری آزاد و برنامههای تلویزیونی که سطح ذائقه و در خواست هنری مخاطب را هدف گرفته، فراموش نکرد.
دلیل دیگر، اندک بودن اعتبار و مشکلات بودجهای در کنار متقاضی تئاتر از نوع دیگراست. حمایت مراکز و سازمانهای فرهنگی مانند مرکز هنرهای نمایشی، سازمان فرهنگی - هنری شهرداری، حوزه هنری، کانون پرورش فکری که سالهاست در لاک خود است و... در تولیدات آثار دینی نقشی اساسی دارد ولی این سازمانها و نهادها و امثالهم توان پشتیبانی از تولید آثار فاخر را از دست دادهاند.
به عنوان مثال الان ۳ سال است که بناست بنده یک نمایشی را که با رئیس یکی از سازمانها به توافق رسیدهایم و پیشنهاد ایشان بوده را به سرانجام برسانیم، اما موفقیتی حاصل نشده است؛ چرا ؟ چون مشکل اعتبار مطرح است و یک کار فاخر که پیشتولید آن هم انجام شده بود به سرانجام نرسید. شاید میگویند که این موارد در اولویت ما هست، ولی فراموش میشود.
به نظر میرسد علائق و اعتقادات مذهبی مردم دستمایه و ظرفیت بالایی برای تولید تئاترهای دینی محسوب میشود چقدر و چگونه از این ظرفیت استفاده میشود؟ البته به نظر میرسد بافت جامعه مذهبی و سنتی با تئاتر رابطه کمی دارند و بافت جامعه تئاتری هم از ظرفیتهای این حوزه استفاده نمیکنند!
این ظرفیتها که شما از آن نام میبرید اعتبار میخواهد، سالن میخواهد، هر سالن شبی یک تا 2/5 میلیون تومان کرایه میخواهد. یک گروه برای ۳۰ شب باید ۷۵ میلیون تومان بپردازد.
بازیگران، دکور، لباس، نور، گریم، پذیرایی و تبلیغات هم هست. خب پس معلوم میشود که باید حمایت باشد. چون این اعتبارات کم است توان تولید پایین میآید و هنرمند نمیتواند آثار فاخر ایمانگرا یا دینی تولید کند، ولی نمایشهای گونه دیگر که میتوانند سرمایه را رشد داده و برگردانند، میتوانند این کار را بکنند که شاید تمایل مخاطب به این نوع نمایشها به عوامل فراوانی که به بخشی از آن اشاره شد بستگی داشته باشد.
امروزه کاسبی پول در آوردن از راه نمایشهایی با سبک مندرآوردی رقص و آواز میتواند شاید یکشبه یک نفر را پولدار کند، اما نمایشهای دینی نه!
پس باید نشست و دید که علائق، ارزشها و اعتقادات، اخلاق و... حتی کیان تئاتر چگونه زیر دست و پای این رفت و آمدها و معاملات گم میشود چه برسد به این نیاز که برای این ایام و اعتلای فرهنگ دینی و اعتقادی آثاری را به صحنه بکشیم که البته باید اینگونه باشد و ما تلاش خود را در این راه مانند اجرای خورشید کاروان که ۲۸ سال است میدرخشد، انجام دادهایم و از پای نباید ایستاد. انشاءا... اینگونه باشد که هست و خداوند هنرمندان را در این راه یار باشد.
روزگاری تئاتر دفاع مقدس بیشتر به جنبههای دینی و عقیدتی دوران هشت سال دفاع مقدس مانند فرهنگ عاشورایی میپرداخت و به نوعی تئاتر دینی محسوب میشد، اما اخیرا کمتر شاهد این جنبه در تئاتر دفاع مقدس هستیم؛ نظر شما چیست؟
در گذشته تا دهه ۷۰ و شاید کمی بعد آثار مذهبی و آثار دفاع مقدس و انقلابی چشم و چراغ جشنواره تئاتر فجر بودند ولی رفته رفته این مهم کمرنگ شد تا کاملا ته رنگی از آن به شکل امروزی درآمد.
در گذشته جشنوارههایی در ایران خودنمایی میکرد که امروزه به غیر از چند تا، از آنها خبری یافت نمیشود. مانند جشنواره تئاتر سنگر کرمانشاه، جشنواره فتح و معراج ارتش، جشنواره عاشوراییان بنیاد حفظ آثار دفاع مقدس، جشنواره یاد ایام در تهران که در مورد دفاع مقدس بود، جشنواره فتح خرمشهر که هنوز هم هست، جشنواره دفاع مقدس در تهران، جشنواره ۱۷شهریور (شهدای محراب) تبریز که دیگر نیست، جشنواره لالههای سرخ تهران، جشنواره لالههای سرخ اندیمشک که هست،جشنواره مرصاد اسلامآباد که متاسفانه دیگر نیست، جشنواره ایثار بنیاد شهید تهران، جشنواره مقاومت که دو سال یک بار اجرا میشود و چند جشنواره دیگر که ایران را تبدیل به کشوری با جشنوارههای متنوع کرده بود. بسیاری از این جشنوارهها با مضامین ارزشی، توسط آنان که نمیخواستند این ارزشها ماندگار شود با شعار جشنوارهزدگی و فشار بر آنها در ابتدا گوشهگیر و سپس تعطیل شدند. این در حالی است که در جهان بیش از هزار جشنواره وجود دارد چرا هنرمندان به دیپلم افتخار و الواح آن جشنوارهها افتخار کرده ولی جشنوارههای ایران با این همه تنوع باید به تعطیلی کشیده شوند؟ اگرچه جشنوارههای سوره، ماه و بچههای مسجد دوباره به حرکت درآمدهاند، اما باید تلاش وافر شود تا به نقطه ایدهآل برسند و این باعث خوشحالی است که حوزههنری به فکر احیای این جشنوارهها افتاد. جشنواره تئاتر بسیج هم تعطیل شد تا جشنواره مقاومت قویتر و پربارتر اجرا شود اگرچه جشنواره مدرسه عشق هر سال برگزار میشود، اما جا دارد که محکمتر و قویتر برگزار شود. البته، در این سالها آثاری که مخاطب ۸ هزارنفری داشته هم در تهران و استانها به اجرا در آمده است که از جمله نمایش فصل شیدایی که کار سعید اسماعیلی و تولید اوج در اهواز بود که در سال با بیش از سه نمایش رزمی که رشادتهای رزمندگان را به نمایش میگذارد در طول سال در حال اجراست که در هر اجرا بیش از ۱۲۰۰ نفر تماشاگر دارند. ولی این را نباید فراموش کرد که ما نیازمند کار بیشتر برای اعتلای این کشور بزرگ اسلامی هستیم .
توبه نمیکنم؛ مرا به نام خود بخوان!
امسال حوزه هنری با دو نمایش دینی به استقبال ماه مبارک رمضان رفت؛ نمایش «توبه نمیکنم» به نویسندگی و کارگردانی سیدجواد هاشمی و نمایش «مرا به نام خود بخوان» به نویسندگی و کارگردانی زهرا اسلامپناه. نمایش «توبه نمیکنم»، داستان شخصی به نام حارث از دشمنان
امام علی(ع) است که داستان انتقامش از حضرت با آشنایی دختری به نام مونس تلاقی میکند و مسیر زندگی او را تغییر میدهد. این نمایش به حاشیهای از دوره طلایی حکومت حضرت علی(ع) میپردازد. نمایش به شیوه مستقیم بحث حکومتداری حضرت امیر را مطرح نمیکند، بلکه در کنش میان شخصیتهای مخالف و موافق آن حضرت؛ وجوه وصفناپذیر شخصیت ایشان اندکی فهم شود. نمایش «توبه نمیکنم» با ۵۳ بازیگر در خردادماه در تالار اندیشه حوزه هنری اجرا شد.
دیگر نمایشی که حوزه هنری برای ماه رمضان امسال در نظر گرفت، نمایش«مرا به نام خود بخوان» است. اثری برگرفته از آیات قرآن که موسیقی، روایتگری آن را در نبود دیالوگ بر عهده دارد و مفهوم اختیار انسان در ادوار مختلف تاریخ درونمایه آن به شمار میرود. سفری که از آغاز ورود حضرت آدم(ع) به بهشت تا هبوطش به زمین و سرنوشت فرزندان او در داستان بنی اسرائیل و اختلاف ادیان و جنگهای صلیبی طی میشود و با صحنه بازگشت انسان به خویشتن خویش و ذات پاک خداییش به پایان میرسد. این امر در نمایش به نزاع با شیطان و به زانو درآوردن و شکست او همراه میشود و تنها راه فلاح و رستگاری انسان را بازگشت به ضمیر پاک و قدسی خود ترسیم میکند. نمایش «مرا به نام خود بخوان» در تالار سوره حوزه هنری به روی صحنه رفته است.
رویا سلیمی
روزنامهنگار
یک کارشناس روابط بینالملل در گفتگو با جامجمآنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد