در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
ضربالمثلها یادآوری میشوند
مدتی است انیمیشن هم چون دیگر قالبهای نمایشی، اقبال و توجهی ویژه پیدا کرده است و انیمیشنسازان ایرانی، آثاری درخور توجه و شایسته از استودیوهای کوچک خود روی آنتن شبکههای تلویزیونی و حتی جشنوارههای خارجی فرستادهاند. حالا برخلاف تصور کهنهای که در آن فرض میشد انیمیشن فقط مختص کودکان است، در چند سال اخیر نه فقط در ایران که همهجای دنیا توجه به ساخت آثار پویانمایی برای مخاطبان بزرگسال هم اهمیتی ویژه پیدا کرده و جدی گرفته شده است. این روزها با همت انیمیشنسازان جوان مجموعههایی جذاب برای تمام گروههای سنی جامعه روی آنتن میروند و با توجه به مضامینی که دارند، تمام اعضای خانوادهها را با خود همراه میکنند.
مجموعه انیمیشن مثلنامه که مدتی است در فواصل خالی میان پخش برنامههای شبکه یک سیما روی آنتن میرود هم چنین ماهیتی دارد. مجموعهای که تماشایش مختص گروه سنی خاصی نیست و جنس فرهنگی و آموزشی آن، مخاطبان از هر سن و سالی را به خود جلب میکند. این مجموعه با رویکرد بازگویی و مرور حکایات و ضربالمثلهای قدیمی ایرانی، هربار یک ضربالمثل را با زبانی شیرین بهانه داستان خود میکند.
نیوشا صدر از جمله نویسندگان این مجموعه پویانمایی که در ساخت سری جدید مجموعه سرپرستی نویسندگانش را هم عهدهدار شده است، در رابطه با این رویکرد و محتوا به جامجم میگوید: موضوع اصلی ما نگاهی به ضربالمثلهای ایرانی است. در قسمتهای نخست برنامه سراغ ضربالمثلهایی میرفتیم که برای مردم آشنا بودند اما در ادامه به این فکر افتادیم به ضربالمثلهایی که رفتهرفته دارند از حافظه جامعه فراموش میشوند هم بپردازیم و آنها را به مردم یادآوری کنیم.
سرپرست نویسندگان مثلنامه، در خصوص گروه سنی هدف مخاطبان این مجموعه معتقد است: سعی کردهایم فقط گروه سنی خاصی را مد نظر نداشته باشیم و به بزرگسالان هم بپردازیم. البته جذب کودکان هم در پس ذهنمان بود؛ چون مثلنامه آهنگها و آوازهایش زیاد است و در آن از آوازهای فولکلور استفاده کردهایم و این چیزی است که کودکان دوست دارند. بنابراین متوجه شدیم با استفاده از این عوامل، کودکان به تماشای کار مینشینند و در عین حال توجهمان به مخاطبان بزرگسال هم بود.
یک اثر ایرانی
مهدی حیدریان از دیگر نویسندگان اصلی مثلنامه است که در عین حال کارگردانی این مجموعه پویانمایی را هم انجام میدهد. او در خصوص انتخاب رویکرد توجه به ضربالمثلها و حکایات ایرانی به ما میگوید: تبدیل ضربالمثلها به انیمیشن ایده تازهای نیست و البته کهنه هم نمیشود. هربار میتوان به شکلی تازه به آنها پرداخت. مثلها عصاره فرهنگ، خلقیات و تاریخ سیاسی و اجتماعی ما را در خود دارند که طی قرنها گلچین شده و صیقل خوردهاند. به همین خاطر پرداختن به آنها برای هیچ انیمیشنسازی خالی از جذابیت نیست. از طرف دیگر، تلویزیون به عنوان سفارشدهنده روی «ایرانی بودن» اثر تاکید دارد که تاکید به جایی هم هست. به هر حال در میان انبوه انیمیشنهایی که هر روز از رسانههای مختلف داخلی و خارجی پخش میشوند، انیمیشنهای تولید شده در کشورمان باید خصیصهای منحصربهفرد داشته باشند تا مخاطب را جذب کنند و فکر میکنم یکی از بارزترین ویژگیها، همین ایرانی بودن و پرداختن به فرهنگ و ادبیات و قصههای ایرانی است.
حیدریان با اشاره به ضربالمثلهای انتخاب شده برای این برنامه و روال گزینش آنها ادامه میدهد: ضربالمثلها و ظرفیتهای داستانیشان پیش از هر چیز برایم اهمیت داشت. بعضی مثلها بهخاطر مضمون و آموزهای که داشتند انتخاب شدند و بعضی امثال و حکم را کار کردیم تا بهواسط آنها به آثار ارزشمند ادبیات فارسی، مانند گلستان سعدی و شاهنامه فردوسی و هفتپیکر نظامی پلی بزنیم. در مواجهه با ضربالمثلهای ناآشنا، از تازه بودن قصه و طرح سوال برای مخاطب استفاده کردیم و برای دسته دیگر، با انتظارات مخاطب از ضربالمثلی که شنیده و قصهاش را میداند، بازی کردیم.
نکته شیرین دیگری که در تماشای مثلنامه رخ مینماید، جلوههای موسیقایی و استفاده از ترانههای شیرین ایرانی در آن است. اتفاقی که مثلنامه را بیش از پیش به اثری تماما ایرانی تبدیل کرده و مرزی میان این اثر و تولیدات دیگر میسازد. کارگردان این مجموعه تصریح میکند: این ترانهها به دو شکل اجرا شدند. بعضی از آنها را گویندگان روی ضرب خواندند و بعضی از ترانهها را خواننده اجرا کرد. در ادامه با مشورت آهنگساز کار، ترانههایی را روی ملودی آهنگهای محلی مشهور کشورمان اجرا کردیم تا هم به غنای کار بیفزاییم و هم این گنجینه موسیقایی را بیشتر به نسل جوان معرفی کنیم.
مثلنامه با چه تکنیکی ساخته شده است؟
مهدی حیدریان تکنیک و ساختار مثلنامه را اینطور تعریف میکند: فرم بصری مثلنامه نزدیک به تکنیکی است که به آن انیمیشن محدود میگویند؛ این تکنیک در بسیاری از کارتونهای تلویزیونی قدیمی و امروزی به کار رفته است. برخی این تکنیک را به کاتاوت (بریده مقوا) تشبیه میکنند. در طراحی شخصیتها سعی کردیم خطوط شلاقی و رنگ و نقش نگارگری را با کارتون ترکیب کنیم و در طراحی فضا به شکل مستقیم سراغ نگارگری نرفتیم؛ چراکه ترکیبهای پیچیده و رنگهای درخشان نقاشی ایرانی را نمیتوان بسادگی به قاب متحرک انیمیشن تلویزیونی منتقل کرد. در عوض سراغ چیزی رفتیم که به نظر من جنبه مهمی از روح نگارگری ایرانی است؛ یعنی موسیقی و ریتم در رنگ و خط. من (به عنوان مخاطب و نه کارشناس) احساسی که از این نقاشی میگرفتم این بود که نگارگر ایرانی، در مواجهه با یک درخت یا صخره، آن را به شکل مجموعهای از سطوح یا نور و سایه ندیده، بلکه یک موسیقی از فرم و رنگ را دریافت و ثبت کرده است. به همین خاطر تلاش کردیم فضاها و اشیا را به فرمهای ریتمیک خلاصه کنیم و در حد امکان پالتها و رنگهای خاص نقاشی ایرانی را به کار ببریم.
از کلشاطر تا شانه به سر
مثلنامه شخصیتهای شیرینی را در کنار هم جمع کرده است. شخصیتهایی که هریک برای خود پیشهای دارند و بخشی از جامعه مشاغل مختلف کوچه و بازار را نمایندگی میکنند. البته حیوانات هم در کنار آدمها، در این مجموعه جان و حیاتی انسانی یافتهاند، حرف میزنند و شعر میگویند و خصلتهای ویژهای هم به هرکدامشان اختصاص داده شده است. نکته دیگر، تعدد شخصیتهای گوناگون در این مجموعه است. این شخصیتها گرچه ویژگیهایی ثابت و تعریفی ویژه دارند، اما در هر قسمت به تناسب داستان ویژگیهای فرعی هم به وجودشان اضافه میشود.
صدر، نویسنده این مجموعه پویانمایی توضیح میدهد: مجموعه مثلنامه دارای بیش از بیست شخصیت ثابت انسانی و حیوانی است. این شخصیتها هرکدامشان ویژگیهای مشخصی دارند که در تمامی داستانها حفظ میشود و در عین حال، تعدادی ویژگی فرعی هم متناسب با نیاز هر قسمت در آنها تغییر میکند. همچنین این شخصیتها به جای نام عمدتا با لقبشان معرفی میشوند و این از دیگر ویژگیهای این مجموعه است. برای مثال از جمله اصلیترین شخصیتهای قصه، خان و دو نوکر او هستند. خان اربابی لجوج و خودسر، و در عین حال بامرام و دوستداشتنی است. یکی از نوکرهای او به نام خانزاد، فردی چاپلوس و بدجنس و نوکر دیگرش فردی مظلوم و باوفا و گنگ و لال است.
به گفته صدر کلشاطر، پنبهزن، بزّاز بداقبال و بیبی مکتبخانه از دیگر شخصیتهایی هستند که در قسمتهای مختلف این مجموعه دیده میشوند. ضمنا مثلنامه دو شخصیت کلیدیتر هم دارد که به نوعی راوی داستانها هستند و در تکتک قسمتها حضور دارند. یکی از این دو شخصیت، شانهبهسر (با صدای منوچهر والیزاده) است که هدهدی داناست، اما خالی از نقطه ضعف هم نیست. شخصیت دیگر هم زاغو (با صدای شوکت حجت) است که بچه کلاغی بازیگوش و دستیار و همراه شانهبهسر محسوب میشود.
طنین صداهای آشنا
از جمله نکات قابل توجه در حین تماشای مثلنامه، صداهای آشنا و شناختهشده عرصه گویندگی و دوبلاژ کشور است که در این مجموعه بهجای شخصیتهای گوناگون سخن میگویند. صدای آشنای اساتیدی چون منوچهر والیزاده (در نقش شانه به سر)، حسین عرفانی (خان)، جواد پزشکیان (پنبهزن)، تورج نصر (روباه)، شوکت حجت (زاغو)، امیرمحمد صمصامی (کشاورز)، علیهمت مومیوند (شاعر)، بیژن علیمحمدی (رمّال) و سعید مقدممنش (بزّاز) که به سرپرستی رزیتا یاراحمدی که خود صدای بلبل را ایفا میکند، دور هم جمع شدهاند. مخاطبان تلویزیون، هریک از این صداها را در قالب ایفای شخصیتهای خاطرهانگیز مجموعههای کارتونی تلویزیون میشناسند و در یاد دارند و حالا در کنار هم جمع شدن این گروه خوب، لذت تماشای مثلنامه و گوش سپردن به حکایتها و روایتها را دوچندان کرده است.
صبا داریان
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
سید رضا صدرالحسینی در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
سید رضا صدرالحسینی در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح کرد
فؤاد ایزدی، کارشناس حوزه روابط بینالملل در گفتوگو با «جامجم» تشریح کرد
در گفتوگوی «جامجم» با پژوهشگر حوزه ارتباطات و رسانه عنوان شد